کامیار بهرنگ- در هفتههای گذشته خبرهایی مبنی بر تخریب بلوطستانهای زاگرس منتشر شد.
در همین رابطه محمد بیرانوندی، نماینده خرم آباد در مجلس شورای اسلامی اعتراض نیز کرد. او در گفتگویی که با سایت مجلس شورای اسلامی انجام داده است «بیماری، قاچاق چوب و تهیه ذغال» را ابتدا به عنوان عوامل تخریب درختهای بلوط در منطقه عنوان کرده و سپس اضافه نمود: «متاسفانه برخی روستاییان به دلیل نبود گاز اقدام به قطع درختان برای سوخت زمستان میکنند که این موضوع غیرقابل گذشت است؛ در واقع وزارت نفت باید گازرسانی به این مناطق را در دستور کار قرار دهد تا سودجویان نبود گاز را بهانهای برای قطع درختان نکنند». این نماینده مجلس البته بسیار گذرا به مساله پروژههای لولهکشی نفت و گاز در منطقه اشاره کرده و گفت: «متاسفانه خطوط لوله نفت و گاز آسیب جدی به درختان بلوط وارد کرده است بنابراین وزارت نفت باید تدابیر و تمهیدات ویژهای را در این باره اتخاذ نماید تا کمتر شاهد قلع و قمع درختان باشیم».
این در حالیست که شیرین ابوالقاسمی، مدیر پروژه ملی حفاظت از بلوط های زاگرس سه سال پیش از اختصاص هزار میلیارد تومان برای احیای بلوطهای زاگرس خبر داده بود. اما سرانجام هیات دولت رقمی تنها معادل ۲۵ میلیارد تومان برای این موضوع اختصاص داد. با تمام این بودجهها اما سال گذشته اعلام شد نزدیک به ۱۸ میلیون اصله درخت بلوط در منطقه رویشی زاگرس در طول ۱۷ سال گذشته از بین رفته است.
سازمان محیط زیست در این سالها با اینکه تاکید داشته در کنار پروژههایی همچون احیای دریاچه اورمیه، و احیا و نگهداری تالابها برنامه احیای بلوطستانهای زاگرس را دارد اما اسماعیل کهرم، مشاوره سازمان محیط زیست گفته است: «فقط ۱۰ درصد حفاظت و صیانت از جنگلها در اختیار سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفت و ۹۰ درصد بقیه در اختیار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری است».
اما مشکل تنها پروژه نیست بلکه هر کسی که توانسته نقشی در تخریب بلوطستانهای زاگرس ایفا کرده است.
پروژه نفتی و طرح لولهگذاری انتقال نفت و گاز، طرح کمربندی یاسوج- اصفهان، جابجایی کارخانه های شن و ماسه از حاشیه رودخانه بشار در شهر یاسوج، عدم نظارت بر طرح فرودگاه یاسوج و عدم مبارزه جدی با قاچاقچیان چوب هر کدام نقش بزرگی در تخریب بلوطستانها داشتند.
ولی با اجرای این طرحها مردم منطقه هیچ سودی از این پروژهها نبردهاند. همان طور که اشاره شد حتی نماینده مجلس شورای اسلامی تایید کرده است که «متاسفانه برخی روستاییان به دلیل نبود گاز اقدام به قطع درختان برای سوخت زمستان می کنند».
دکتر نامدار بقایی یزدی، کارشناس محیط زیست و پژوهشگر وست مینستر لندن با «ناگوار» دانستن قطع درختان بلوط برای تهیه سوخت زمستانی تاکید میکند: «واقعا تاسفبار است در کشوری که به روی اقیانوسی از گاز طبیعی قرار گرفته، مردم محروم و روستاییاش باید دست به چنین اقدامی بزنند».
این کارشناس محیط زیست در گفتگو با کیهان لندن همچنین اضافه کرد: «متاسفانه در آن مناطق (لرستان و ایلام) به علت کشیدن لولههای سراسری نفت و گاز تعداد زیادی از درختان بلوط آن نواحی از بین رفتهاند. به نظر من مقامات به هر شکلی شده باید گاز طبیعی را برای اهالی این منطقه مهیا کنند و در بخشهایی که به هر دلیلی امکان لولهکشی گاز وجود ندارد از طریق کپسولها یا سیلندرهای گاز منابع انرژی لازم برای مردم را تامین کنند. از سوی دیگر وقتی این زمینهها به طور کامل محقق شد هرگونه قطع درخت و از بین بردن منابع طبیعی را با پیگرد قانونی دنبال کنند».
دکتر نامدار بقایی یزدی به عنوان کارشناس انرژیهای تجدیدپذیر تاکید میکند که «آلترناتیو دیگری که میتواند برای تامین انرژی در آن مناطق کوهستانی مناسب باشد، تولید برق از انرژی باد است که برایش باید سرمایهگذاریهای لازم انجام شود».
نکته قابل توجه اینجاست که به گفته مقامات محلی، بزرگترین تخریب به دلیل لولهگذاری توسط «شرکت پیمانکاری “گستره دو” زیر نظر شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت» انجام شده در حالی که مردم همین مناطق از داشتن گاز محروم هستند. حال باید گفت چه در پروژه خط انتقال نفت که از «پل زال» شروع و تا «پاچک جا دوآب» ادامه یافته و چه در دیگر پروژهها همچون خط کمربندی یاسوج- اصفهان وقتی از مقامات مسئول سوال میشود، تنها به «جریمه شدن» خاطیان اشاره میکنند. اما سوال اصلی این است که تخریبهای وارد شده به طبیعت با چه میزان جریمه مالی قابل جبران است و چه میزان از این جریمهها صرف بازسازی بلوطستانها میشود؟ تنها در یک نمونه، پیمانکار متخلف در پروژه فرودگاه یاسوج فقط ۱۰ میلیون تومان جریمه شده است.
جنگلهای زاگرس جزو جنگلهای نیمه خشک بوده و با مساحتی بیش از ۵ میلیون هکتار، ۴۰ درصد از جنگلهای ایران را شامل میشود. این جنگلها تاثیر مستقیمی در تامین آب، حفظ خاک، تعدیل آب و هوا و دستاوردهای اقتصادی- اجتماعی منطقه دارند.
اجرای طرحهایی همچون «هر مدرسه یک نهالستان» میتواند راه مناسبی برای جبران خسارتها و رشد فرهنگ حفظ محیط زیست در میان دانشآموزان باشد. از آنجایی که بلوط درخت دیررشدی است، هر دانشآموز یک نهال بلوط را به مدت یک سال در گلدان پرورش میدهد و بعد آن را در مناطق مشخصی خواهند کاشت. با اینکه این طرح امروز در نزدیک به ۱۱ منطقه از محدودهی زاگرس در حال اجراست اما پاسخ کافی برای میزان تخریب نیست. به گفتهی مهناز مظاهری، معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست «برای مبارزه با پدیده زوال بلوط سال گذشته یک میلیون نهال بلوط با کمک سازمان داوطبین هلال احمر کاشته شده است».
اما وقتی این آمارها را در کنار تخریب ۱۸ میلیون اصله درخت بلوط قرار میدهیم عمق فاجعه تخریب بلوطستانهای زاگرس بیشتر نمایان میشود.