بنیامین صدیقی – به نظر میرسد با توجه به بررسی پیشنویس تحریمها در کنگره ایالات متحده و امکان تحریمهای گسترده و بی سابقه علیه سپاه پاسداران و تروریستی شناخته شدن آن، حلقهی محاصره و به انزوا کشاندن این نهاد نظامی به عنوان یک نهاد رسمی و لشکری روز به روز تنگتر میگردد.
فشارهایی بی سابقه علیه برنامههای موشکی و رویکردهای حقوق بشری در جریان است و اتحادها و ائتلافهایی بین ایالات متحده، اسراییل، کشورهای عربی و همچنین ترکیه علیه ایران هر روز در حال تحکیم بیشتری است. نشانههای مختلفی از این فشارها در رسانهها منتشر میشود که نشانگر لزوم جستجوی راهکارهایی جدید در این خصوص است.
با توجه به شرایط حساس کنونی به نظر میرسد دو رویکرد کلی در مقابل سپاه پاسداران و استراتژیستهای آن برای انتخاب مسیر آینده که ارتباط تنگاتنگی نیز با امنیت ایران مییابد، قرار دارد:
الف) رویکرد اول که به نظر منطقیتر، طبیعیتر، کم هزینهتر و مبتنی بر تامین امنیت و منافع ملی ایران است آن است که سپاه پاسداران به واقعیات موجود در خاورمیانه نگاهی عملگرایانه، پوزیتیویست و واقعگرایانه داشته باشد و با پذیرش موجودیتها و حاکمیتهای سیاسی موجود خاورمیانه مانند موجودیت اسراییل و قبول راهکار دو دولت و دو ملت اسراییل و فلسطین و پذیرش و احترام متقابل به حاکمیتهای سیاسی کشورهای عربی، اصول بازی جدیدی را در خاورمیانه تعریف نماید و همچنین با موافقت با بازگشایی سفارت ایالات متحده در ایران تعهد عملی خود را نسبت به تعریف این اصول بازی جدید اعلام نماید.
در صورت پذیرش اصول این بازی جدید، میتوان میدان گستردهای را برای ایران چه در سطح منطقهای و چه درسطح فرامنطقهای برای نقشآفرینی متصور بود. در این صورت، قدرت مانور ایران در موضوعات امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خاورمیانه رشد افزونتری یافته و نقش گستردهای برای ایران در اجرای پروژههای کلان و فراملی مشترک اقتصادی با حضور و مشارکت کشورهای منطقهای از جمله اسراییل و عربستان و ترکیه در کنار ایالات متحده و اتحادیه اروپا و روسیه و چین قابل تصور خواهد بود. ایران از این رهگذر میتواند از چالشهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی خویش گذار مسالمتآمیز نموده و از این دوراهی سخت و بحرانی مصالحه یا جنگ به سلامت عبور نماید. در سایه چنین سیاستی است که میتوان به اهدافی مانند «اشتغال و تولید» که ظاهرا شعار اصلی مقامات ارشد حکومت کنونی ایران است دست یافت. تنها در سایه سرمایهگذاریهای گسترده و امنیت چنین سرمایهگذاریهایی است که میتوان به نرخهای قابل توجه و قابل پذیرشی از اشتغال و تولید دست یافت و اقتصاد ایران را به اقتصادی شکوفا در سطح منطقه و جامعه جهانی مبدل ساخت.
در سایه همکاری ایران با اسراییل و کشورهای عربی و ترکیه در سطح منطقه، میتوان نیروی محرکه ایران را برای اجرای پروژههای کلان فراملی اقتصادی به کار گرفت. اتحاد و مشارکت ایران با چنین کشورهایی هم منافع ملی و هم امنیت پایدار و بلندمدت ایران را تامین نموده و هم میتواند الگوی جدیدی از انقلاب ایران در سطح منطقه و جامعه جهانی به نمایش بگذارد. این خوانش جدید از انقلاب ایران مبتنی بر نگاه حداکثری و پذیرش کثرتها و واقعیات موجود و دعوت و مشارکت حداکثری از تمام ایرانیان پراکنده در سطح جامعه جهانی با پذیرش اختلاف دیدگاهها، نظرات و سلایق سیاسی، مذهبی و فرهنگی برای مشارکت در ساختن ایرانی آباد و آزاد و منفعت برای تمام ایرانیان است.
در سایه اعتمادسازی و رویکردهای دیپلماتیک و گسترش حوزههای همکاریهای همه جانبه ایران با کشورهای منطقه و فرامنطقهای، ایران امکان توسعه و رشد موزون صنایع دفاعی خود را در تمام ابعاد دفاعی و تسلیحاتی مدرن خواهد یافت چرا که اکنون در شرایط بی اعتمادی حاکم بین ایران و سایر بازیگران منطقهای، ایران تنها تمرکز خود را بر توسعه تکبعدی صنایع موشکی و بالستیک قرار داده است.
ب) اما رویکرد دوم که بسیار پرهزینه و پر از چالش و مشکلات برای بقا و موجودیت سپاه پاسداران و در ابعادی بزرگتر برای ایران خواهد بود، این است که «در بخواهد همچنان بر پاشنه قدیم بچرخد» و ایران، و به بیانی سپاه پاسداران، هم چنان رویکرد ستیزهجویانه ، چالشبرانگیز و حریفطلبانهی خویش را نسبت به اسراییل، کشورهای عربی و ایالات متحده وسایر کشورها پیگیری نماید و به جنبههای قدرت سختافزاری سپاه پاسداران در کشورهای منطقه فارغ از توجه به جنبههای قدرت نرم توجه نماید و خود را نسبت به نظریه کلاسیک صدور انقلاب بدون توجه به واقعیات موجود دنیای معاصر متعهد بداند. در صورتی که امروزه برای گسترش پیامهای اعتقادی، مذهبی و سیاسی، بهترین ابزار، استفاده از قدرتهای نرم و پذیرش تکثرها و تلاش برای تامین امنیت و رفاه اقتصادی برای مردم کشورهای مورد نظر خواهد بود. رویکردهای تهییجی و ستیزهجویانه و تشویق مردم منطقه برای شورش علیه حکومتهای خویش نمیتواند کمکی به پیامهای صلحطلبانه، بشردوستانه و جهان شمول یک کشور که مدعی تامین چنین شعارهایی است بکند.
به نظر میرسد چنانچه سپاه پاسداران به عنوان یک نهاد فرادست نظامی و سیاسی در ایران رویکرد دوم را انتخاب نماید ما شاهد آینده چندان آرام و امیدبخشی برای خود سپاه پاسداران و مهمتر از همه، امنیت ایران و منطقه و همچنین جامعهی جهانی نخواهیم بود.