آوار مدیریت جهادی در قلب تهران؛
پلاسکو در بی‌کفایتی مسئولان فرو ریخت

- سرنوشت ساختمان پلاسکو یک بار دیگر مشکل مدیریت شهری و بی‌کفایتی مسئولان در مدیریت بحران را بیش از پیش به نمایش گذاشت.

شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ برابر با ۲۸ ژانویه ۲۰۱۷


یک هفته از نابودی بخشی از هویت تاریخی- معماری شهر تهران گذشت.

پلاسکو که نماد جوش و خروش تجاری تهران و دو دهه‌ شکوفایی اقتصادی دوران خود بود زمانی در حریق سوخت و ویران شد که سال‌هاست نسبت به ناتوانی مسوولان در مدیریت بحران و فجایع طبیعی و غیرطبیعی در شهرهای بزرگ به ویژه تهران هشدار داده می‌شود.

پلاسکو ۳۰ دی ۹۵

مسئولان: بی‌کفایت و شریک در تخریب

بعد از وقوع فاجعه‌ی پلاسکو که هنوز علل وقوع و خسارات جانی و مالی آن اعلام نشده،  مسئولان به دنبال انداختن تقصیر به گردن دیگری بودند و تا امروز هیچ‌کس مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است. نه شهرداری تهران که به جای تأمین تجهیزات ضروری آتش‌نشانی پایتخت به دنبال «تعامل» با نیروی انتظامی برای تشکیل «یگان حفاظت شهرداری» و جمع‌آوری دست‌فروشان است و نه بنیاد مستضعفان که مصادره‌کننده و مالک این ساختمان است، هیچ‌کدام حاضر نیستند مسئولیت خود را در این فاجعه بپذیرند.

احمد بارکی‌زاده kayhan.london©

از سوی دیگر دعواهای سیاسی میان جناح‌های درون نظام در حالی ادامه دارد که گروهی هم بر اساس تبصره یک ماده ۱۰۵ قانون کار، مسئولیت عدم برخورد با «واحدهای خطرآفرین» را به گردن وزارت کار می‌اندازند. این درحالیست که محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در جلسه‌ای نزدیک به یک سال پیش از داشتن اختیار برای پلمپ این واحد تجاری تا تامین امنیت آن سخن گفته بود. مدیر روابط عمومی شهرداری تهران نیز گفته است: «۳۰ بار به مدیران ساختمان پلاسکو هشدار داده بودیم». به این ترتیب باید گفت تمام این مقامات که حالا پس از وقوع حادثه، عذر بدتر از گناه می‌آورند که ما «هشدار» داده بودیم، در تخریب پلاسکو و قتل آتش‌نشانان و افرادی که در این آتش‌سوزی از بین رفته‌اند، شرکت داشته‌ و م مسئولیت دارند چرا که می‌دانستند و از وضعیت خطرناک این ساختمان اطلاع داشتند ولی کوتاهی کردند.

بودجه‌ها: برای شهروندان نیست

آتش‌ گرفتن و فرو ریختن ساختمان پلاسکو یک بار دیگر مشکل مدیریت شهری و بی‌کفایتی در مدیریت بحران را به هنگام فاجعه بیش از پیش به نمایش گذاشت. آتش‌نشانی به عنوانی یک از مهم‌ترین نهادهای تامین‌کننده‌ی امنیت شهری در سال‌های گذشته همواره نسبت به کمبود منابع مالی و نقص تجهیزات خود گلایه کرد بود. همزمان با وقوع فاجعه‌ی پلاسکو یکی از مسئولین شهرداری خبر داد که در سالی که داریم به پایان آن نزدیک می‌شویم از ۱۴۰ میلیارد بودجه ارتقای تجهیزات آتش‌نشانی فقط ۲۵ میلیاردش پرداخت شده است. این در حالیست که لایحه به‌روزرسانی تجهیزات آتش‌نشانی ابتدا دارای بودجه هزار میلیاردی بود اما این مقدار طی برنامه ۵ ساله شهرداری تهران به ۶۰۰ میلیارد تومان کاهش یافت (گزارش کیهان لندن در همین زمینه: «پلاسکو بدون امنیت، آتش‌نشانان بدون امکانات: انگشت اتهام به سوی قالیباف»).

پلاسکو ۳۰ دی ۹۵

در یک مقایسه، بودجه آتش‌نشانی در لندن رقمی نزدیک به ۳/۶۱ میلیارد دلار و برابر با ۳دهم کل بودجه شهری است. در ایران اما اگر بودجه آتش‌نشانی به طور کامل هم پرداخت شود در سال ۹۵ رقمی معادل ۵۳۵ میلیارد تومان (حدود ۱۴۰ میلیون دلار) و برابر با ۵ صدم کل بودجه است.

