کامیار بهرنگ – پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی همواره از دهان مقامهای مسئول به ویژه شخص رئیس جمهوری، شعارهای مبنی بر حمایت از کارآفرینان به گوش میرسد.
این شعارها در کنار فضای پسابرجامی شکل مشخصتری به خود گرفت و تلاش شد تا نشان داده شود که در این دوران و همزمان با «باز شدن دروازههای جهان» به روی ایران فرصتی جدید برای جوانان و نوآوران ایرانی فراهم شده تا در این فضا راحتتر از گذشته ایدههای خود را به اجرا درآورند.
یکی از این زمینهها که در خارج از ایران، امروزه توانسته به ایجاد اشتغال و البته پیشرفت کمک کند، «استارت آپ»ها هستند. استارت آپ یا شرکتهای نوپا به باور بسیاری محدود به شرکتهایی هستند که در حوزه فنآوری مشغولاند اما باید گفت هر شرکتی که بر پایه فنآوری و تجارت دیجیتال شکل گرفته الزاما در دسته استارت آپ قرار نمیگیرد اما همه استارت آپها به یکی از شاخههای فنآوری دیجیتال (وب/ موبایل/ تکنولوژیهای جدید) مرتبطاند.
با این حال نمیتوان یک فرمول ثابت برای تعریف استارت آپ ارائه کرد اما میتوان به یقین گفت که این پدیده دنیای تجارت را دگرگون کرده است. نمونهی استارت آپهایی که توانستهاند تبدیل به شرکتهای بزرگ و ابرشرکت شوند در ایران و جهان کم نیستند. با اینکه پدیده استارت آپ به تازگی در بین مردم عمومیت بیشتری یافته اما مشهورترین استارت آپها اتفاقا شرکتهایی هستند که نام آنها را سالهاست به طور روزانه میشنویم. «اپل» با یک ایده ساده از استیو جابز آغاز شد، «مایکروسافت» با تلاش بیل گیتس و با یک سیستم عامل زنیکس و بعدها داس و ویندوز به دنیا آمد. در ادامه گوگل، آمازون، توییتر، فیس بوک، یاهو، ای بی، نت فلیکس و حتی شرکت ریویو (سازنده بازی angry birds) نمونههایی هستند که از یک ایده کوچک اما منطبق با روح و نیاز زمان، و با بهره گرفتن از فنآوری توانستند به بازارهای جهانی دست پیدا کنند.
در سالهای گذشته اما با درگیر شدن زندگی روزانه بخش بزرگی از مردم با استارت آپهایی همچون uber (کمپانی چند ملیتی برای سفارش تاکسی) یا Hungry House نشان دادند که ایدههای ساده و بهروز نیز همچنان به دنبال راههایی جدید و جدیدتر هستند.
در ایران اما عمر استارت آپها، زیاد نیست. در سالهای گذشته و با گسترش مصرف فنآوریهای دیجیتال، ایدههای نو توانستهاند محدودهی کوچک خود را به وسعت ایران و حتی خارج از مرزهای جغرافیایی کشور گسترش دهند. «دیجی کالا» را شاید بتوان به نوعی موفقترین مدل برای استارت اپ در ایران عنوان کرد. وبسایتی که با ایده فروش محصولات دیجیتال به راه افتاد اما امروز شما هرچه بخواهید در آن میتوانید پیدا کنید. ایدهی سادهای که امروز نزدیک به ۱۵۰ میلیون دلار ارزش دارد.
«دیوار»، «ایسام» و «شیپور» هم بر اساس همین ایده شکل گرفتند و هر کدام از آنها با اینکه ایدهی نسبتا مشابهی دارند اما توانستهاند موفق باشند. این شرکتها و در کنار چندین و چند آستارت آپ دیگر موفق شدند علاوه بر ارائه خدمات دیجیتال که زندگی را آسانتر میکند توانستهاند شغلهای جدیدی نیز درست کنند.
در بازار ایران که دولت موفق به شکستن آمار بیکاری نشده، ایجاد چنین شرکتهایی میتواند به عنوان یکی از راههای کاهش بیکاری در نظر گرفته شود. در همین رابطه واعظی، وزیر ارتباطات تاکید میکند که تشکیل مرکز دولتی برای استارت آپها یک دستانداز برای آنها نیست و اضافه کرده که «ما تصمیم نداریم با این مرکز، قیم کسب و کارهای نوپا باشیم و تنها میخواهیم آنها را همراهی کنیم. این مرکز کاملا بیطرفانه کار خود را شروع کرده و قرار نیست هیچ منفعتی در اجرای این طرح داشته باشد». اما یکی از فعالین این حوزه (که مایل به نام بردن از خود در این گزارش نیست) در گفتگو با کیهان لندن از مشکلات این حوزه میگوید.
