شادی امینی: موسیقی زبان من است از عشق تا سیاست

یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ برابر با ۰۸ ژانویه ۲۰۱۷


مانی تهرانی (+عکس، ویدیو) «پیام، دقیق به ما رسیده است: خفه می‌کنیم! ما هم حاضریم. مگر قرار نیست برای جامعه مدنی و برای آزادی بیان، قربانی بدهیم؟ حاضریم.»

این بخشی از سخنان هوشنگ گلشیری بر مزار محمد مختاری در سال ۱۳۷۷ است که با صدای رسای خودش در آغاز قطعه موسیقی «روسری» که شادی امینی آن را آواز کرده، شنیده می‌شود.

شادی امینی: منظورم از «بی خیال دنیا باش» کنایه بود و  اینکه چرا بی‌خیال دنیا شده‌ایم؟!

این هنرمند جوان مقیم لس آنجلس هر چند تازه‌کار است و تعداد قطعاتی که خوانده فراوان نیست، اما با همین مقدار هم جایگاه خود را پیدا کرده و خوش می‌درخشد. با او درباره‌ی کارهایش به گفتگو نشستم.

-در کارهای شما به ویژه در «روسری» آهنگ، شعر، ویدئو و اجرا مدرن است و مفهوم سیاسی-اجتماعی عمیقی دارد. در عین حال به پخش محبوب اتومبیل‌های جوانان طبقه متوسط به بالای جامعه که معمولا از سیاست و امور جدی به دور هستند، تبدیل شده. آیا در آغاز و حین کار برای طیف مخاطب ایده‌ای داشتید و این تأثیر امروز چقدر با ذهنیت اولیه شما سازگار است؟
-من اطلاع نداشتم که در اتومبیل‌های ایران به قطعه «روسری» گوش می‌کنند و برایم جالب و باعث خوشحالی است (می‌خندد) به طور کلی فکر می‌کنم پخش موسیقی الکترونیک در اتومبیل به سرنشینان انرژی می‌دهد. فضای موسیقی «روسری» هم الکترونیک و «آر اند بی» است. موسیقی می‌تواند در هر جایی راه خودش را باز کند و مخاطب خودش را پیدا کند. بعد از «روسری» قطعه‌ای کار کردم به اسم «بی خیال دنیا» که خیلی ازمخاطبان از منظر شخصی خودشان با آن ارتباط برقرار کردند. خیلی‌ها فکر می‌کردند واقعأ منظور من این است که بی خیال دنیا باش. در حالی که پیام اصلی قطعه موسیقی من این است: چرا ما بی خیال دنیا شده‌ایم؟! یعنی خطاب‌اش به آدم‌هایی است که به هر دلیلی از این دنیا بریده‌اند. منتها این پیام به صورت غیر مستقیم و به زبان طنز بیان شده. در مرحله تولید موسیقی نمی‌توان به مخاطب خاصی فکر کرد.

-یعنی هنرمند هیچ کنترلی بر روی مخاطب‌اش ندارد؟
-می‌تواند داشته باشد. مثلأ من می‌دانم که ممکن است فلان قشر وسیع اصلأ مخاطب موسیقی من نباشد. اما مشخصأ مردمی که به گوش کردن به موسیقی الکترونیک و هاوس در اتومبیل علاقه دارند، اگر قطعه‌ای که گوش می‌کنند «روسری» باشد، آنها لزومأ به مفهوم سیاسی-اجتماعی این اثر علاقه‌ای ندارند و یا آن مفهوم را جدی نمی‌گیرند. البته من در مجموع راضی هستم و بر اساس بازخورد تصور می‌کنم قطعاتی که تا امروز تولید کرده‌ام مخاطب خودش را پیدا کرده است.

