انتشار اظهارات منسوب به جواد ظریف مبنی بر قبول اشتباهات تیم مذاکرهکننده هستهای در تدوین و پذیرفتن برجام، که طی جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به منظور بررسی تاثیر تمدید ده ساله قانون تحریمهای آمریکا علیه ایران صورت گرفت، اقدامی است انحرافی برای در سایه قرار دادن هدفهای اصلی و تامین شده مذاکرات که حکومت اسلامی پیرامون آنها تا کنون سکوت اختیار کرده است.
مذاکرات اتمی با جمهوری اسلامی، به منظور متوقف ساختن حرکت ایران به سمت بمب اتمی، از سال ۲۰۰۳ و بعد از حمله نظامی آمریکا به عراق و ساقط ساختن حکومت صدام آغاز شد. گزینه دیگر ایران در صورت سرپیچی از قبول مذاکرات، استقبال از احتمال حمله نظامی بود؛ خطری که جمهوری اسلامی را از زمان حمله تروریستی یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ تهدید میکرد.
از زمان آغاز نخستین دور مذاکرات اتمی در دولت خاتمی، تاکتیک ایران شرکت در گفتگوها و پرهیز از تن دادن به تعهدات اجرایی بود.
طی زمان اجرای توافق سعدآباد که بعد از حضور وزرای خارجه سه کشور بزرگ اروپایی در تهران صورت گرفت و تنها دو سال دوام آورد، بنا بر اعتراف حسن روحانی که در منصب دبیر شورای امنیت ملی سرپرستی مذاکرات را عهدهدار بود، ایران به صورت پنهان تلاش میکرد مشکلات فنی سانتریفیوژها را مرتفع ساخته و زمینه مبادرت به غنیسازی اورانیوم با ظرفیت بیش از ۳ هزار دستگاه را فراهم آورد- رویدادی که در سه ماه آخر دولت خاتمی و پیش از روی کار آمدن احمدی نژاد آغاز شد.
دور بعدی مذاکرات که بعد از رفتن پرونده اتمی ایران به شورای امنیت و صدور قطعنامههای تنبیهی ترتیب داده شد با افزایش قیمت نفت و تقویت بنیه مالی ایران همراه بود.
حساسیت بازارهای جهانی نسبت به نوسان قیمتهای نفت فرصت مناسبی در اختیار جمهوری اسلامی قرار داد که بدون ترس از حمله نظامی، سیاست «شرکت در مذاکرات و پرهیز از توافق» اتمی را ادامه داده و با استفاده از درآمد های نجومی صادرات نفت، قابلیت غنیسازی و ذخیره اورانیوم در اختیار خود را افزایش دهد.
تغییر وضعیت در سال ۸۸
شورشهای گسترده خیابانی دیماه در تهران و شهرهای بزرگ در اعتراض به نتایج انتخابات سال ۸۸ و تجدید گزینش احمدینژاد، مشروعیت رژیم اسلامی را زیر سوال برد و صحنه جهانی را به زیان جمهوری اسلامی تغییر داد.
علاوه بر بحران مشروعیت، کاهش تدریجی درآمدهای ارزی، به دلیل سست شدن بازار نفت، آغاز بحران اقتصادی و افزایش مطالبات مردم، حکومت اسلامی را در مقابل خطر انفجار داخلی و تهدید هجوم خارجی آسیبپذیر ساخت.
تغییر نگاه حکومت تهران به مذاکرات کسالتبار و بدون تغییر اتمی، پس از رسیدن به این جمعبندی صورت گرفت که هزینه ادامه تلاش برای دست یافتن به ظرفیت نظامی اتمی معادل استقبال از خطر فروپاشی از درون و یا کلید خوردن طرحی برای تغییر حکومت از بیرون خواهد بود.
مذاکرات محرمانه حکومت اسلامی تهران با آمریکا به منظور رسیدن به توافق لمسی و جامع اتمی، که دولت احمدینژاد به طور کامل از مسیر آن کنار گذاشته شده بود، پس از تفاهم کلی دو کشور پیرامون پیش «شرطهای اعلام نشده» به نتیجه رسید و نه آنچه رسما اعلام شد!
قبول کلیات درخواستهای نمایندگان حکومت اسلامی از سوی دولت اوباما در قبال تعطیل و تعلیق فعالیتهای اتمی ایران که «مشکوک» به داشتن هدفهای نظامی بود، زمینه آغاز دور نهایی گفتگوهای اتمی را فراهم ساخت.
با تغییر سیاست اتمی جمهوری اسلامی و رضایت دادن مشروط به توافق موضوعی پیرامون کاهش ظرفیت، تعلیق و تعطیل فعالیتهای اتمی، تغییر تیم مذاکرهکننده نیز از یک گروه انعطافناپذیر به گروهی «عملگرا» ضروری مینمود.
در پاسخ به این نیاز بود که دولت روحانی به قدرت رسید و متعاقباً پرونده مذاکرات به جواد ظریف سپرده شد که تحصیلکرده آمریکا بود، زبان انگلیسی میدانست و میتوانست، بر خلاف سعید جلیلی، در مقابل دوربینها با لبخند ظاهر شود.
شرطهای علنی و اعلام شده جمهوری اسلامی شامل لغو مجموعه تحریمها علیه ایران و حفظ ظرفیت محدود غنیسازی اورانیوم و ادامه کارکرد سایر تاسیسات اتمی بود.
نخستین شرط اعلام نشده جمهوری اسلامی ضمانت آمریکا برای پرهیز از داخل شدن در هر گونه طرح براندازی و حتی همسویی با مخالفان سیاسی رژیم و اقدام و یا مشارکت در هر گونه حمله نظامی علیه ایران بود؛ درخواستهایی که با طبیعت دولت وقت آمریکا، دولت اوباما، سازگاری کامل داشت.
