روشنک آسترکی – تخریب بناهای تاریخی در ایران، آن هم زیر سایه حکومت جمهوری اسلامی که همواره در پی انکار و بیارزش شمردن هویت تاریخی و ملی ایرانیها بوده، موضوع جدیدی نیست.
اما این تخریبها آنقدر گسترده و سریع اتفاق میافتد که هرچند وقت یکبار باید بر آنها مروری کرد تا شاید مسئولان بی تفاوت و بی کفایت صدای منتقدان و معترضان به این روند جبرانناپذیر را بشنوند.
هفته گذشته تخریب خانه تاریخی خلیلیان در شهر بابل خبرساز شد و صدای اعتراض فرهنگدوستان را بلند کرد. خانه تاریخی خلیلیان بابل یکی از خانههای به جا مانده از دوره قاجار است و اکنون بهدست مسئولان سازمان اوقاف بابل با خاک یکسان شده است.
مسئولان اوقاف خرابی و احتمال آوار و ریزش این بنا را دلیل تخریب ان بیان کردهاند و معتقدند هیچ سندی مبنی بر میراثی بودن و ثبت در فهرست آثار ملی آن ارائه نشده است، اما در عین حال مسئولان میراث فرهنگی مازندران نیز عقیده دارند که این بنای تاریخی در فهرست آثار ملی ایران در حال ثبت شدن بوده است و نباید تخریب میشد.
در پی تخریب خانه تاریخی خلیلیان در شهر بابل، سازمانهای مردمنهاد، دوستداران میراث فرهنگی، فعالان مدنی و اجتماعی شهرستان بابل با تجمع در مقابل اداره میراث فرهنگی این شهر با در دست داشتن پلاکارد، اعتراض خود را به تخریب این بنای تاریخی مطرح کردند.
در سالهای گذشته نه تنها خانههای تاریخی یکی پس از دیگری به لودر و بیل مکانیکی سپردهشدهاند، بلکه بسیاری از سنگنبشتهها نیز با سهلانگاری و بیتفاوتی مسئولان از بین رفتهاند.
برای نمونه سنگنبشته هخامنشی خارک معروف هخامنشیان که در آبان ماه سال ۱۳۸۶ هنگام جادهسازی شرکت نفت در جزیره خارک آن هم به طور اتفاقی کشف شد و آب سردی بر پیکر تبلیغات ضد ایرانی کشورهای عربی درباره خلیج فارس بود، با تیشه و پتک نابود شد.
نقش برجسته سنگی قندیل در نزدیکی کازرون، نقش برجسته باغملک و گور دخمه رود نو در خوزستان، تپه باستانی شش هزارساله گونسپان در ملایر، کاخ چرخاب یا کاخ کوروش بزرگ در برازجان از نمونه دهها آثاری هستند که در سالهای گذشته و در سکوت رسانهها تخریبشدهاند.
اهواز نیز با تخریب آثار تاریخی دست و پنجه نرم میکند
اما اگر از شمال کشور به سوی جنوب برویم باز هم با زخم تیشههای نهادهای مسوول بر ریشهی بناهای تاریخی ایران روبرو میشویم. شهر اهواز که این روزها به خاطر آلودگی هوا و ریزگردهایش در صدر خبرها قرار گرفته، با تخریب بناهای تاریخی دست و پنجه نرم میکند.
اهواز دارای ۴۰ اثر ثبت ملی و ۱۵۰ اثر در نوبت ثبت است و در هسته مرکزی شهر اهواز در خیابانهای سیمتری و ۲۴متری، بافت تاریخی دوره قاجار و ساباط و حمامهای قدیمی وجود دارد.
یکی از فعالان میراث فرهنگی اهواز که نخواست نامش برده شود، در مورد وضعیت آثار تاریخی شهر اهواز به کیهان لندن میگوید: «اهواز آثار تاریخی ثبتشده یا در نوبت ثبت زیادی دارد اما جالب است که آثار ثبت شده این شهر در حال نابودی هستند و نهادها و سازمانهای مختلف هم در حال پاسکاری مسئولیت نابودی این آثار به همدیگر هستند. اینها آثار باارزش تاریخی و ملی ایران هستند که زیر این بیمسئولیتی به خاک تبدیل میشوند».