-در پرداختن به این نوع موسیقی که می‌گویید شاید فلان قشر وسیع علاقه نداشته باشند، انگیزه شما چیست؟
-اتفاقأ این ویژگی خیلی هم عالی است. من اعتقاد دارم که اصولأ هنر برای آگاه ساختن است. قسمت بزرگی از کار موسیقی من برای دل خودم هست. خیلی به دنبال درآمدزایی نیامده‌ام. رسالت هنر این است که با زبان زیبا، جامعه را نسبت به واقعیت‌ها آگاه و هوشیار کند. البته خواندن شعر سیاسی و یا ساختن ویدئوکلیپ سیاسی باعث می‌شود بسیاری از شبکه‌های موسیقی حتی در خارج از کشور آن قطعه را پخش نکنند. همان طور که قطعه «روسری» را به جز معدود شبکه‌هایی، بقیه پخش نکردند.

-فکر می‌کنید جوانانی که به قول شما به خاطر جذابیت موسیقی الکترونیک، «روسری» را در اتومبیل گوش می‌کنند، آیا در ادامه این ارتباط، با پیام موسیقی شما هم رابطه‌ای برقرار خواهند کرد؟
-آمار و ارقام دقیقی در دست ندارم که بتوانم بر اساس آن نظر قطعی بدهم. اگر یک درصد از این قشر هم پیام موسیقی مرا دریافته باشند، من به هدفم رسیده‌ام. برای من مهم نیست که موسیقی‌ام را چه کسی، در کجا و با چه نوع عقایدی گوش می‌کند، در وهله اول صرف گوش کردن مهم است. البته افراد تحصیل‌کرده و روشنفکر که طبعأ آگاهانه به موسیقی‌ام گوش می‌کنند. ولی در میان بقیه اقشار هم اگر تنها یک درصد پیام مرا دریافت کنند برای هدف من کافی است.

یک دوره‌ای برای خاموش کردن صدای نویسندگان و روشنفکران آنها را به قتل رساندند، امروز هم خاموش کردن صداها به شیوه دیگری ادامه دارد

-در ابتدای قطعه «روسری» صدای هوشنگ گلشیری بر مزار محمد مختاری شنیده می‌شود و بعد در شعر با مفهومی فمینیستی روبرو می‌شویم. پیوند قتل‌های زنجیره‌ای با موضوع فمینیسم که در جامعه ایران تازه عمومیت پیدا کرده، اتفاقی بوده یا فکری پشت آن هست؟
-هر کدام از غزل‌های آقای سید مهدی موسوی مفاهیم وسیعی را در بر می‌گیرد. در این شعر هم ابیاتی وجود دارد که خیلی با احساس زنانه من سازگار است. متن کامل شعر بلند سید مهدی موسوی در فضای مجازی موجود است.

-این کار چطور شکل گرفت؟
-مثل همیشه من و آهنگساز اثر، آن قسمت‌هایی از شعر را که قرار است در قطعه استفاده کنیم انتخاب کردیم. در این شعر من ابیات زنانه را انتخاب کردم. کل شعر متن بلندی است که اتفاقأ یک خواننده دیگر، دو بخش دیگر آن را اجرا کرده. شعر بلندی است. من ابیات را انتخاب کردم، بعد با شاعر مشورت کردم و با تأیید ایشان کار انتخاب، نهایی شد. بعد روی این ابیات آهنگ ساخته شد. می‌خواهم این را بدانید که هر چند بخش‌هایی از ابیات انتخابی‌ام زنانه است، اما در مجموع سعی داشتم این مفهوم را به مخاطب منتقل کنم که آدم‌ها از بیرون سعی می‌کنند مرا به آنچه خود می‌خواهند تبدیل کنند. این مفهوم دقیقأ در راستای حرکت روشنفکران کشور ما است که تلاش می‌کنند روشنگری کنند، اما حکومت و فضای حاکم بر جامعه سد راه آنها شده. یک دوره‌ای برای خاموش کردن صدای نویسندگان و روشنفکران آنها را به قتل رساندند، امروز هم خاموش کردن صداها به شیوه دیگری ادامه دارد. در ویدیوی «روسری» می‌بینیم که روی دیوار تصاویر فعالان سیاسی از جمله نرگس محمدی و آتنا دائمی ‌را قرار دادم. یا حتی از تصاویر تاریخی مثل تصویر دهخدا استفاده کردم که منظورم یادآوری افراد پیام‌رسان و روشنگر به جامعه است. همیشه هم حکومت‌های دیکتاتور سعی کرده‌اند صدای این افراد را خفه کنند.