پلاسکو ۳۰ دی ۹۵

این در شرایطی‌ است که در کشوری مانند بریتانیا زیرساخت‌های آتش‌نشانی وجود دارد و این بودجه عمدتا صرف به‌روزرسانی، نگهداری و گسترش خدمات می‌شود. همین بودجه را با بودجه‌های میلیاردی نهادهای مذهبی و تبلیغات اسلامی و مجموعه‌ای همچون بسیج مقایسه کنید.  عمق فاجعه‌ی جاری در ایران را در تخصیص بودجه‌های آن نیز می‌شود دید. بیهوده نیست که اول آبان امسال مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی تهران با وجود مصوبه راه‌اندازی یگان پروازی آتش‌نشانی تاکید کرد: «به دلیل محدودیت‌های مالی، تا کنون موفق به راه‌اندازی یگان پروازی نشده‌ایم و این برای ما یک ضعف محسوب می‌شود».

علل حادثه: مهم نیست

پس از نابودی ساختمان پلاسکو، رهبر جمهوری اسلامی در پیامی با تأخیر، بدون آنکه حاضر باشد نام پلاسکو را بر زبان بیاورد تاکید کرد: «در حال حاضر همه­‌ی تلاش‌ها باید برای نجات جان گرفتارشدگان جهت­‌دهی شود. رسیدگی به علل حادثه مسأله­‌ی بعدی است». در حالی که در هر فاجعه‌ای در کشورهای که مدیریت درست و حسابی دارند، همزمان با عملیات نجات و امدادرسانی، بلافاصله تیم‌های کارشناسی فنی و جنایی فرا خوانده می‌شوند تا «علل حادثه» را پیگیری کرده و دریابند. پی بردن به «علل حادثه» در جلوگیری از ادامه‌ی خسارات جانی و مالی نیز نقش مهم دارد. اما ولی فقیه علاقه‌ای ندارد که پای سردار قالیباف و بنیاد مستضعفان و افراد و نهادهایی که به او مربوط می‌شوند به میان کشیده شود. حال آنکه چندی پیش و در حادثه قطار سمنان- مشهد که به کشته شدن نزدیک به ۴۰ نفر انجامید، خامنه‌ای پیام داد که: «قصور یا تقصیر و بی‌تدبیری دست‌اندرکاران خانواده‌هایی را داغدار کرد و موجب جان‌باختن و آسیب‌دیدگی جمعی از مردم عزیزمان شد».

پلاسکو: زخمی در قلب تهران

آوار ساختمان پلاسکو به آسانی و به زودی قابل جمع‌آوری نیست. هنوز به دنبال پیکر افرادی در میان بتون و شیشه و آهن می‌گردند که به عنوان گمشده معرفی شده‌اند. چه بسا کارگران افغان و پادوها و وردست‌هایی که شب‌ها را در این ساختمان بسر می‌آوردند و شاید هرگز کسی متوجه نبودن آنها نشود. مدیریت جهادی پایتخت بیشتر نگران «عفاف» و درگیر تبلیغات ضدآمریکایی و سفارش پوسترهای عظیم برای سوء استفاده‌ی تبلیغاتی از آتش‌نشانانی است که قربانی همین مدیریت بی‌کفایت شده‌اند. وزارت کار  نظارتی بر بیمه کارگران و امنیت نهادهای تولیدی ندارد. بنیاد مستضعفان که مالک این ساختمان مصادره‌ای است و پس از پاک شدن آثار جرم قطعا حضور و نقش بیشتری برای استفاده از زمین مرغوب پلاسکو خواهد داشت، تا کرایه و سرقفلی‌هایی که این روزها پرداخت نمی‌شوند را جبران کند. پلاسکو اما به گفته‌ی پروفسور مسعود اسماعیلو استاد معماری و شهرسازی دانشگاه ونیز چون زخمی در قلب تهران باقی خواهد ماند: «در حافظه شهری، این ساختمان‌ها به عنوان یادگار می‌مانند و حذف آنها از شهر به هر شکلی می‌تواند موجب افسردگی شهری و گم شدن هویت آن شهر شود […] جای خالی پلاسکو همواره به صورت یک زخم باقی‌ خواهد ماند».

پلاسکو ۳۰ دی ۹۵

ساختمان پلاسکو در بی‌مسئولیتی مدیران و بی‌کفایتی و زبونی آنها در پذیرش مسئولیت خود فرو ریخت. در اقدامی نادر در جمهوری اسلامی که اگر یک مسئول برای یک بار هم که شده، به هر دلیلی، بعد از فاجعه استعفا داد به ظن «تقصیر» و یا «تقلید از بیگانگان» با انتقاد امام جمعه تهران روبرو شد که «اگر وی مقصر است باید محاکمه و عزل شود و اگر مقصر نیست چرا به تقلید از بیگانگان در هنگام حادثه استعفا می‌دهد؟»

مدیران جهادی اما اهل پذیرش مسئولیت و استعفا نیستند. در این نظام هر فرد دیگری هم جای آنها بنشیند، از قماش خودشان است وگرنه امکان صعود به هیچ مقام و مسئولیتی را ندارد. آنها جهادی و معیار گزینش آنها سیاسی و عقیدتی است و نه امور کارشناسی و تخصص. از همین رو ساختمان پلاسکو برای آنها فقط یک ساختمان است که آنها فریبکارانه وعده‌ی ساختن بهترش را  می‌دهند.
کامیار بهرنگ

[کیهان لندن شماره ۹۶]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=65929