سرنوشت  دولت روحانی ومذاکرات هسته‌ای (شاهین فاطمی)

شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ برابر با ۱۷ مه ۲۰۱۴


کیهان آنلاین – ۲۷ اردیبهشت – به زودی سالگرد زمامداری دولت روحانی فرا خواهد رسید و هم‌زمان با آن، سرنوشت مذاکرات هسته‌ای رژیم با قدرت‌های بزرگ و آینده روحانی نیز روشن‌تر خواهد شد.

این روزها در پشت درهای بسته در شهر وین گفتگوهائی در جریان است، اما برخلاف عرف متداول نه خبر مهمی در مورد مذاکرت در اختیار رسانه‌ها  قرار گرفته و نه “منبع مطلعی که نخواسته است نامش فاش شود” خبر جالبی در این ارتباط به خبرنگاری “نشت” داده است. این چنین رازداری از سوی  دو طرف اصلی گفتگو، یعنی آمریکا و رژیم ایران احتمالا تصادفی نیست.

هر دو حکومت نگران جبهه پشت سرشان هستند. در آمریکا دولت اوباما را کنگره آن کشور چهارچشمی نظاره می‌کند و در ایران دولت روحانی در یک جنگ فرسایشی با سپاه پاسداران و عواملش در مجلس دست به گریبان است. اوباما که در امتحان سیاست خارجی با نمره صفر در سوریه و نمره‌های زیر هفت در مصر و اوکراین تجدیدی شده است امیدوار است با تقبل یک ریسک بزرگ در مذاکرات هسته‌ای با ایران موفق شود تا شاید بخشی از آبروی از دست رفته سیاسی‌اش را باز یابد. 

در آن سوی دیگر میز، دولت روحانی نیز می‌داند که بدون دستیابی به نوعی موفقیت در این مذاکرات و تقلیل تحریم‌ها سرنوشت شومی در انتظارش روزشماری می‌کند.

در چنین شرایطی روشن است که هیچ یک از طرفین متمایل نیستند کوچک‌ترین خبری در مورد مشکلات مذاکرات به خارج از اتاق گفتگوها درز کند. از سوی دیگر می‌توان  حدس زد که به احتمال زیاد ضرب‌الاجل آخر ماه ژوئیه تمدید خواهد شد چون انتخابات میان دوره‌ای آمریکا در پائیز امسال در پیش است و خطر اینکه دمکرات‌ها مجلس سنا را نیز ببازند برای کاخ سفید نگران کننده است. از این رو از آنجا که هر  نوع توافقی  که در آن  نوعی حق غنی‌سازی برای ایران به رسمیت شناخته شود بر خلاف مصوبات شورای امنیت سازمان ملل و نیات کنگره آمریکا است، جمهوری‌خواهان خواهند توانست از هر گونه امتیازی که در این مورد به ایران داده شود در انتخابات علیه دمکرات‌ها استفاده کنند. حتی پس از انتخابات هم صرف نظر از اینکه چه حزبی در آمریکا پیروز شود، کنگره آن کشور به سادگی زیر بار توافق با ادامه غنی‌سازی در ایران به هر اندازه و کیفیتی نخواهد رفت.  همین دیروز هیلاری کلینتون که احتمالا نامزد حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری آینده خواهد بود با نتانیاهو هم‌صدا شده و عدم توافق با ایران را بهتر از یک توافق بد اعلام کرد.

در آن سوی میز باید پرسید آیا روحانی و ظریف خواهند توانست توافق‌نامه‌ای راکه در آن حق غنی‌سازی برای ایران منع شده است با خود به ایران ببرند؟ آیا با این همه رجزخوانی‌های خامنه‌ای و اطرافیانش نوشیدن چنین جام زهری امکان‌پذیر است؟ پاسخ مردمی را که تا کنون با شعار”غنی‌سازی حق مسلم ماست” فریفته‌اند چگونه خواهند داد؟ یکی از نشانه‌های جهت‌یابی این گفتگوها را شاید بتوان با تعیین تکلیف در دستور مذاکرت قرار گرفتن مسئله موشک‌های رژیم ردیابی کرد. اگر غربی‌ها در این مورد یک‌پارچه عمل کنند آیا جمهوری اسلامی یارای مقاومت خواهد داشت؟ نقش جدید روسیه در این دور و آینده مذاکرات چه خواهد بود؟ درشرایطی که رهبران اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه نگران توسعه و گسترش برنامه موشکی رژیم هستند و در این مورد دولت اوباما را زیر فشار گذاشته‌اند، به جای سعی و تلاش برای کاستن از جوّ حاکم علیه ایران، روز یکشنبه گذشته خامنه‌ای در مرکزتولید و توسعه موشکی کشور نه تنها برای تقلیل نگرانی‌ها کوششی نکرد بلکه برعکس با رجزخوانی‌های بی سر و ته خود، بنزین به آتش مخالفان افزود.  آیا خامنه‌ای می‌خواهد تندروهای پشت سرش را دلگرم یا بهتر بگوئیم سرگرم کند و یا با این آژیتاسیون‌ها می‌خواهد با تخریب مذاکرات روحانی را در محظور قراردهد؟