هر کسی وظیفه‌ی انسانی خودش را بر عهده دارد

-این مولتی مدیا از صدای آقای گلشیری تا عکس‌های دیوارها و گریم و شعر و آهنگ و تنظیم، از ابتدا مثل یک پیکر واحد در ذهن‌تان شکل گرفت و یا قطعه قطعه ساخته شد؟
-من همیشه با ایده‌ای جلو می‌روم. برای این کار هم به کارگردان، سیروس کردونی گفتم من زنی را می‌بینم که در داخل زندان است. یعنی زنی که در یک چهاردیواری بسته به چیزی که نمی‌خواهد مجبور می‌شود. بقیه داستان پیشنهاد سیروس کردونی بود و من همیشه بعد از ارائه تصویر ذهنی‌ام، دست سازنده‌ی ویدیو را باز می‌گذارم.  البته در اینجا دیوارها را خودم ساختم. شال من ایده کارگردان بود. کلأ در طول کار خیلی با هم گفتگو داشتیم و همه چیز توأمان پیش رفت. ایده قفس و مجسمه داخل آن و دست خونینی که قلم‌ها را به دست گرفته و آن میله‌های زندان که هر کدام یک قلم است، ایده‌های سیروس کردونی بود. من تصویر ذهنی‌ام را به ایشان گفتم، ایشان تصاویری که می‌خواست در ویدیو باشد را به من انتقال داد و من آن فضا را ساختم.‌

-این کار شما بیان هنری اعتراض فعالان حقوق مدنی و روزنامه نگاران و وکلا و… است. تأثیر کار خود را چقدر می‌دانید و آیا تصور می‌کنید کم بودن چنین صداهایی در فضای موسیقی، کار شما را مهجور و بی اثر می‌کند؟
-فکر می‌کنم هر کاری تأثیر خودش را دارد. هر کسی هم وظیفه‌ی انسانی خودش را بر عهده دارد. هر چند من از آن مملکت و آن جامعه دور هستم، اما هنوز حس مردم را عمیقأ درک می‌کنم و با آن درگیرم. یعنی پیوند فکری‌ام با آن فضا هنوز برقرار است.‌

-شما فمینیست هستید؟
-به معنی حامی ‌حقوق برابر زن و مرد، بله.

-هیچ کدام از کارهای شما را مشخصأ و آشکارا نمی‌توان فمینیستی، سیاسی و یا حقوق بشری نامید، آیا این ویژگی تأثیر فشار شبکه‌های ماهواره‌ای است که گفتید اثر سیاسی را پخش نمی‌کنند؟
-قطعه «تختخواب» فمینیستی بود. اما پیامی ‌شاعرانه و غیر مستقیم داشت.

«تختخواب» پیامی شاعرانه و غیرمستقیم دارد

-در «روسری» و بقیه کارها هم پیام غیر مستقیم است. آیا این ویژگی انتخابی و عامدانه است؟
-قطعه «روسری» را اگر با ویدیوی دیگری منتشر می‌کردم شاید خیلی از مخاطبان فقط همان پیام فمینیستی‌اش را درک می‌کردند و به مفاهیم سیاسی شعر توجهی نمی‌شد. اما سعی کردم با ترکیب موسیقی و تصویر، پیام محکم‌تری را منتقل کنم.

-زبان مشترک شما با عوامل تولید قطعات موسیقی مثل ترانه‌سرا، آهنگساز و تنظیم کننده و کارگردان، در طول کار شکل می‌گیرد و یا از ابتدا آدم‌هایی را انتخاب می‌کنید که با آنها زاویه نداشته باشید؟
-هر کسی که کار موسیقی انجام می‌دهد، دایره یاران خود را ایجاد می‌کند. من نمی‌توانم با کسی کار کنم که زاویه دید او با من صد و هشتاد درجه متفاوت است. برای همین با افراد محدود و مشترکی کار کرده‌ام. در جایی که راحت باشم و احساس کنم دارم به هدفم می‌رسم، همانجا می‌ایستم. از این شاخه به آن شاخه نمی‌پرم و موقعیتی که در آن قرار دارم را پرورش می‌دهم تا بهتر و بهتر شود. جایی که احساس می‌کنم روابط عمیق شده، ریشه های خودش را پیدا کرده و در حال رشد است، آن را به هم نمی‌زنم.