این فعال میراث فرهنگی به کیهان لندن میگوید: «بسیاری از آثار تاریخی شهر اهواز درواقع با بیتوجهی مسئولان تخریب میشوند نه اینکه با بولدوزر به جان خشت آنها بیافتند. مثلاً هتل قو یک هتل قدیمی با یک بنای تاریخی به جامانده از دوره قاجار است که مدتهاست درش بسته و به حال خود رهاشده، یا حمام جنت که قدیمیترین گرمابه اهواز است در سال ۱۳۱۵ ساختهشده اما با وجود اینکه ثبتشده، سالهاست درش بسته است و هر روز ممکن است سقفاش فرو بریزد».
این فعال میراث فرهنگی همچنین میگوید بسیاری از بناهای تاریخی نیز تخریب شدهاند و از حمام نجفی برای نمونه نام میبرد که تخریب شده و از زمین آن به عنوان پارکینگ استفاده میشود.
او در مورد مسئولیت این تخریبها میگوید: «شما به هر سازمان و نهادی مراجعه میکنید و میخواهید که به داد بناهای تاریخی شهر اهواز برسند سریع مسئولیت را گردن دیگری میاندازند. شهرداری میگوید شورای شهر، میراث فرهنگی میگوید استانداری.» وی به کنایه میگوید: «همانقدر که حل بحران محیط زیستی شهر اهواز برای مسئولان این شهر اهمیت دارد حفظ آثار تاریخی هم مهم است!»
ثبت ملی اثر پس از تخریب
یکی از شاهکارهای دولت در زمینه حفظ و نگهداری آثار تاریخی در مورد مهدیه عابدزاده در شهر مشهد است. این بنای تاریخی که یادگار دوران ملی شدن صنعت نفت در ایران است و یکی از زیباترین بناهای تاریخی آن دوره در مشهد بوده، مدتها در پیچ و خم ثبت ملی قرار داشت. اما در اوایل بهمنماه امسال در حالی این بنای تاریخی ثبت ملی شد که مدتی از تخریب آن میگذشت و در واقع پس از اینکه بنا در اثر بیتوجهی مسئولان تخریب شد، آن را ثبت ملی کردند!
اما داستان تخریب این بنای تاریخی ارزشمند زمانی بیشتر قابل توجه میشود که بدانیم تخریب این بنا به دستور چه نهادی صورت گرفته است.
بنای تاریخی مهدیه عابدزاده که متعلق به یکی از سیاسیون دوران ملی شدن صنعت نفت بوده، در سالهای گذشته زیر نظر جامعه المصطفی، یکی از حوزههای علمیه شهر مشهد، برای برگزاری مراسم مذهبی استفاده میشد و از سوی خانواده عابدزاده به این حوزه علمیه بخشیده شده بود.
بر خلاف پروندهای که برای ثبت این بنای تاریخی در سازمان میراث فرهنگی استان خراسان رضوی وجود داشته و مدتها مراحل ثبت را یکی پس از دیگری طی میکرده، مسئولان حوزه علمیه جامعه المصطفی تشخیص میدهند که این بنا ارزش تاریخی ندارد و چون قدیمی بوده اقدام به تخریب و آن را با خاک یکسان میکنند!
حالا مسئولان حوزه علمیه جامعه المصطفی گفتهاند که یک مهدیه دیگر در این مکان خواهد ساخت بدون آنکه بهه این پرسش برحق پاسخ بدهند که آیا نابود شدن خشتها و دیوارها و سقفهای زیبا و تاریخی این بنا، با ساختن یک حسینیه یا مهدیه که در آن مراسم مذهبی برگزار شود، جبران میشود؟!
این برخورد حوزه علمیه جامعه المصطفی با یکی از ارزشمندترین بناهای تاریخی شهر مشهد تأکیدی است بر آنچه در ابتدا گفته شد؛ حکومت جمهوری اسلامی همواره در پی انکار و بیارزش شمردن هویت تاریخی و ملی ایرانیها بوده و به تاریخ و فرهنگ ایرانزمین بیاعتنایی کرده و اساسا درکی از مفاهیم فرهنگی و ملی و تاریخی ندارد.