بیژن فرهودی (+عکس، صدا) صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و از «طرفداران پر و پا قرص تشکیلات کنونی» غروب سهشنبه ۲۹ نوامبر ۲۰۱۶ در جلسهای که به همت گروه پارلمانی تمامحزبی در امور خارجی در پارلمان بریتانیا و اندیشکده لگاتوم ترتیب یافته بود در یکی از اتاقهای کنفرانس این پارلمان دیدگاههای خود را در مورد وضعیت کنونی ایران در حضور عدهای از ایرانیان و بریتانیاییها ابراز داشت.
زیباکلام در آغاز سخنرانی تقریبا نیم ساعته خود به زبان انگلیسی گفت، به نظر من مهمترین مساله امروز ایران بحران هویت است که نسل جوان دارد تجربه میکند. وی افزود: زمانی که نسل ما ۳۷ سال پیش انقلاب کرد میدانستیم که چه میخواهیم و عمیقا فکر میکردیم که میتوانیم آینده را بنا کنیم. باورمان این بود که اسلام یک سیستم سیاسی دارد و پاسخگوی همه مسایل از جمله مشکلات اقتصادی خواهد بود. همه ما چه ملیگرا چه هوادار (امام) خمینی چه کمتر مذهبی و چه بیشتر مذهبی، همه فکر میکردیم که اسلام میتواند جایگزینی برای رژیم شاه باشد و کشوری مانند ایران در قرن بیستم میتواند به درستی توسط اسلام اداره شود. وی ادامه داد: اکنون نسلهای دوم و سوم بعد از انقلاب گیج و سردرگم هستند و مسلما از بسیاری جهات سیستمی که در ایران جا افتاده بخ درستی کار نمیکند.
زیباکلام مهمترین مساله در ایران را دموکراسی و آینده آن در کشور توصیف کرد و گفت: «گذار به دموکراسی» در بطن تحولات سیاسی آینده ایران قرار دارد. این استاد دانشگاه تهران اذعان داشت که بسیاری از ایرانیان با او موافق نیستند و میگویند شما دارید همان اشتباهی را مرتکب میشوید که در دوران اصلاحات و زمانی که محمد خاتمی رییس جمهور بود مرتکب شدید. آنان اصلاحطلبان را متهم میکنند که هیچ توجهی به اقتصاد نکردند و همّ و غم خود را مصروف توسعه سیاسی ساختند. آنان میگویند شما اکنون نیز روی تحولات سیاسی متمرکز هستید. صادق زیباکلام تاکید کرد که با این همه او هیچ گزینه ای غیر از پرداختن به توسعه سیاسی سراغ ندارد.
زیباکلام معتقد است فارغ از اینکه چه کارهایی برای اقتصاد انجام شود نمیتوان انتظار تغییرات و یا اصلاحات عمدهای را در عرصه اقتصاد کشور داشت و دلیل آن نیز سیاسی است. به گفته وی، روحانی در سه سال و نیمی که از عمر دولتاش میگذرد در امور اقتصادی با ناکامی روبرو شده است. وی به طور نمونه به میزان بیکاری در کشور اشاره کرد و گفت: شمار جوانان بیکار قبل از دولت روحانی بین ۵ تا ۶ میلیون نفر بود و به عقیده من این تعداد نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز نشان داده است. با این همه وی گفت که نباید دولت روحانی را به خاطر مشکلات اقتصادی سرزنش کرد چرا که بخش بزرگی از اقتصاد کشور توسط نهادها و بنیادهایی اداره میشود که خارج از کنترل قوه مقننه و دولت منتخب مردم هستند.
زیباکلام اصلاح اقتصاد کشور را مستلزم اصلاحات سیاسی میداند تا دولت بتواند بر این نهادها و بنیادها کنترل داشته باشد.
زیباکلام اظهار داشت که در رابطه با مساله توسعه و تحول سیاسی دو مکتب فکری در ایران وجود دارد:
کسانی که میگویند هیچ امید واقعبینانهای برای انجام اصلاحات در محدوده نطام کنونی وجود ندارد و قدم برداشتن در این راه اتلاف وقت است.
گروه دوم کسانی هستند مانند من که میگویند ما هیچ گزینه دیگری پیش رو نداریم بجز آنکه در راه اصلاحات گام برداریم هرچند این حرکت آهسته باشد.
صادق زیباکلام پیشبینی کرد که در صورت سرنگونی نظام کنونی ایران وضعیت به مراتب بدتر از آنچه امروز هست خواهد شد و حتی شاهد وضعیتی بدتر از افغانستان، عراق و سوریه امروز خواهیم شد. به گفته وی، اگر درجه آزادی در ایران امروز ۱۰ تا ۱۲ واحد از حداکثر ۲۰ واحد باشد بعد از سرنگونی نظام، این میزان به ۲ تا ۳ واحد تقلیل خواهد یافت.
