روشنک آسترکی – آسمان تهران در کمتر از یک ماه دو بار شاهد رگبار ضد هواییهای پدافند محافظ «بیت رهبری» بود. بیتی که ممنوعیت پرواز در حریم هوایی آن از جمله سبب شد تا نتوان از هلیکوپترهای آبپاش برای خاموش کردن آتشسوزی ساختمان پلاسکو استفاده کرد.
نخستین بار بامداد سوم دیماه صدای شلیک ضدهواییها اطراف خیابان انقلاب و سه راه ولیعصر و فاطمی توجه شهروندان را به خود جلب کرد.
خبر این تیراندازیها به سرعت منتشر شد و سلفی و فیلم و عکسهای آن در شبکههای اجتماعی موجی از کنجکاوی به راه انداخت. ساعتی پس از این حادثه محسن همدانی معاون امنیتی استانداری تهران اعلام کرد «هلی شاتی» که در منطقه پرواز ممنوع میدان انقلاب و بیت رهبری ساقط شد متعلق به صدا و سیما بوده است.
پس از آن روابط عمومی قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا ارتش بیانیهای صادر و اعلام کرد این پرنده یک فروند کواد کوپتر بود که معمولاً برای فیلمبرداری و عکاسی مورد استفاده قرار میگیرد و در پرواز روز سوم دی ماه نیز جهت ساخت یک مستند مورد استفاده قرار گرفته بود.
بار دیگر در تاریخ ۲۷ دی ماه ۹۵ پدافند هوایی منطقه پرواز ممنوع تهران آسمان این شهر را به رگبار بست و این بار نیز قصدش ساقط کردن پهپادی دیگر بود؛ بار دیگر شهروندان تهرانی که در خیابانهای منتهی به خیابان انقلاب بودند صدای شلیک و رگبار را شنیدند و آنها که به محل استقرار این پدافندها نزدیک بودند به گرفتن عکس و فیلم مشغول شدند.
دقایقی پس از حادثه دوم، ناصر بخت یکی از مقامات ارتش اعلام کرد با مشاهده یک پهپاد در منطقه ممنوعهی پرواز، پدافند هوایی مستقر در دانشگاه تهران به سوی آن شلیک کرده است. این بار پس از دو روز اعلام شد این پهپاد متعلق به یک موسسه فیلمبرداری و ساخت تیزرهای تبلیغاتی بوده است.
گفتنی است منطقه پرواز ممنوع تهران منطقهای است در حد فاصل خیابان جمهوری، میدان انقلاب و خیابان پاستور که «بیت» سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی و بسیاری از مقامات نظام در آن قرار دارد و شب و روز توسط چند پدافند ضد هوایی حفاظت میشود.
نمایش قدرت یا شکستن حریم؟
در این میان اما گمانهزنیهایی مربوط به ساختگی بودن سناریوی ورود دو پهپاد به منطقه پرواز ممنوع آن هم در کمتر از یک ماه انجام شد که بر اساس آن برخی از شهروندان این مسئله را بهانهای برای نمایش قدرت عنوان کردند.
گفتنی است سرتیپ علیرضا الهامی معاون عملیات پدافند هوایی خاتمالانبیا در توضیحاتی پیرامون این تیراندازی و شکستن حریم پرواز ممنوع تهران گفته است: «هیچ مورد خاص و نگرانکنندهای نیست و همه چیز آرام است و آنچه ما رویت کردیم تهدید خاصی برای ما محسوب نمیشد. این شلیکها صدای هوشیاری و آمادگی پدافند هوایی است».
این اظهار نظر، احتمال ساختگی بودن ورود پهپاد به منطقه ممنوعه پرواز و شلیکهایی در جهت نمایش هشیاری و توان نظامی ارتش برای حملات احتمالی به محل سکونت مقامات جمهوری اسلامی را بیشتر تقویت میکند.
یکی از نکات جالب توجه در مورد دو پهپادی که در تهران به رگبار بسته شدند این است که آنها به دو شرکت فیلمسازی تعلق داشتند که گفته میشود در حال تهیه تیزر تبلیغاتی بودهاند.
این در حالیست که در ایران فیلمبرداری از اماکن عمومی– چه با پهپاد چه بدون پهپاد- مشمول قوانین وزارت ارشاد است و نیاز به اخذ مجوز موردی دارد. در همین حال اخذ مجوز نیازمند قبول پروتکلهای این وزارتخانه از جمله حفظ حریم هوایی منطقه پرواز ممنوع شهر تهران است که در این صورت حتما نهادهای امنیتی و مرتبط با پدافند هوایی نیز از آن مطلع خواهند شد مگر اینکه چنین مجوزی وجود نداشته باشد و شرکتهای مربوطهی فیلمبرداری و تبلیغاتی واقعا به حریم ممنوع توجه نکرده باشند.
در همین رابطه علیاصغر ناصربخت معاون امنیتی فرمانداری تهران نیز تاکید کرده است در تهران برخی محدودههای پرواز ممنوع وجود دارد و هیچ پرنده هوایی نباید بدون اطلاع و مجوز در این محدودهها اقدام به پرواز کند.