پیششرط دیگر رژیم اسلامی ایران، حفظ مواضع منطقهای در لبنان و سوریه، چشمپوشی بر جریان ارسال اسلحه برای حزبالله و خودداری از حمله نظامی آمریکا برای ساقط ساختن رژیم اسد در دمشق بود.
اظهارات روز سهشنبه حسین نجات، جانشین تازه اطلاعات سپاه پاسداران، در مورد رابطه دستگیری مهدی کروبی و حسین موسوی با مواضع سیاسی آن دو در حمایت از «بهار عربی» در سوریه و مخالفت رهبران موج سبز با دولت بشار اسد، حاکی از اهمیت خاص موضوع در محاسبات امنیتی جمهوری اسلامی است.
طراحان سیاسی واشنگتن با توسل به ضرورت حفظ تعادل قوا در منطقه و همچنین حفظ بازارهای صادرات اسلحه به کشورهای جنوبی خلیج فارس، نسبت به پیششرط اخیر جمهوری اسلامی نگاه مثبت داشتند.
دولت اوباما انتظار داشت پس از کشیدن دندان اتمی جمهوری اسلامی و اعلام یک پیروزی تاریخی در عرصه خلع سلاح اتمی، «عملگرایان» در عرصه سیاست داخلی ایران دست بالاتر یافته و بعد از عقب راندن اصولگرایان و نظامیان حتی زمینه از سرگیری مناسبات عادی سیاسی بین تهران و واشنگتن را فراهم آورند.
به این ترتیب حصول توافق اتمی تنها در گرو زمان و نیازمند تنظیم سندی بود برای رسمیت دادن به موضوع تفاهمها.
نقش برجام در نجات اسد
ضمانت اجرای توافق اتمی، علاوه بر پیشبینی بازگشت تحریمها در صورت تخلف ایران (اسنپ شات)، در گرو همسویی تدریجی حکومت اسلامی با سیاستهای منطقهای آمریکا و همچنین افزایش درک متقابل نزد طرفهای اصلی گفتگو (ایران و آمریکا) قرار داده شد.
خودداری آمریکا از حمله نظامی علیه دولت اسد، بعد از اعلام موضوع و به تلافی استفاده اسد از سلاح شیمایی علیه مخالفان، در جریان مذاکراتی صورت گرفت که آمریکا و ایران در حاشیه گفتگوهای اتمی داشتند.
آزاد ساختن دهها میلیارد دلار داراییهای بلوکه شده ایران طی یک سال و نیم گذشته، در کنار دو برابر شدن حجم صادرات نفت بعد از لغو تحریمها، بنیه مالی جمهوری اسلامی را تقویت کرد و به تهران فرصت داد تا با تجهیز چند ده هزار جنگجوی کرایهای از شیعیان لبنان، اتباع افغانستان، پاکستان و عراق، صحنه جنگ داخلی سوریه را به سود اسد تغییر دهد.
داخل شدن نیروی هوایی روسیه در جنگ داخلی سوریه، بدون تقویت نیروی زمینی و تامین مالی و هدایت نیروهای قدس سپاه فاقد توجیه نظامی مینمود.
از این رو نقش موثر برجام را در دریافت دلارهای بلوکه شده ایران و سرازیر ساختن آنها به جبهههای جنگ و تجهیز نیروی زمینی و تامین اسلحه برای دفاع از دولت بشار اسد که تصرف سریع و پیشبینی نشده شهر حلب بخش با اهمیت آن است، به هیچ وجه نمیتوان انکار کرد.
بازسازی مشروعیت نظام
در طول بیش از دو سال مذاکرات اتمی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی به صورت مکرر در کنار وزیر خارجه آمریکا، دیپلمات ارشد جامعه اروپا و نمایندگان عالیرتبه سایر قدرتهای جهانی قرار گرفت و تصاویر این نمایش سیاسی در رسانههای بینالمللی، مشروعیت از دست رفته حکومت اسلامی ایران را در افکار عمومی جهان بازسازی کرد.
تلاش برای بازسازی چهره مخدوش شده جمهوری اسلامی وقتی به اوج تازه رسید که در جریان مذاکرات اتمی و پس از تهدید فدریکا موگرینی، نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به خارج شدن از جریان مذاکرات و پاسخ ظریف و لاوروف به تهدید او، عبارت «احترام متقابل» شعار متعارف مذاکرات شد و به این ترتیب، جمهوری اسلامی در سایه برجام مشروعیت تازه به دست آورد.
اگرچه طرفداران دولت روحانی به عنوان دستاوردهای برجام از لغو تحریمهای شورای امنیت، بهبود شرایط تجارت خارجی، افزایش تولید نفت، کاهش تجارت قاچاق، بهبود وضعیت برای جلب سرمایه گذاران خارجی، از میان رفتن خطر حمله نظامی، دریافت اجازه خرید هواپیماهای مسافربری از غرب و افزایش رشد اقتصادی یاد میکنند، دستاوردهای اعلام نشده برجام را میتوان در چهرهسازی از حکومت اسلامی نزد جامعه جهانی و تقویت پایگاههای منطقهای آن بخصوص در سوریه، لبنان و عراق و یمن دید و اشتباهات ظریف برای پیشبینی نکردن احتمال پیروزی فردی مانند ترامپ در انتخابات آمریکا و یا تمدید ده ساله تحریمهای سال ۱۹۹۶ را بر او بخشید!
[کیهان لندن شماره ۹۲]