کامیار بهرنگ (+عکس) هفته گذشته در لندن کنسرت خیریهای با عنوان «حکایت مولانا» از سوی سه نهاد خیریه برگزار شد.
عواید این کنسرت به منظور «توسعه صلح، عشق و انسانیت برای تمام شهروندان جهان» جمعآوری شد. سه بنیاد «زمین برای همه»، «بنیاد کودک» و «دستی برای دیگران» حامیان اصلی این کنسرت خیریه که در کلیسای یونیون چپل برگزار شد، بودند.
شهریار، هنرمند ایرانی در بخش اول این برنامه به زبانهای فارسی و انگلیسی روایتی از زندگی مولانا را بیان و در هر قسمت ترانههایی را در رابطه با داستان همراه با ارکستر ۲۰ نفره خود اجرا کرد.
او در مصاحبه کوتاهی با کیهان لندن در مورد علاقه خود به اجرای اشعار مولوی گفت: «من حتی زمانی که موسیقی پاپ اجرا میکردم به اشعار کلاسیک علاقه داشتم. اما به دو دلیل امکان اینکه روی این اشعار کار کنم را نداشتم، یکی آنکه فضای لازم برای اینگونه کارها در لسآنجلس وجود نداشت و دوم هم من خودم جرات این را نداشتم که به سمت این اشعار بروم. بعد از اینکه ترانه «آریایی نژاد» را که به روی شعری از فردوسی بود اجرا کردیم به تدریج این امکان را در خودم دیدم که با ترانه «موسی و شبان» آغاز شد و من هر روز در این مسیر بیشتر غرق شدم تا امروز که نزدیک به ۱۲ ترانه با اشعار مولوی دارم و دست کم همین تعداد هم در دست تهیه دارم.»
او در ادامه اشاره میکند: «متاسفانه همان طور که گفتم در فضای مسموم لسآنجلس امکان اجرای این گونه اشعار بسیار کم بود و من خوشبختانه در مدتی که در اروپا بودم با طبیعت بسیار نزدیکتر شدم و همین هم فرصت برای نزدیکی بیشتر به آنچه از پیش علاقه داشتم را فراهم ساخت.»
شهریار برای اجرای این کنسرت خیریه هیچ دستمزدی دریافت نکرد و در مورد نیکوکاریهایی از این دست به کیهان لندن گفت: «من همیشه به کارهای خیریه علاقه داشتم و حقیقت این است که زندگی من از این راه نمیگذرد و تازه درآمدی هم که از آنجا دارم در اینجا خرج میکنم. به همین دلیل کارهای خیر بخصوص برای کودکان و البته حیوانات و طبیعت را با کمال میل قبول میکنم.»
او در مورد فضای کنسرت خیریه خود در لندن گفت: «در یک کلام باید بگویم فضای امشب معرکه بود. وقتی من داستانهای مولانا را تعریف میکردم سکوت بسیار دلنشینی در سالن حکمفرما بود به این معنی که همه با دقت گوش میکردند. کسانی که با مولانا آشنا بودند در این فضا عاشقانه بودند و آنانی هم که آشنایی چندانی نداشتند با این عشق آشنا شدند و از سالن بیرون رفتند. از همه مهمتر امیدوارم بعد از این کنسرت، حاضرین در سالن با موضوع حکایت مولانا مشغول شوند؛ در فرهنگ امروزی ما این گونه شده که هر چه را مشغولیت دارد کنار میگذاریم و به دنبال موضوعات سطحی میرویم. اما در چنین فضاییست که با مولانا مشغول میشویم.»
