کامیار بهرنگ- هفته گذشته شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهوری ایران در امور زنان و خانواده گفت که «متاسفانه با توسعه فضای مجازی میزان گفت وگوهای خانوادگی در ایران به ۱۷ دقیقه در روز رسیده است».
مولاوردی با اشاره به اینکه «نهاد خانواده نهادی نیست که در خلاء شکل گرفته باشد» اضافه کرد: «این نهاد ارتباط وسیعی با سایر نهادها دارد به طوری که نقش خانواده در کاهش فقر و انتقال ارزش های فرهنگی غیرقابل انکار است».
در همین رابطه با فروغ سویتزر جامعهشناس و کارشناس روابط خانوادگی مصاحبهای را انجام دادیم تا زوایای مختلف این زندگی مجازی که امروز به باور بسیاری بخشی جدی از زندگی واقعی همه ما شده است را در روابط خانوادگی بررسی کنیم.
– آیا کاهش زمان گفتگوهای خانوادگی مختص ایران است یا در همه جای جهان همین طور است؟
– بله، در اکثر نقاط دنیا این اتفاق افتاده است یعنی فضای مجازی خیلی جای فضای واقعی را گرفته است. از یک لحاظ این موضوع جنبههای مثبتی هم دارد؛ شما امروز بسیار راحت میتوانید با یکدیگر در تماس باشید ولی از جنبههایی برای افراد خانواده و بخصوص برای زن و شوهرها این فضای واقعی که بسیار اهمیت دارد، متاسفانه میزان آن در زندگی کمتر و کمتر میشود.
– آیا با رشد فضای مجازی این اتفاق افتاده یا این ادامه روندی است که در سالهای گذشته برای مثال با آمدن تلویزیون و رسانهها شکل گرفته است؟
– هر کدام از اینها میتواند موجب فاصله شود و هر کدام میتواند موجب رابطه. برای مثال فرض کنید دیدن یک برنامه قشنگ تلویزیونی یا یک فیلم جالب که زن و شوهر یا اعضای خانواده میتوانند روی آن بحث و گفتگو کنند مساله بسیار خوبی است اما وقتی شما نگاه میکنید که در بسیاری خانواده در هر اتاقی یک تلویزیون هست که افراد خانواده برای خودشان برنامه تلویزیونی نگاه میکنند و هیچ ربطی به یکدیگر ندارند به هیچ عنوان نمیتواند مساله خوبی باشد. این خودش موجبات جدایی میان افراد خانواده را فراهم کرده است. منظورم این است که تکنولوژی میتواند خیلی هم خوب باشد ولی باید متوجه باشیم که چگونه آنها را استفاده و در واقع از آنها به نفع خانواده بهره ببریم. استفاده بیرویه از هر چیزی به یقین موجب ضرر خواهد شد.
– خود شما چگونه با این مساله برخورد میکنید؟
– ما خودمان به نحو زیادی از این وسائل استفاده میکنیم، در کارمان از این برنامههای پیامرسان استفاده میکنیم و حتی من از طریق اسکایپ جلسههای تراپی و مشاوره دارم. میخواهم بگویم این موارد مثبت را باید در نظر داشته باشیم نمونه دیگر که در خانوادهها باید به آن توجه کنند این است که با داشتن تلفنهای هوشمند شما میتوانید در طول روز یا وقتی در سفر هستید به سادگی برای هم پیام فرستاده یا صحبت کنید تا احساس رابطه داشته باشید و این بسیار مهم و خوب هم هست. حتی ما گاهی به خانوادهها این موضوع را توصیه هم میکنیم اما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که در فضای واقعی، محیط زندگی چگونه است. ممکن است که ما واقعا دو ساعت در روز فرصت داشته باشیم که در کنار هم بنشینیم اما همین زمان را با تلخی و سختی بگذرانیم یعنی اگر ما فقط زمان صحبت میان اعضای خانواده را بالا ببریم الزاما به معنی یک اتفاق خوب نیست. به نظر من باید بیاموزیم که چگونه با هم صحبت کنیم، در بسیاری موارد همین صحبت موجب اختلاف بیشتر میشود و به همین دلیل مردم از آن فضای واقعی فرار میکنند و به این فضای مجازی پناه میبرند تا روح و حتی جسمشان صدمه نبیند. باز هم به گفتگوی سالم در فضای خانواده تاکید میکنم، مکالمهای که در آن لحن ناخوشایند و سرزنش وجود داشته باشد موجبات این فرار را فراهم میآورند و باید توجه کنیم که نه فقط کمیت بلکه به کیفیت این ساعات و گفتگوها دقت کنیم و به طور کلی زبان و مکالمهی جدیدی را برای درک همراه با احترام را بیاموزیم. البته که در همه خانوادهها اختلاف وجود دارد و اتفاقا خوب هم هست که در یک خانواده نظریات متفاوتی وجود داشته باشد اما مهم این است که چگونه میتوان از آن به عنوان وسیلهای برای رشد و ترقی شخصیت خود و خانواده استفاده کنیم.