او تاکید میکند که «دولت با اینکه میخواهد نشان دهد از استارت آپها حمایت میکند اما این حمایتها در بخشهای مشخصی محدود شده است. برگزاری «استارت آپ ویکاند»ها که در بسیار موارد به نیازهای دولتی و نیمهدولتی پاسخ داده اما همچنان با مشکل جذب سرمایه روبروست. از سوی دیگر جذب سرمایه از خارج از کشور هم مشکلات خودش را دارد، در مواردی حتی برخی از استارت آپها با مشکلات امنیتی روبرو شدهاند».
او در ادامه به عدم همراهی بسیاری از دانشگاهها اشاره کرد و گفت: «مساله مهم این است که ما امروز در دانشگاهها شاهد این هستیم که بیشتر به روی تئوری و آموزش تمرکز دارند و بزرگترین مراکزی که میتوانند به عنوان مهمترین محل حمایت از استارت آپها اقدام کنند عملا غیر فعال هستند».
او همچنین از مشکلات ارتباط با خارج از کشور بعد از برجام سخن گفت و تاکید کرد: «مساله این است که ما هنوز مشکلات زیادی برای گسترش فعالیتهای خود در خارج از مرزهای ایران داریم. هنوز ما مساله پرداخت بانکی خارج از کشور را نتوانستیم حل کنیم و این به معنی از دست دادن بخش بزرگی از ایرانیان خارج از کشور است که میتوانند مشتریهای این بازار باشند. بازار بزرگی که میتواند به عنوان حامی استارت آپها وارد میدان شود. ما هنوز نمیتوانیم ایدههای خود را در محیطهای جهانی ارائه کنیم و آنها را به فروش بگذاریم. بخش دیگری از ماجرا هم به دریافت کمکها و وامهای بانکی باز میگردد در حالی که ما میدانیم اگر ارتباط خوبی با ایرانیان خارج از کشور داشته باشیم آنها شرایط بهتری برای حمایت از ما خواهند داشت چرا که امکانات بیشتری در اختیار آنان است».
این فعال حوزهی استارت آپها در ادامه گفت: «اما ارتباط گرفتن با ایرانیان خارج بدون دردسر نیست. شما روزنامه کیهان تهران را وقتی میخوانید میبینید که اینها چگونه با پروژه تئوری توطئه خودشان کار ما را سخت میکنند. امنیتی کردن موضوع و ایجاد جوّ نفوذ برای ما در بعضی موارد مشکلاتی را به وجود آورده. مساله این است که یک زمانی موضوع فرار مغزها مطرح بود حالا ما با پدیده فرار ایدهها روبرو هستیم! ما در ایرانیم ولی ایدههای ما مشتریهایی بیرون از ایران دارند!»
در حالی که حتی وزیر اطلاعات در مجلس شورای اسلامی «برخورد سطحی و غیر هوشمندانه» را «جفا» به صحبتهای رهبر جمهوری اسلامی میداند اما مشخص نمیکند کدام نهاد این برخوردها را انجام میدهد. برخوردهای اخیر با توجه به اینکه توسط اطلاعات سپاه انجام شده است نشان میدهد که وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی یا نمیخواهد یا نمیتواند از نقش دولت در این مورد صحبت کند. برخوردهای انجام شده با سیامک نمازی و حکم صادر شده برای نزار زکا را تنها میتوان نمونهای از وضعیت نزدیکان مقامات و کسانی دانست که با دولت رابطه داشتند ولی حتی دولت نیز در مقابل نهادهای منصوب رهبر نمیتواند از مدافعان خودش دفاع کند. در چنین شرایطی، دفاع از آرش زاد که یکی از نخبگان و کارآفرینان مستقل ایرانی است که در تابستان ۲۰۱۵ دستگیر شد، جای خود دارد.
به این ترتیب این پرسش مهم مطرح میشود که وقتی رئیس جمهوری اسلامی تاکید میکند که «همه بخشها باید دانشبنیان باشد» و در ادامه میگوید «اقدامات شرکتهای دانشبنیان معضلات جامعه را حل میکند و در بسیاری از زمینهها قدرت و ثروت ملی میآفریند» واقعا منظورش چیست و چگونه میخواهد شعارهای خود را در شرایط امنیتی و ناهنجار عملا موجود توضیح داده یا توجیه کند.