مریم معینی، حامی حقوق کودکان و حیوانات که برگزار کننده این کنسرت خیریه بود نیز در گفتگو با کیهان لندن پیرامون دلایل برگزاری آن گفت: «حقیقت امر این است که من ابتدا میخواستم یک برنامه فقط در مورد حقوق حیوانات برگزار کنم اما بعد از جنگهای اخیر و وضعیت کودکان در جهان به این نتیجه رسیدم که باید از موقعیتی که دارم استفاده کنم. اجازه بدهید اینجا بگویم که از دید من حقوق کودکان و حیوانات تشابه بسیاری دارد چرا که هر دو زبانبسته هستند و نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند. مخصوصا بعد از انتشار عکس کودک سوری که جنازهاش کنار دریا پیدا شد بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم». او در ادامه به نحوه هماهنگیهای انجام شده برای انجام این کنسرت اشاره کرد و گفت: «بعد از این بود که با «بنیاد کودک» تماس گرفتم که کارکناناش امروز فعالیتهای بسیاری در کمپهای پناهندگی یونان دارند و بسیار از این برنامه حمایت کردند. البته باید گفت وظیفه اصلی این بنیاد تاکید روی موضوع تحصیل کودکان است چرا که بر این باورند تنها کمکهای مالی مستقیم و غیرمستقیم به کودکان نمیتواند الزاما کمکی برای آنها باشد و حالا این بنیاد تنها به شرطی کمکهای خود را به خانوادهای اهدا میکند که کودک آن خانواده به مدرسه برود. «دستی برای دیگران» هم بنیاد دیگریست که به کودکان و نوجوانان آموزش میدهد تا آنها راهنمای خانوادههای خود برای مصرف کمتر و صحیح آب در منازل خود باشند. هر آنچه در این کمپین به دست میآید صرف آب آشامیدنی برای کودکان در آفریقا میشود. «زمینی برای همه» نیز فعالیتهای بسیار اثرگذاری برای محیط زیست و حیوانات در ایران انجام داده است.»
در فضای آنلاین بحثهایی در مورد این موضوع مطرح شده که چرا زمانی که در ایران مشکلات بسیاری وجود دارد، مثلا کودکان آفریقا مورد توجه قرار میگیرند. همین را با مریم معینی مطرح کردم و او در پاسخ گفت: «من آنچه را امروز میبینم قبول دارم، یعنی اعتقادی به موزه و تاریخ ندارم چرا که از وضعیتی که هست ناراضی هستم. اگر یک قطره خون بیگناه جایی روی این کره زمین ریخته شود همه ما را میتواند تحت تاثیر قرار دهد. اینجا هیچ فیلتری وجود ندارد برای اینکه بگوییم ما خوبیم و آنها بد یا چیزی شبیه این. این اولین راهی بوده که مردم گم کردهاند و از همین گمراهیست که ما امروز در چنین وضعیتی قرار داریم. البته باید بگویم این حکمت خداوند است که هر چقدر ما به سمت جدا شدن برویم و به سمت جنگ برویم و به سمت خوب و بد ساختنها از یکدیگر برویم باز هم راهی برای یکی شدن وجود دارد. همین فضاست که جنگها را به وجود میآورد و نتیجه آن آوارگی میلیونها نفریست که به سوی سرزمینهایی راهی میشوند که ورود به آنها غیرممکن به نظر میرسد. اینها نمونههای بسیاری است که نشان میدهد نمیتوانیم نسبت به این گونه اتفاقات بیاعتنا باشیم و آنها را نادیده بگیریم. شادی برای من در شادی دیگران است و این مسیر این قدر روح مرا ارتقا میدهد که هیچ تفاوتی میان انسانها نمیببینم. من به هیچ عنوان نمیفهمم که یک کودک ایرانی با یک کودک آفریقایی یا سوری چه تفاوتی میتواند داشته باشد. ما همه اینجا هستیم، یک جور به دنیا آمدهایم و هیچ تفاوتی با هم نداریم؛ اگر من توانم بیشتر است حکمتی بوده تا از آن برای کمک به ناتوانان استفاده کنم و شاید در آن دنیایی که ما هیچ خبری از آن نداریم او تواناتر شود و من ناتوانتر.»
کنسرت شهریار که با استقبال بسیار خوبی روبرو شد در بخش دوم خود با صدای شهریار و شعرهای عاشقانه و خاطرهانگیز همراه بود.