سرنوشت دولت روحانی

از سوی دیگر باید پرسید در چنین شرایطی آیا حسن روحانی که در گذشته به قول خودش توانسته است غربی‌ها را فریب دهد خواهد توانست این بار هم معجزه کند  و خرگوش دیگری از کیسه برون آورد تا بدون آنکه نظام جمهوری اسلامی تسلیم بررسی و بازرسی واقعی شود و سالم بودن برنامه‌های هسته‌ای و موشکی‌اش را به تضمین سازمان‌های بین‌المللی برسد، تحریم‌ها را لغو کند، نفت را دوباره به فروش رساند و حساب‌های بسته شده بانکی را  باز کند و در نهایت رژیم را از بحران‌های گوناگون نجات دهد؟

در مرحله نخست نجات رژیم  نیازمند آن است که مسائل اقتصادی کشور حل شود. برای حل مسائل اقتصادی ایران نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی است و تا زمانی که پاسدارها روی تمام امور اقتصادی مملکت پنجه  انداخته‌اند و اموال دولت و ملت را به انحاء گوناگون برای خود تصاحب کرده‌اند نه کسی در این مملکت سرمایه‌گذاری خواهد کرد و نه ایجاد کار خواهد شد و نه رشد اقتصادی به وجود خواهد آمد.  بدون سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی مسأله بیکاری حل نخواهد شد. فراموش نکنیم که بر فرض اینکه تمام شکیات در مورد نیات روحانی را کنار بگذاریم و بگوئیم که ایشان فقط دارای حُسن نیت مطلق است و هدفش هم نجات مملکت است، باز هم مشکل حل نخواهد شد، به دلیل اینکه اولاً از سه قوه مملکت دو قوه آن یعنی مجلس و قوه قضایی در اختیار برادران لاریجانی است و مافیائی که آنها تشکیل داده‌اند وعملا این دو قوه در کنترل رهبری است. از سوی دیگرپاسداران هم دست انداخته‌اند روی دار و ندار کشور و امور مملکت، از امور امنیتی گرفته تا تجاری و صنعتی و حتی سیاست خارجی. از نظر داخلی هم بسیج و نهادهای مختلف اطلاعاتی شرایطی را ایجاد کرده‌اند که هیچ نوع آزادی عمل چه از نظر سیاسی و چه اقتصادی در کشور وجود ندارد. در واقع باید گفت آقای روحانی فاقد آن نیرو و انرژی لازم است که بتواند این موانع بزرگ را از سر  راه خود بردارد. ایشان با در دست داشتن قدرت محدود ریاست جمهوری که آقای خاتمی به بهترین وجهی آن را حداکثر به عنوان تدارکاتچی معرفی کرد، نمی‌تواند آن چنان بر اوضاع مسلط شود که موانع اصلاح مملکت را از سر راه خود بردارد. در واقع آقای روحانی از درجات زیر صفر شروع به کار کرده است. آنقدر اختیارات و قدرت ندارد که حتی بتواند محظورات و موانعی را که به آن اشاره شد از سر راه خود بر دارد تا به نقطه صفر برسد و آنگاه بتواند شروع به بهبود شرایط کشور کند. از این رو بدون یک  موفقیت درخشان در مذاکرات هسته‌ای شکست او بسیار محتمل است.  شاید در پرتو چنین تحلیلی از واقعیات بهتربشود هم تاکید کم‌سابقه بر محرمانه بودن مذاکرات و هم رفتار جبهه مخالف روحانی را در درون‌مرز ارزیابی کرد.

پاریس، شانزده ماه مه ۲۰۱۴

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=659