سلفی با ضدهوایی و گلوله
در این میان، یکی از حاشیههای قابل توجه ماجرای دو شلیک اخیر در قلب شهر تهران، واکنش شهروندان پایتخت به این شلیکها بود. به طور معمول انتظار میرود وقتی صدای شلیک ممتد ضد هوایی و مسلسل شنیده میشود مردم پناه بگیرند یا دست کم باور کنند خطر یا تهدید امنیتی رخ داده است. اما شهروندان تهران در عکسهایی که در رسانههای داخلی و شبکههای اجتماعی منتشر شده در خیابان و یا روی بام خانهها ایستادهاند و در حالی که مشتاقانه دنبال هدفی هستند که ضد هواییها نشانه گرفتهاند تلاش میکنند از این صحنهها عکس یا فیلم بگیرند.
درست است که پرواز پهپاد فیلمبرداری خطر جانی برای شهروندان ایجاد نکرد اما واقعیت این است که آن شهروندانی که در حال تهیه عکس و فیلم بودند آن لحظه نمیدانستند رگبار مهیب ضد هواییها به چه دلیل است. پرسش و نکتهی امنیتی اینجاست که اگر واقعاً خطری مانند حضور یک هواپیمای نظامی پایتخت را تهدید میکرد آیا باز هم مردم ممکن بود فرصت پیدا کنند تا عکسهای خود را در شبکههای اجتماعی آپلود کنند؟!
به نظر میرسد زیر سایهی سالها دروغپراکنی جمهوری اسلامی و از بین رفتن اعتماد مردم نسبت به حکومت حتی شلیک ناگهانی ضد هوایی و رگبارهای ممتد در پایتخت کشور هم به معنای وجود خطر جدی از سوی مردم قلمداد نمیشود و برای آنها بیشتر فرصت تازهای است برای طنز و هیجان و تهیه عکس و فیلم و پخش آنها در رسانههای اجتماعی. شاید هم کنجکاوی است که آنها را وا میدارد به جای پناه گرفتن و حفاظت از خود، باید بایستند و مطمئن شوند ماجرا از چه قرار است. شاید هم انتظار وقوع رویدادی است که کسی نمیداند چیست ولی همه به نوعی در انتظار آن بسر میبرند.
پرندههای نامحبوب مأموران حفاظتی و امنیتی
نکته قابل توجه دیگری که در مورد پهپادها و آسمان تهران گفتنی است این است که پهپاد یا «پرنده هدایتپذیر از دور» در بسیاری از نقاط دنیا به دردسری برای مأموران حفاظتی و امنیتی تبدیل شده است. در دسامبر ۲۰۱۵ پهپادی آلوده به مواد رادیواکتیو بر بام خانه نخستوزیر ژاپن نشست. همینطور در اواخر سال ۲۰۱۶ ورود پهپاد به فرودگاه دبی به تعطیلی این فرودگاه منجر شد.
از سوی دیگر پهپادهای فیلمبردار به کمک شکارچیان آمدهاند و آنها با استفاده از پهپاد به سنجش موقعیت شکار و اطمینان از عدم وجود محیطبانان اقدام میکنند و با خیال راحت به شکار در مناطق ممنوعه میپردازند.
اختلالاتی که این پرندههای کوچک میتوانند در سیستم رادارهای ناوهای دریایی، نفتکشها و هواپیماها و همچنین سیستم کنترل کارخانههای بزرگ، پالایشگاهها و تأسیسات تولید برق ایجاد کنند باعث شده در همه نقاط جهان نسبت به تعیین حریم ممنوع پرواز پهپادها اقداماتی صورت گیرد.
در همین حال این پرندههای کوچک به یکی از جدیدترین تولیدات مورد توجه نوجوانان و جوانان هم تبدیل شدهاند.
روزنامه شرق در گزارشی پیرامون بازار خرید و فروش پهپاد در ایران مینویسد، با گشتی در بازار تجهیزات عکاسی و فیلمبرداری و حتی اسباببازیفروشیهای تهران میتوان انواع مختلفی از پهپادها را پیدا کرد و خرید. پهپادهایی که در بازار تهران پیدا میشوند، بر اساس فناوری و امکاناتی که دارند، از ۴۰۰ هزار تومان تا ۱۵ میلیون تومان قیمت دارند.
در حالی که بر اساس این گزارش پهپادها را حتی میتوان در اسباببازیفروشیهای تهران به راحتی تهیه کرد اما در روزهای گذشته برخی از رسانههای داخلی نبود نهاد یا سازمان مسوول برای ساماندهی قوانین مربوط به استفاده از این پرندههای کوچک انتقاداتی وارد کردهاند. در همین زمینه سایت دانا در گزارشی پس از حادثه دیماه تهران نوشت، مگر میشود «ابتدا و انتهای بازار این پهپادها، یعنی از هویت واردکننده و ثبت شناسنامه هر یک از پرندههای بدون سرنشین در سیستم نظارتی دولتی تا هویت خریدار، بیسامان باشد و کسی در قبال اتفاقاتی احتمالی پاسخگو نباشد؟»
با این وجود بعید نیست در ایران به زودی محدودیتهایی برای استفاده از پهپادها به دلیل اختلال در امنیت عمومی و در جهت سیاستهای نظارتی و حراست جمهوری اسلامی صورت نگیرد.