آزاده کریمی؛ علی اشتیاق- «رئیس خود باشید» شعار انجمن ابتکاری زنان مهاجرِ مستقل (ایزیISI) در شهر برلین است. انجمنی غیرانتفاعی که به زنان مهاجر جویای کار، آموزشهای لازم برای خویشفرما شدن را میدهد. آموزشگاهی با همه مختصات دیگر آموزشگاهها ولی با فعالیت زنانی از گوشه و کنار دنیا.
شما میتوانید دایره گستردهای از فرهنگها و زبانهای مختلف را زیر سقف ایزی پیدا کنید که حول نقطه مشترک کاریابی و تلاش برای زندگی بهتر به هم پیوستهاند.
روز جشن سالیانه است و من مهمان ناآشنای این جمع خودمانی هستم. در سالن همایش یکی از آموزگاران با شور و هیجان برای زنان مهاجر سخن میگوید. همه ساکت و مشتاق حرفهایش هستند؛ اما دوستانه به هر تازهواردی یک صندلی خالی هم نشان میدهند. آموزگار از سختی مهاجرت، زندگی در دنیایی مطلقا ناآشنا و تلاش برای یکی شدن با آن میگوید. پس از پایان سخنرانی همه سالن را برای صرف غذا و تنقلات ترک میکنند.
من اما میخواهم بیشتر از دنیای این زنان سر در بیاورم و با افرادی از هیئت امنا به اتاق کارشان میروم. سلمنا ایلماز شونکا (از ترکیه)، دکتر سارینا ویلپرت (از آمریکا)، شهلا پیام (از ایران)، چیگدم ارن (عضو تازه پیوسته از کشور ترکیه) روبرویم مینشینند.
از چیگدم ارن که پیشنهاد اولیه تاسیس چنین انجمنی از سوی او مطرح شده، درباره چگونگی شکلگیری ایزی میپرسم. میگوید: زمان دانشجویی با چند نفر از همکلاسیهایم به این ایده رسیدیم. در آن زمان یعنی سال ۱۹۸۸ در کنفرانس فنی برلین با جمعی از کارمندان خارجی دانشگاه بیرمنگام انگلستان آشنا شدیم که با تمام قوا کار میکردند و توانسته بودند خودشان را رشد دهند.
او با اشاره به شرایط سخت کاریابی زنان در دهه ۸۰ میلادی میگوید: آن موقع با رکود اقتصادی مواجه بودیم و بیکاری افزایش یافته بود. کارگران مهاجری که از ترکیه یا جاهای دیگر دنیا به آلمان آمده بودند، سخت جویای کار بودند. ما بر این باور بودیم که این افراد تجربه و دانش زیادی دارند و باید نیروی بالقوه آنها را به بالفعل تبدیل کرد.
سارینا ویلپرت یکی دیگر از بنیانگذاران ایزی میگوید: سال ۱۹۹۱ انجمن ایزی راه اندازی شد و ایرانیان و ترکها اولین کارآموزان ما بودند. از همان ابتدا با استقبال مهاجران روبرو شدیم و این خیلی دلگرمکننده بود.
این زن آمریکایی- مکزیکی درباره خاطراتش از روزهای نخست تاسیس ایزی میگوید: ما کارمان را در خانهای قدیمی با انبارها و حیاط خلوت بزرگ در محله کرویتزبرگ برلین شروع کردیم. آن موقع، این محله به گران قیمتی حالا نبود و اغلب مهاجران و کارگران در آنجا سکونت داشتند اما روز به روز قیمت اجاره زیاد شد و ما مدام مجبور به اسبابکشی شدیم.
او درباره اهداف ایزی میافزاید: هدف ایزی این است تا زنان وارد بازار کار شوند یا بتوانند به طور مستقل کار کنند. روش دیگری که طی دو سه سال اخیر پی گرفتیم، درآمدزایی از طریق اینترنت است. ما به زنان میآموزیم تا از طریق یوتیوب یا آمازون به طور مستقل کار کنند. زنانی هم طی این مدت بسیار موفق عمل کردهاند. مثلا یکی از دانشآموختههای ما هفتهای دو ویدئوی آموزش آشپزی در یوتیوب میگذارد و با افزایش بازدیدکنندگانش درآمد خوبی کسب میکند.
