«مسئله آتش بازی آخر سال نیز موضوع دیگر مورد اشاره است. ملت ما فرهیخته است. آتش بازی دارای هیچ منشأیی نیست. از منظر حقوقی این آتش بازیها تجاوز به حقوق دیگران است. از منظر شرعی به دلیل اسباب اذیتی که دارد، حرام است».
این صحبتهای احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران است. البته احمد خاتمی در مسیر «حرام» خواندن جشنی که حتی حاضر نیستند نام آن را به زبان بیاورند و تنها به عنوان «چهارشنبه آخر سال» یا «آتشبازی آخر سال» از آن یاد میکنند تنها نیست.
آیتالله مکارم شیرازی با «خرافه» خواندن این آئین میگوید: «چهارشنبه سوری یک سنت خرافی است، نباید سنت خرافی را احیا کنیم و از همه اینها گذشته اسراف در مال است و نباید اسراف در مال کرد». آیتالله سبحانی نیز با «جهل» خواندن آنچه به عنوان مراسم چهارشنبه سوری در ایران مرسوم است میگوید: «پریدن روی آتش و گفتن برخی جملات و… به هیچوجه درست نیست».
آیتالله خامنهای هم در این میان در دفعات گوناگونی به «جایز نبودن» چهارشنبه سوری تاکید کرده است. اما او جنبه دیگری هم بر «تحریرات دینی» بر علیه چهارشنبه سوری اضافه میکند و آن را مانند بسیاری امور دیگر به «دشمن» نسبت میدهد. سالها پیش و در سخرانی اولین روز سال خود در مشهد میگوید: «شما میبینید که راجع به تحویل سال در تبلیغات رادیوهای بیگانه، صحبت زیادی نیست؛ اما راجع به چهارشنبهسوری در این چند روز قبل از سال، تقریباً تمام رادیوهای بیگانه صحبت کردند! درست نقطه مقابلِ آن نظر اسلامی!».
دستگاه تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی جدا از این تلاشها برای «حرام» کردن این جشن، از سویی دیگر بر «غیر ایرانی» بودن و یا «عدم وجود مبنای تاریخی» برای جشن چهارشنبه سوری تبلیغات گستردهای را آغاز نموده است.
کورش نیکنام، نماینده زرتشتیان در مجلس هفتم شورای اسلامی در مورد جایگاه تاریخی جشن چهارشنبه سوری میگوید: «در گاهشماری ایران باستان و زرتشتیان اصلأ هفته وجود ندارد. ما در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم. شنبه و یکشنبه و… بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ایران وارد شد. بنا بر این اینکه ما شب چهارشنبهای را جشن بگیریم (چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد.»
محمدهادی یوسفی غروی، عضو کمیته علمی، تخصصی تاریخ در مدارج حوزوی، نیز در مورد مبنای تاریخی چهارشنبه سوری میگوید: «در متون تاریخی حتی یک متن مستند تاریخی که اعلام کند در فلان سال یا در فلان جا در شب چهارشنبه آتش روشن میکردهاند، وجود ندارد و در سالشمارهای تاریخ هجری چنین چیزی نیست… امروز متأسفانه چهارشنبه سوری جنبه شبه عبادی هم پیدا کرده، مردم آتش را مخاطب قرار داده و اشعاری میخوانند که “زردی من از تو، سرخی تو از من” گویا آتش مانند الههای تصور میشود که قدرت شنیدن و درک سخنان آنها را دارد».
اما آیا جشن چهارشنبه سوری مبنای تاریخی ندارد؟
برای پاسخ به این پرسش به سراغ دکتر محمود کویر، پژوهشگر تاریخ و ادبیات ایران رفتیم.
دکتر محمود کویر در مورد این ادعا که در گاهشماری ایرانیان هفته وجود نداشته است میگوید: «در شاهنامه فردوسی بیشتر از یکصد و بیست بار واژه هفته به کار رفته است. از آنجا که شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است که استاد توس بدون اینکه چنین مفهومی در متون مبنا به کار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، کاربرد گسترده روزهای هفته را نشان می دهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در “تورفان” و نیز در “موگتاگ” از روزهای یکشنبه و دوشنبه با نامهای مهرروز یا خورروز و ماهروز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم که روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است. متون و منابع کهن چینی نیز کاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش کردهاند. یک متن کهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در فارسی میانه و سغدی یاد کرده است. در این متن، نام ایرانی روزهای هفته، که از یکشنبه آغاز میشوند، بدین گونه بازگو شده است “یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت“. در همان متن، معادل سغدی این نامها بدین گونه آمده است:
مهرروز یا خورشیدروز، ماهروز، بهرامروز، تیرروز، اورمزدروز، ناهیدروز و کیوانروز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یکشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است. میدانیم که نام روز یکشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای «خورشید روز» است. در دوره ساسانی و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میکنند و نام روزهای ماه را به کار میگیرند.»
دکتر محمود کویر بسیاری از آئینها را برآمده از اسطوره و طبیعت میداند و اضافه میکند «اسناد تاریخی مستقیم و غیرمستقیم» در این مورد وجود دارد. در این مسیر میتواند «اسم» تغییر کند اما هویت و کیفیت آن «جشن آتش چهارشنبه آخر سال» است.
او در ادامه به منابع تاریخی و همچنین نشانههایی که در ادبیات ایران به این جشن اشاره داشتهاند توجه میدهد و برای مثال به تاریخ بخارا از ابوبکر محمدبن جعفر نرشخی، آثار الباقیه از ابوریحان بیرونی و اشعار منوچهری اشاره میکند.
دکتر محمود کویر، جنبههای اساطیری جشن چهارشنبه سوری را به «عبور سیاوش از آتش» پیوند میزند. او در ارتباط با پیوند اسطوره و طبیعت اشاره میکند و «سیاوش که میرِ نوروز و مژدهآورِ بهار است همراهانی دارد که یکی از آنها خواجه پیروز یا دموزی است که با ساز و آواز می رود تا سال نو را بیاورد و چون از جهان مردگان میآید صورتش سیاه است و سیاوش هم همین معنی [مردی با صورت سیاه] را میدهد، یکی هم آتشافروز است که روشنی و گرما می آورد. آتشافروزان یکی از سپاهیان نوروزخوان بودهاند.»
شما را به شنیدن مشروح گفتگوی کیهان با دکتر محمود کویر در ویدئوی زیر دعوت میکنیم.
[video_lightbox_youtube video_id=”yFvZhTDorWM” width=”640″ height=”480″ auto_thumb=”1″]
گفتگوها و گزارش های ویدئویی کیهان آنلاین را در کانال یوتیوب کیهان لندن دنبال کنید.