احمد رأفت – نگرانیها از وضعیت زندانیان سیاسی که در اعتصاب غذا بسر میبرند روز به روز و ساعت به ساعت بیشتر میشود.
سه تن از این زندانیان سیاسی، آرش صادقی، علی شریعتی و مرتضی مرادپور به نقطه بدون بازگشت نزدیک میشوند. نقطه بدون بازگشت روزی است که اگر به اعتصاب غذا پایان هم بدهند، عواقب کشنده آن به سختی آنها را رها خواهد کرد. ۸ دی ماه ۶۶امین روز اعتصاب غذای آرش صادقی، ۶۵امین روز اعتصاب غذای مرتضی مرادپور، ۵۹امین روز اعتصاب غذای علی شریعتی، ۲۲امین روز اعتصاب غذای سعید شیرزاد و۱۶امین روز اعتصاب غذای حسن رستگاری مجد بود.
دوشنبه ۶ دی چند خانوادهی زندانیان سیاسی سال ۸۸ در نامهای خطاب به حسن روحانی خواستند «به هر شکل ممکن به پروندههای علی شریعتی و آرش صادقی ورود کرده و جان این دو را از مرگ حتمی نجات دهند». این اولین نامه و فراخوانی نیست که در روزهای اخیر خطاب به علی خامنهای رهبر نظام، حسن روحانی رئیسجمهور و یا صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه نوشته میشود. نامههایی که تا کنون هیچ کدام پاسخی دریافت نکردهاند. زندانیانی که در اعتصاب غذا بسر میبرند تا کنون به تمام فراخوانها و درخواستها برای پایان دادن به اعتراض خود نیز پاسخ رد دادهاند و گفتهاند تا برآورده شدن خواستهای خود دست به غذا نخواهند زد.
آرش صادقی در اعتصاب غذا برای گلرخاش
آرش صادقی فعال سیاسی و دانشجوی اخراجی دانشگاه علامه طباطبایی به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی»، «تبلیغ علیه نظام» و «تشکیل گروه غیر قانونی» به ۱۹ سال حبس محکوم شده است. گلرخ ابراهیمی ایرایی، همسر آرش صادقی نیز به اتهام نوشتن رمانی در مورد سنگسار که اصلا منتشر نشده با حکمی ۶ ساله در زندان است. آرش صادقی با خواست آزادی همسرش اعتصاب غذای خود را آغاز کرده است.
محمود علیزاده طباطبایی وکیل سابق آرش صادقی که مجددا پس از درخواست پدر این فعال دانشجویی برای پیگیری وضعیت او این پرونده را به دست گرفته است، حاضر به گفتگو با رسانهها نیست و تنها به گفتن اینکه «سخت نگران وضعیت جسمانی» موکل خویش است، بسنده میکند. با آغاز اعتصاب غذای آرش صادقی، همسرش گلرخ نیر ممنوعالملاقات شده و خانوادهاش نتوانستهاند دیداری با او داشته باشند.
اعتصاب غذای مرتضی مرادپور برای اجرای قانون
فشار بر مرتضی مرادپور برای پایان دادن به اعتصاب غذا نیز ادامه دارد. فردین مرادپور، برادر مرتضی، در گفتگویی تلفنی با کیهان لندن میکوید: «من و مادرم برای اولین بار در ملاقاتی که با مرتضی در روز سهشنبه ۷ دیماه داشتیم از او خواستیم که اعتصاب غذایش را بشکند، ولی او گفت تا زمانی که به خواستاش که اجرای ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی (تجمیع مجازات) است پاسخ مثبت داده نشود لب به غذا نخواهد زد. میگوید یا آزادم میکنند یا در زندان خواهم مُرد».
فردین مرادپور در اشاره به وضعیت جسمانی برادرش بعد از بیش از دو ماه اعتصاب غذا به کیهان لندن میگوید: «مرتضی تقریبا قادر به راه رفتن نیست و بعد از چند قدم باید بنشیند یا به دیوار تکیه دهد، درد معده شدید دارد و زردآب بالا میآورد که نشانهی مشکل در کیسه صفرا و کبد است. هر دو کلیه او را آزار میدهند و پزشک بهداری زندان معتقد است که خطر خونریزی معده نیز او را تهدید میکند». فردین مرادپور در ادامه میافزاید: «فشار خون برادرم که بیش از ۲۰ کیلو وزن کم کرده است ۸ روی ۴ است و ضربان قلب او نیز زیر ۶۰ است. پزشک بهداری زندان به رئیس زندان هشدار داده است که اگر فشار او باز هم کاهش پیدا کند، مرتضی وارد کما خواهد شد، ولی با این وجود نه به خواست او پاسخ داده میشود و نه او را به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل میکنند. مسئولین نشان دادند که پشیزی برای جان مردم ارزش قائل نیستند».
فردین مرادپور از «روحیه بسیار بالای مرتضی» صحبت میکند و میافزاید: «دادیار و مقامات زندان قول و وعده زیاد میدهند ولی حاضر به دادن هیچ گونه تضمینی نیستند و ما نیز وعدههای آنها را قبول نداریم چون تا کنون هرگز به آنها عمل نکردهاند».
اعتصاب غذا علیه اتهامات
علی شریعتی در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «اجتماع، تبانی و تبلیغ علیه نظام و همچنین توهین به رهبری و رئیسجمهور» و «داشتن ماهواره» به ۱۲ سال و ۹ ماه زندان محکوم شده است.
علی شریعتی پس از بازگشت به زندان در خاتمهی یک مرخصی، اعتصاب غدا را آغاز کرد. حسن رستگاری مجد که همزمان تابعیت ایران و ترکیه را دارد، به اتهام عضویت در حزب کارگران کردستان یا پ.ک.ک در اورمیه دستگیر و به ۱۵ سال زندان محکوم شده است. این اتهامی است که حسن رستگاری نپذیرفته و در اعتراض به روند دادرسی و بازجویی دست به اعتصاب غذا زده است.
لبهای دوخته سعید شیرزاد علیه مرگهای خاموش در زندان
سعید شیرزاد در اعتراض به اهانت و توهین مامورین زندان به خانوادههای زندانیان سیاسی، جلوگیری از اعزام زندانیان بیمار به مراکز درمانی خارج از زندان و ضرب و شتم زندانیان در اعتصاب غذا بسر میبرد و لبان خود را دوخته است.
سعید شیرزاد، از اعضای «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» به اتهام «تبانی واجتماع به قصد اقدام علیه امنیت ملی، توسط قاضی صلواتی به ۵ سال زندان محکوم شده است.
سعید شیرزاد در نامهای که بهخارج از زندان فرستاده، و نسخهای از آن به کیهان لندن نیز رسیده است مینویسد: « اعتصاب من برای طلب آزادی و یا مرخصی برای خودم نبوده و نیست». در ادامه نامه آمده است: «سوگند که این فرزند ناخلف و کمتر از هیچتان برای خویش لب ندوخته و اعتراضی نکردهام، این کردهام برای عزیزانی که جانشان این روزها در خطر است و صدایشان به جایی نمیرسد، صدای ضرب و شتمها، تحقیرها، توهینها، سرکوب و مرگهای خاموش در زندان».