الهه یکی دیگر از زنان قدیمی ایزی است که از همان بدو تاسیس از کار زنان حمایت کرده است. او بازخورد زنان مهاجر را در مواجهه با شیوههای نوین کسب درآمد مثبت ارزیابی میکند: برای زنان این شیوه پول در آوردن جالب است، چون در تجارت اینترنتی، سرمایه هنگفتی لازم نیست و در مدت زمان کوتاهی بازدهی دارد. البته این به معنی کار اندک نیست. اتفاقا باید خیلی کار کرد تا به درآمد خوب رسید.
او میگوید: ۲۵ سال قبل نیمی از شاگردان ما ایرانی بودند ولی الان شاید فقط یک ایرانی در اینجا درس میخواند. اما از مهاجران مصری تا ژاپنی را در کلاسهای ما میبینید. حالا کلاسهای ما شکل بینالمللی به خود گرفتهاند و محدود به چند کشور نیستند.
این زن ایرانی که بیش از ۳۰ سال است در آلمان زندگی میکند، درباره محتوای کلاسهای ایزی میگوید: حسابداری، زبان آلمانی، بازاریابی، اقتصاد، ایجاد وب سایت و وبلاگ، توسعه سایت فروشگاه آنلاین بخشی از آموزشهای ایزی است. ما حتی به زنان یاد میدهیم که چطور با مشتری صحبت کنند یا وقتی برای گرفتن وام به بانک میروند چه لباسی بپوشند و چطور رفتار کنند.
او میافزاید: دورههای آموزشی ایزی شامل کلاسهای دو روزه تا شش ماهه است. اما در بدو تاسیس این کلاسها به صورت فقط ۱۰ ماهه برگزار میشد. ضمنا، انجمن ایزی در سال ۲۰۱۰ جایزه نوآوری را از حزب سوسیال دمکرات آلمان دریافت کرده است.
ویلپرت شرط حضور در کلاسها را داشتن یک ایده یا فکر اولیه میداند: ما هیچ پیشنهاد تجاری به شرکتکنندگان نمیدهیم؛ آنها باید با یک ایده وارد ایزی شوند و ما برای تحقق این ایده به آنها کمک میکنیم. زنان مهاجر در ایزی از ابتداییترین مراحل دفترداری تا طراحی یک نقشه تجاری را میآموزند و این متضمن داشتن یک چشمانداز فکریِ تجاری است. هیچ کس بدون پیشفرض اولیه نمیتواند در تجارت موفق باشد.
او در پاسخ به این پرسش که زنان آموزش دیده ایزی چه موفقیتهایی داشتهاند میگوید: اغلب زنانی که اینجا آموزش دیدهاند اکنون به زنان موفقی بدل شدهاند. آنها اغلب در بازار، کسب و کاری دارند و حتی برای خودشان مغازه باز کردهاند. بخشی از آنها هم در همین انجمن آموزش میدهند و یا استخدام شدهاند.
ارن هم که مادرش سالها قبل یک مهاجر جویای کار بوده است، از دلایل ارائه خدمات ایزی صرفا به زنان میگوید: چون ما خودمان هم زن هستیم و بخش عظیمی از تجارت مهاجران به دست مردان است و زنان مهاجر شانس کمتری برای ورود به بازار کار دارند.
او تاکید میکند: طبق تجربه اعضای هیئت امنا که بانی انجمنهای دیگری هم بودهاند، زنان مهاجر در سطوح بالاتر مدیریتی کمتر امکان رشد دارند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم انجمنی تشکیل دهیم از زنان مهاجر برای زنان مهاجر. ما سعی میکنیم تا هویت و اعتماد به نفس زنان را به عنوان پایه و اساس فعالیت اقتصادی افزایش دهیم. در ایزی آنها ارزیابی واقعبینانهای از دنیای اقتصاد پیدا میکنند و در نهایت به اجرای ایدههای کسب و کار خود میپردازند.
ارن که خودش ترکتبار است ادامه میدهد: همه زنان مهاجری که به ایزی میآیند وقتی میبینند که اعضای ایزی هم خودشان مهاجر هستند، اعتماد به نفس پیدا میکنند.