– در جامعهای مانند ایران که افراد خانواده باید ساعتها بیرون خانه کار کرده و حتی شغل سوم هم دارند این فرصت گفتگو ممکن نمیشود. در این حالت صحبت کردن از یک گفتگوی سالم برای فردی خسته با مشکلات متعدد چقدر ممکن است؟
– این مسائلی که گفتید کاملا درست است که اصلا هم خوب نیستند. ساعات طولانی کار برای سلامت روحی و روانی فرد و البته خانواده مضر است. بدون توجه به اینکه خانواده تا چه حد به تمام عوامل جامعه مرتبط است، شما نمیتوانید محیط خانواده را به صورت جداگانه بررسی کنید و در آن پیشرفتی به وجود آورید. خانواده به طور کلی تحت تاثیر جامعه است و البته که جامعه نیز تحت تاثیر خانواده قرار دارد بنابراین تمام این تغییرات را باید در تمام نهادهای جامعه به وجود آورد. شما نگاه کنید در سوئد ساعت کار را از ۸ ساعت در روز به ۶ ساعت کاهش دادند و در این مدت روند تولید به هیچ عنوان کمتر نشده و با همان مقدار درآمد میتوان کار کرد اما از سوی دیگر این موضوع تاثیر بسیار عمیقی به روی فرد و البته خانواده خواهد داشت. من در آینده فکر میکنم این ساعات طولانی کار در بسیاری از نقاط جهان تغییر خواهد کرد. همانطور که خود شما هم اشاره کردید افراد ساعات طولانی در محیط کار به سر میبرند و بیشتر با همکاران هستند تا خانواده؛ وقتی سر کار هستند سرحالاند و بعد به اصطلاح لاشهای خسته به خانه میرسند و اصلا موقعیتی سالم برای ارتباط و گفتگوی خانوادگی وجود ندارد. این موضوعات باید بر اساس تحقیق و یک نگاه جدید تغییر کنند، اما امروز آنچه میتوانیم در این محیطی که سالم نیست انجام دهیم آگاهی داشتن به این موضوع است که روابط خانوادگی بخصوص رابطه میان زن و شوهر از اصلیترین پایههای سلامت روحی است و به هیچ وجه نباید در آخرین بخش اولویتهای خانواده قرار دهیم که اگر وقت شد و اگر حالی بود صحبت کنیم. باید در تقویم هفتگی خود بگذاریم که حداقل دو ساعت یک زن و شوهر با هم وقت صرف کنند، یعنی نه بچهای باشد، نه تلفن و تلویزیونی و فقط این دو نفر در این دو ساعت با هم باشند و در مورد زندگی خود صحبت کنند، درباره اینکه وضعیت روحی آنها چگونه است و در ذهنشان چه میگذرد تا از حال و هوای هم با خبر شوند. پیشنهاد من تاکید به روی این برنامه هفتگی است حتی اگر حرفی هم ندارند، بهتر است با هم وقت بگذارند که قدم بزنند و یا فیلم ببینید.
– این ساعتهای با هم بودن آیا تاثیری به روی فرزندان نیز خواهد داشت؟
– این دوساعتی که صرف رابطه زناشویی خود میکنیم بهترین هدیهای است که به فرزندان خود میدهیم. یعنی حتی تمام امور مادی که برای فرزندان خود تهیه میکنیم یک طرف، رابطه میان خود پدر و مادر یک طرف. توجه داشته باشیم که کودکان بسیار حساس هستند و حتی اگر مقابل چشم آنها بحث نکنیم آنها متوجه بسیاری امور میشوند، بنابر این اگر فرزندان رابطه امن را بین والدین خود احساس نکنند دچار بحران میشوند و ضربهای جدی به سلامت روحی و حتی جسمی آنها خواهد خورد. تحقیقات نشان داده که بسیاری از بیماریها مانند آسم رابطهای مستقیم با روابط خانوادگی دارد و سیستم دفاعی بدن کودکان تحت تاثیر قرار میگیرد. بنابراین آن دو ساعتی که گفتم از هر جهتی اهمیت دارد.