من فقط درون خودم را نمی‌بینم. اطرافم و مردم جامعه را هم می‌بینم

 -به مسئولیت اجتماعی هنرمند اشاره کردید.  در زمان قتل‌های زنجیره‌ای شما فقط ۱۲ سال داشتید، آیا خانواده‌تان اهل سیاست است که این موضوع به دغدغه شما تبدیل شده؟ در مورد پیوند هنر و سیاست چه فکر می‌کنید؟ آیا تولید هنر سیاسی، مسئولیت اجتماعی هنرمند است یا اینکه سیاست، عرصه هنر را لکه‌دار می‌کند؟
-من این را قبول ندارم که تولیدات هنری سیاسی بد است. در کارهایم هم نگفته‌ام آهای مردم بیایید به این رأی دهید و به آن رأی ندهید! کار من سیاسی نیست. هنرمند به زبان هنری در مورد مسائل اجتماعی حرف می‌زند. هنرمندی که به جامعه‌اش بی تفاوت باشد و اطرافش را نبیند، چطور می‌تواند اثری درخور تولید کند؟ همه ما مجموعه‌ای از احساسات هستیم. نیمی ‌از قطعاتی که من تا امروز تولید کرده‌ام عاشقانه بوده. این احساس درونی من است. اما من که فقط درون خودم را نمی‌بینم، اطراف خودم و مردم جامعه را هم می‌بینم. جامعه بر بستر تاریخ شکل می‌گیرد. درست است که من آن موقع فقط دوازده سال داشتم اما تأثیر آن اتفاقات هنوز هم در جامعه ما وجود دارد. من تاریخ را مطالعه می‌کنم، چون باید درباره صد سال و حتی دو هزار سال پیش مملکت‌ام بدانم.

-به نظر شما تأثیر آن قتل‌ها بر فرهنگ و هنر کشورمان چه بوده؟
-هدف قتل‌ها خاموش کردن جریان مخالف بوده. تا حدودی هم موفق شده‌اند.

-ولی وجود هنرمندانی مانند شما به معنی عدم موفقیت در خفه کردن آن صداها  نیست؟
-من در چهارچوب مجاز مملکت فعالیت نمی‌کنم، اما امروز کسانی که در ایران فعالیت مجاز دارند، از چهارچوب آن خط قرمزها خارج نمی‌شوند. صددرصد که تأثیرگذار نبوده، اما تا حدی رعب و وحشت و کنترل دلخواه حکومت تأمین شده.

-فکر می‌کنید از بیرون یعنی ایرانیان خارج کشور تا چه‌اندازه می‌توانند و یا باید شرایط زنان ایران را تغییر دهند؟
-من در ابتدا با قصد بازگشت، از کشور خارج شدم. تنها چیزی که به من قوت قلب داد تا بتوانم به ایران بازنگردم، موسیقی بود. اولین سالی که از ایران خارج شدم، افسردگی شدید گرفتم و شخصیت‌ام از آن دختر پر شور و حالی که داخل ایران بودم، تغییر کرد. با شروع موسیقی روحیه‌ام را دوباره به دست آوردم. ما به عنوان انسان در برابر هر اتفاقی که روی کره زمین رخ می‌دهد مسئول هستیم. از جنگ‌های خاورمیانه گرفته تا آلودگی هوا و تخریب محیط زیست.

-در دست تولید چه دارید و امروز مهم‌ترین دغدغه‌تان چیست و برای آن چه می‌کنید؟
-تازه یک قطعه عاشقانه منتشر کرده‌ام به اسم «مست» که به زودی ویدیو آن هم پخش خواهد شد. این روزها در رشته مولتی مدیا مشغول تحصیل هستم. همزمان کلاس‌های موسیقی را ادامه می‌دهم. خیلی سرم شلوغ است، اما هرگز اجازه نمی‌دهم که شلوغی مرا از عشق‌ام موسیقی دور کند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=63802