ویلپرت هم با اشاره به تنوع فرهنگی که در ایزی وجود دارد، میگوید: مسئله فرهنگهای مختلف دغدغه ما نبود. بلکه اصل مطلب این بود که همه این زنان تجربه مهاجرت و طعم غربت را چشیدهاند.
او درباره تغییر مراجعهکنندگانشان میگوید: این تغییرات برای ما خیلی جذاب است؛ چون اکنون اغلب دانشآموختگان از اروپا میآیند. مراجعه کنندگانی از اسپانیا، ایتالیا، آمریکای لاتین، مغولستان و ترکمنستان برای ما خیلی جدید هستند.
وقتی از نقطه مشترک زنان مهاجر میپرسم، ارن با اطمینان میگوید: خجالت و شرم. زنان مهاجر همه ابتدا با خجالت وارد کلاسها میشوند. اما همه آنها را با استعدادهایی که از فرهنگ خودشان میآورند، پشتیبانی خواهیم کرد. آنها به مرحلهای میرسند که جرات بیان استعدادهایشان را دارند و اتکا به نفس پیدا می کنند.
ارن درباره سوددهی یا کسب درآمد ایزی میگوید: اعضای هیئت امنا ایزی منبع درآمد دیگری دارند و فقط کارمندان و معلمان ایزی حقوق دریافت میکنند. هر کدام از ما در مشاغل دیگری فعال هستیم ولی ۲۵ سال است که انجمن خود را حفظ کردهایم.
از مخالفتهای برخی گروهها با مهاجران که میپرسم، سری به نشانه تاسف تکان میدهد و میگوید: واقعا فاجعه است. ما اینجا در جمع خودمان هیچ مشکلی نداریم و سعی میکنیم در کنار کار در ایزی، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای سیاسی خودمان را هم داشته باشیم. مثلا من در تظاهراتها شرکت میکنم یا شهلا به پناهندهها کمک و راهنمایی میدهد.
نزدیک به ۴۰ درصد زنان آموزش دیده در ایزی وارد بازار کار شدهاند و ۱۰ درصد آنها برای خودشان یک مغازه دارند.
هیئت امنا را برای پیوستن به جشن ترک میکنم و حین پخش موزیک رقص، از شرکتکنندگان در کلاسهای ایزی میخواهم تا از تجربیاتشان برایم تعریف کنند. این جمع را زنان بیحجاب و باحجاب ترک و عرب، آفریقایی، مکزیکی، اسپانیایی تشکیل میدهند که اغلب هم یک یا چند فرزند دارند. «بِنان» یک زن سی و سه ساله ترک- فلسطینی است که وقتی ۴ ساله بوده با خانوادهاش به آلمان مهاجرت کرده است. او در حین داشتن ۴ فرزند کوچک با حمایت همسر آلمانیاش در ایزی تحصیل میکند. «بنان» تجربه حضور در ایزی را منحصر به فرد میداند و میگوید: خیلی چیزها از اینجا یاد گرفتم و راضی هستم.
این زن که در رشته هومئوپاتی دوره دیده و خود را آماده میکند تا وارد بازار کار شود؛ میگوید: من به ایزی آمدهام تا یاد بگیرم چطور دفتر کار خودم را داشته باشم و روی پای خودم بایستم.
بِنان میافزاید: برای اینکه بتوانم در رشته تحصیلیام موفق باشم نیاز به یاد گرفتن کامپیوتر، اقتصاد و بازاریابی داشتم که از طریق کارآموزی در اینجا به آن میرسم.
وقتی دلیل او را برای خویشفرمایی میپرسم میگوید: وقتی برای دیگران کار میکنی، وابسته به حقوق آنها میشوی ولی اینطوری رئیس خودت هستی. اگر یک نقشه تجاری خوب داشته باشی، اداره کار آلمان هم به تو کمک میکند و آینده روشنی خواهی داشت.
