انسانهای بسیاری از بیماری فشار خون، آرتروز، بیماری قند درجه ۲ و یا تنگی نفس رنج میبرند. آیا «روزه» گرفتن و گاهی چشم پوشیدن از غذا خوردن میتواند به حفظ تندرستی کمک کند؟
یخچال از اختراعات و پدیدههای جوامع مدرن است. این دستگاه انقلابی در نحوهی تغذیه همگان به وجود آورده است. از سالهای دههی ۵۰ میلادی که این دستگاه در هر خانهای مستقر شد، همراه همیشگی خوراکیهای هر خانه نیز شد. داشتن یخچال خالی بدان معناست که در خانه چیزی برای خوردن وجود ندارد. بگذارید این تصویر یخچال را در خاطر نگاهداریم زیرا همین دستگاه پایهی تشریح مکانیسم روزه و تأثیرات مثبت آن است.
در طول هزارها سال افراد بشر در محیط زیستی تحول پیدا میکردند که تهیه و حفظ مواد غذایی بسیار دشوار بود. معمولا در دوران فراوانی و رفاه در بهار و تابستان، برای روزگار کمبود و قحطی، ذخیره میشد و این نشانهی سازش و تطبیق بشر با وضعیت عملا موجود بود. اما بخشی از مواد غذایی مورد نیاز انسان در خود بدن ذخیره میشود تا در زمانی که چیزی برای خوردن پیدا نمیشود، از آن ذخیره استفاده کند. بدن انسان این کمبود را جبران میکند. این در واقع مکانیسم شگفتانگیزی است که موجب بقای بشر شده است. به این ترتیب، بخشی از غذاهایی که میخوریم برای روز مبادا در بدن حفظ میشود. به چه نحو؟ بدن ما نیاز به پروتئین، قند و چربی و تعداد زیادی ویتامین و مواد معدنی دارد. ولی در میان این مواد، مهمتر و ضروریتر از همه قند است. بدن ما برای دوام، نیاز به گلوکز دارد. مغز ما از گلوکز تغذیه میکند. به هنگام کمبود قند در بدن، دچار سرگیجه میشویم و مغز واکنش نشان میدهد.
کمبود مثبت
بنابراین منطق حکم میکند که بدن قند ذخیره کند. در واقع یک گرم چربی ۹ کالری تولید میکند. طبیعت بشر برای روز مبادا چربی ذخیره میکند. آیا بدن ما، مانند یخچال که محل نگهداری مواد خوراکی ماست، چربی را نیز در خود نگه میدارد؟
بدن ما در اطراف نشیمنگاه، رانها و بازوها چربی جمع میکند. ولی در جامعۀ مصرفکنندۀ ما که همه با یخچالهای بزرگی زندگی میکنند، تکلیف این چربیها چه میشود؟ بله، به یخچال مضاعف تبدیل میگردد! یکی که در آشپزخانه قرار دارد و دیگری، که در بدن ما به طور طبیعی وجود دارد. بدن ما عادت دارد که برای مبارزه با گرسنگی، خوردنی به دست آورد. واقعیت فیزیولوژیک برعکس شعارهای جامعهی مصرفی ما و عقاید برخی از کارشناسان تغذیه است که مدعی هستند هر دو ساعت باید به بدن انسان غذا برسد. حال آنکه «روزه» و گاهی امتناع از خوردن غذا، برای تندرستی لازم است.
وقتی غذا نمیخوریم چه اتفاقی میافتد؟ چربیهای ذخیره شده به صورت قند درمیآید و سلولهای بدن و مغز را تغذیه میکند. غذا نخوردن و روزه گرفتن به معنی استفاده از خوراکیهای درون «یخچال» بدن و مصرف چربی خودمان است. به این ترتیب به آسانی میشود دید که از طریق «روزه» چربی بدن مصرف میشود و میسوزد. یعنی یخچال بدن ما خالی و تمیز میشود. اگر در غذا خوردن امساک نکنیم، بدن انسان سنگین میشود و چاقی و پیه به دنبال میآورد.
پروفسور آندریاس نیکاسن از بیمارستان شاریته برلین چنین وضعی را مقدمهی بیماریهای مزمن میداند که به قول معروف زاییدهی جامعه مدرن و مصرفی است.
بازسازی و بهبود
پژوهشگران اتحاد جماهیر شوروی بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ در سایۀ پژوهشهای کلینیکی که تا کنون در جهان سابقه و مانند نداشته فواید غذا نخوردن (روزه گرفتن) را در مورد بسیاری از بیماریهای مزمن نشان داده و ثابت کردهاند: فشار خون شدید، تنگی نفس ریوی، اختلالات دستگاه گوارش، سوزش معده، آرتروز (درد استخوان)، حساسیت پوستی، زخم معده و مرض قند از نوع دو.
هنرِ نخوردن
پژوهشهای والتر لونگو کارشناس طول عمر، ما را تشویق میکند که هر شش ماه پنج روز، روزه بگیریم. در این فاصلههای زمانی، خود بدن به انسان علائم بازسازی میدهد و این در واقع بهترین نحوهی جوان ماندن است. یک روزهی ۷ تا ۱۰روزه سالیانه به ما اجازه میدهد این احساس منحصر به فرد سبک شدن را بیازماییم. چنین احساسی برای روزهگیران پس از چهار تا پنج روز، به وجود میآید. این زمانی است که بدن انسان کاملا با وضع جدید هماهنگ شده است.
برای آنان که نخوردن غذا بسیار دشوار است و در این مورد تردید دارند، کافی است که هر روز صبحانه را حذف کنند. فواید این روش را پروفسور مارک ماتسون که وابسته به انستیتوی ملی بهداشت است توضیح میدهد. وی این رژیم را در آزمایشگاه، روی موشها آزمایش کرده و به نتایج عجیبی رسیده است. این فشار روزانه که بر مغز میآید باعث تولید پروتئین و عامل افزایش رشد و ترمیم سلولهای عصبی آسیب دیده میشود.
این نوع روزهها میتواند از بیماریهایی که سبب از دست رفتن اعصاب میشوند، مانند آلزایمر و پارکینسون، جلوگیری کند.
پژوهشگران تأکید میکنند که برنامه سه وعده غذا در روز هیچ الزام بیولوژیک ندارد و موجب سلامتی نیست.
*منبع: لو پوینت؛ ۱۲ فوریه ۲۰۱۷