زیباکلام علت خوشبینی خود را به آینده کشور پیشرفتهایی در عرصه سیاسی و اجتماعی دانست که به گفته وی در این ۳۷ سال شاهدش بودهایم. وی به طور نمونه به تعداد زندانیان سیاسی در پایان دوره شاه اشاره کرد و گفت در آن زمان که ایران ۳۰ تا ۳۲ میلیون نفر جمعیت داشت شمار زندانیان سیاسی حدود ۵۰۰۰ نفر بود اما اکنون که جمعیت کشور حدود ۸۰ میلیون نفر است شمار زندانیان سیاسی بیش از ۱۰۰ نفر هم نیست! وی گفت در سال ۱۳۵۷ که انقلاب شد ما در ایران روزنامه غیر دولتی نداشتیم اما امروز حداقل ۶ روزنامه در ایران فعالاند از جمله اعتماد و شرق که هیچ وابستگی دولتی ندارند. در همان سال انقلاب از ۱۰۰ هزار دانشجو در کشور تنها ۲۰ درصدشان مونث بودند حال آنکه امروز صاحب ۴ میلیون دانشجو هستیم که ۶۰ درصد آنها زن هستند.
با همه این تفاصیل، زیباکلام اعتراف کرد که مشکل این است که بسیاری از جوانان ایرانی از ادامه راه اصلاحات حمایت نمیکنند و میگویند که ما خواهان تغییر اوضاع در حال حاضر هستیم، و افزود: پاسخ میدهم که من الان هیچی برای شما ندارم جز آنکه باید به برداشتن گامهای کوچک برای اصلاحات سیاسی ادامه دهیم.
در بخش پرسش و پاسخ، حمید سبی فعال حقوق بشر مقیم لندن از زیباکلام در مورد کشتار جمعی تابستان ۶۷ در زندانهای ایران سوال کرد و اینکه چگونه او میگوید که ایران شاهد پیشرفتهای زیادی بوده است؟ زیباکلام اظهار داشت که بجز پورمحمدی وزیر دادگستری کنونی و یکی از ۳ قاضی هیات تصمیمگیرنده سرنوشت این زندانیان هیچکس این اعدامها را مورد تایید قرار نداده است و همین واقعیت که امروز افرادی هستند که علنا این کشتار را به پرسش گرفتهاند خود نشانهای از پیشرفت سیاسی در ایران است.
در فرصتی که برای گفتگو با صادق زیباکلام به دست آوردم به وی یادآور شدم که اظهارات او در مناظرههایی که با برخی از معممین در صدا و سیمای جمهوری اسلامی داشته بیشتر به گفتههای یک چهره مخالف حکومت شباهت داشته تا آنچه امروز در پارلمان بریتانیا بیان کرد و بعد از او پرسیدم آیا مجبور بوده که نطق امروز خود را قبلا به وزارت اطلاعات در تهران نشان بدهد؟
زیباکلام گفت: آقای فرهودی، من نطقام را به هیچکس در تهران نشان ندادم و صادقانه بگویم که خیلی مطمئن نبودم که در فرودگاه امام خمینی به من اجازه پرواز داده شود. بعد از گذشتن از موانع و همین که کسی مانع از سفرم نشد تکست مسجهایی به چند نفر فرستادم و گفتم که نگران نباشند! البته به وزارت اطلاعات گفتم که این دعوتنامه برایم آمده و میخواهم بروم. هیچکس اعتراضی نکرد.
من همچنین به آقای ظریف (وزیر امورخارجه) نامه نوشتم و گفتم که چنین دعوتنامهای وجود دارد. شخصی از وزارت خارجه تماس گرفت و از من جزییاتی را در در رابطه با دعوتکننده و موضوعات دیگر جویا شد. زیباکلام افزود با این همه رسانههای متعلق به تندروها مرا مورد حمله قرار دادند و گفتند که بله شما یک آلت دست و خدمتگزار ملکه الیزابت هستید و معلوم است که کسی غیر از شما را دعوت نمیکنند.
از زیباکلام همچنین پرسیدم که شما در نطقتان هیچ اشارهای به اپوزیسیون خارج از کشور نکردید. آیا دولت جمهوری اسلامی برای آنها به عنوان یک نیروی مخالف اهمیتی قائل است یا اینکه به آنها به عنوان یک جوک یا مضحکه مینگرد؟ زیباکلام گفت: مشکل این است که در زمان شاه تمام اپوزیسیون متحد و یکپارچه پشت سر آیتالله خمینی قرار داشت هر چند الان عدهای میگویند متاسفیم که علیه شاه دست به تظاهرات زدیم. متاسفانه الان وضعیت اینگونه نیست. مخالفین نظام اسلامی چه در داخل چه در خارج از ایران دچار تفرقه و دودستگی هستند. بخشی از اپوزیسیون نمیخواهد اصلا ایران اسلامی باشد. گروهی میخواهند ایران فقط یک جمهوری باشد بدون پسوند اسلامی و بعضی هم خواهان بازگشت سلطنت هستند. اکنون در داخل اپوزیسیون هم در داخل و هم در خارج تمایلات گوناگون وجود دارد در حالی که در زمان انقلاب همه اپوزیسیون یکپارچه و پیرو حرف امام بودند. زیباکلام افزود: اگر در روز انقلاب (۱۲ فوریه ۱۹۷۹) امام خمینی به مردم میگفت به شاه بگویید که به ایران برگردد، ۹۹ درصد مردم و حتی آنانی که در خیابانها مرگ بر شاه میگفتند با این خواسته امام موافقت میکردند. الان چنین وضعیتی نداریم و هر کس یک سیاستمدار و رهبر است. از اینروست که میگویم عاقلانهترین و منطقیترین سناریو حفظ نظام کنونی با اصلاحات تدریجی است.