«اِما» زن سیاهپوست سیرالئونی نیز یکی از شاگردان ایزی است. زنی ۴۴ ساله که زندگی سخت و ناعادلانهای در آفریقا داشته است. اما چنان پرانرژی و سرشار از امید به آینده مینگرد که مرا مجذوب خود میکند. وقتی از او درباره علت حضورش در ایزی میپرسم، دستهایش را با شعف در هوا تکان میدهد و میگوید: میخواهم تجارت کنم و فعالیت واردات و صادرات بین آلمان و سیرالئون داشته باشم. محصولات صنعتی از اینجا به آنجا و محصولات طبیعی از سیرالئون به آلمان بیاورم. چون سیرالئون سرشار از منابع طبیعی است و آلمان پر از محصولات صنعتی.
«اِما» درباره اینکه چرا اینقدر دیر اقدام به آموزش کرده، میگوید: در سیرالئون با کمک سازمان یونیسف مامایی آموختم ولی ۲۵ سال اجازه نداشتم کار کنم. وقتی به آلمان آمدم، در خانه سالمندان کار میکردم ولی امکان پیشرفت برایم نبود. در اینجا برای سالمندان تعریف میکردم که در سرزمینام چه سختیها و مصیبتهایی دیدهام و آنها متعحب میشدند.
او که برای تحقق آرزوهای فراموش شدهاش به ایزی آمده میگوید: وقتی مجبور هستید، پس انتخابی هم ندارید. من اینجا یادگرفتم که به عنوان یک زن حقوقی دارم و میتوانم هر کاری انجام دهم. در سیرالئون زنان تنها کاری که زنان حق دارند انجام دهند ختنه کردن زنان دیگر است. زنان فقط ختنه، زایمان و آماده کردن مراسم عروسی را یاد میگیرند.
این زن آفریقایی در خانوادهای متولد شده که ۳۴ نفر عضو داشته. پدرش هشت همسر داشته. تعریف میکند که زنان در سرزمیناش مثل قابدستمال دور انداخته میشوند و فاقد آموزش و حقوق اولیه هستند.
وقتی از او میپرسم چرا کار مردانهای چون صادرات و واردات را انتخاب کرده، جواب میدهد: کار مردانه است ولی من به عنوان یک زن میخواهم آن را انجام دهم. زنان ما ختنه می شوند، سرکوب میشوند و زیر ظلم زندگی میکنند. آنها را همیشه دست کم گرفتهاند. و من میخواهم نشان بدهم که زنان میتوانند همه کار بکنند.
«اِما» میخواهد برای مردم سرزمیناش موسسهای هم مانند ایزی درست کند: میخواهم برای کشورم مفید و تاثیرگذار باشم اما قصد ندارم برای زندگی به سیرالئون بازگردم.
دو تن از فرزندان این زن در آلمان در رشتههای پزشکی و کامپیوتر تحصیل میکند و یکی دیگر میخواهد آموزگار شود و آخرین فرزندش علاقمند به رشته حقوق است. او میگوید: در کشور من کودکان را میزنند و آزار میدهند. خوشحالم فرزندانم مثل من سختی نکشیدهاند.
«آدریانا» زنی ۳۲ ساله، اهل مکزیک و فوق لیسانس طراحی صنعتی است. او برای بازاریابی یک بازی مکزیکی به اسم «پیناتا» به ایزی آمده است. در این بازی بچهها به فیگور طراحی شدهای با چوب ضربه میزنند و از آن شکلات و شیرینی برنده میشوند.
این زن ترجیح میدهد به جای پیوستن به یک گروه تجاری به صورت انفرادی و با کسب دانش حسابداری و ارتباطات از ایزی، یک تجارت شخصی راه بیاندازد.
او میگوید: دلم میخواهد برای رویاهای خودم کار کنم و همان طور که بچهام را بزرگ میکنم، به کار و فعالیت مورد علاقهام بپردازم.
در حالی که جشن به پایان رسیده، بشقابها و لیوانهای خالی روی میزها به جا مانده، مهمانان رفته یا در آستانه رفتن هستند، انجمن ایزی از همین امشب و فردا و فرداهای دیگر میزبان تمام زنان مهاجری است که به آینده فکر میکنند.
[وبسایت «ایزی ISI» برای اطلاعات بیشتر به چهار زبان آلمانی، انگلیسی، ترکی و اسپانیایی]