(+عکس) در رابطه با روز جهانی تئاتر (۲۷ مارس) نشستی در مرکز فرهنگی و هنری ایرانیان در شمال لندن در روز ۲۶ مارس برگزار شد که جمعی از دوستداران ایرانی تئاتر را از راههای دور و نزدیگ گرد هم آورد.
داریوش رضوانی، مسئولِ گروه تئاتر هفت، برنامهریز و تدارک دهندهی این برنامه بود که با همکاریِ مرکز فرهنگی و هنری ایرانیان، گروه تناتر سام و گروه تئاتر تِم آن را برگزار کرد.
داریوش رضوانی با افتتاح برنامه به اطلاع حاضران رساند که از مرکز فرهنگی و هنری ایرانیان به منظور اجرای برنامههایِ متنوعِ فرهنگی و هنری و اجتماعی با صرف هزینهی مناسب میتوان استفاده کرد. او افزود قرار است که صحنه کوچکی همراه با نورپردازی مناسب درست شود تا این مکان برایِ برنامههایِ روخوانی و نیز اجرای نمایشهایِ کوچک شرایط بهتری پیدا کند. او در ضمن به آگاهی حاضران رساند که در اولین سهشنبهی هر ماه برنامهی نمایش و بحث و بررسی فیلم در این مکان برگزار میشود که فرصتی است، به قول معروف، برای «توفان اندیشهها» و ارتقاء دانش و آگاهیِ علاقمندان به سینمای ایران و جهان.
رضوانی پس از اظهار امیدواری به اینکه فعالیتهایِ هنری و فرهنگی در این مکان به پیشبرد تئاتر ایرانی در لندن کمک کند، از سوسن فرخنیا، مدیرِ گروه تئاتر سام و یکی از پیشکسوتان تئاتر ایرانی در لندن، دعوت کرد به مناسبتِ روز جهانی تئاتر سخنانی ایراد کند.
سوسن فرخنیا پس از تبریک روز جهانی تئاتر توضیح داد که انستیتویِ جهانی تئاتر در سالِ ۱۹۶۱، به پیشنهادِ نمایندهی کشور سوئد، بانی این روز شد. پیامِ نخستین سال برگزاری این روز- که در سال ۱۹۶۲ بود – توسط ژان کوکتو، از بزرگان تئاتر و سینمایِ فرانسه و جهان ارسال شد. به گفتهی فرخنیا، دلیل اصلی تعیین یک روز برای بزرگداشت تئاتر، محجوب بودن هنر تئاتر بوده است و این امر نه فقط در مورد تئاترایران و جامعهی ایرانیِ برونمرز بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا صادق است. فرخنیا افزود، البته در بریتانیایی که مرکز تئاتر جهان تلقی میشود شرایط فرق میکند و تئاتر وضعیت مطلوبی دارد. این پیشرفت هم به دلیل پشتیبانیِ دولت و تخصیص بودجههای هنگفت به تئاتر و نیز به دلیل کاربُردِ سیستمهایِ پیشرفتهی بازاریابی و فروش بلیت است که آنها نیز به نوبه خود کمکِ بزرگی به افزایش بودجه تئاتر میکند.
سخنران ادامه داد که تعیین روز جهانی تئاتر در شرایط جهانی بعد از جنگ جهانی دوم به منظور کمک به حفظ این هنر بود. پیام امسال روز جهانی تئاتر توسط ایزابل اوبر، که بیشتر یک بازیگر سینمایی است تا تئاتری، بیان شده است. به نظر میرسد که اوبر مانند شماری از بازیگرانِ برجسته در اوج درخشش سینمایی خواسته در زمینهی تئاتر نیز زورآزمایی کند و کارهای خوبی هم بازی کرده است. البته در فرانسه بسیارانی دیگر بودند که سالیان سال است در عرصهی تئاتر فعال هستند و شایستگی بیشتری برای دادن این پیام داشتند ولی از آن جهت که معروفیتِ ایزابل اوبر را نداشتند- که این هم نشانهی محجوب بودن تئاتر است- برای این کار انتخاب نشدند. سوسن فرخنیا پس از بیان این توضیحات ادامه داد: «کافیست که یکی دو فیلم بازی بکنی که شهرت جهانی پیدا کنی ولی در تئاتر اشتهار به سادگی و در کوتاهمدت به دست نمیآید». به نظرِ فرخنیا موضوع دادن پیام، مانند جشنوارهها و جایزههایِ هنری، آمیخته به شهرت و سیاست شده است. پیامی هم که اوبر امسال داد، مانند سالهای گذشته دربرگیرندهی ضرورتِ صلح جهانی بود که گنجانده شدن این موضوع در پیام هر سال از همان ابتدا به صورت سنت در آمده است.
فرخنیا ادامه داد که همه میتوانند در مورد روز جهانی تئاتر از اینترنت اطلاعات لازم را به دست آورند. در نتیجه او ترجیح داده به عنوانِ یک کهنهکار تئاتری- که سرنوشت او را به تئاتر برونمرز کشانده است- و در حضورِ دست اندرکاران و علاقمندان تئاتر از فرصتِ آن شب برای طرح دو سه موضوع اساسی استفاده کند. نخست اینکه به دنبالِ امواج مهاجرت سالهایِ اول انقلاب، سیاستزدگی باعث رشد یک تئاتر سیاسی و طرح مسائل بسیار دردناک میهن ما در خارج از کشورشد که باید هم میشد. این رونق، اما، به دلایلِ مختلف زیاد تداوم نداشت و تئاتر برونمرزِ ایران دچار فترت شد. امروزه، اما، چند سالی است که شاهد برآمد مجدد تئاتر برونمرزی هستیم. گروههایِ مختلف تئاتری در لندن و دیگر شهرهای اروپایی مشغول کارند. و این در شرایطی است که مفهوم حرفهای بودن بر بسترِ جوامع برونمرزی ایرانی از معنای خود تهی شده است. ما در اینجا فقط میتوانیم فعالین تئاتری را از نظر میزان تجربه دستهبندی کنیم نه میزان کسب درآمد زیرا این کار اگر درآمدی داشته باشد بسیار محدود است و آدم باید از جیب خودش مایه بگذارد. این همه از خودگذشتگی هم برای حفظ تئاتر آزاد و بدون سانسور است.
فرخنیا به دنبال تاکید بر اولویتِ کار خلاقه نسبت به نیازهای بازار و زرق و برقهای آن از اهمیت نقد و بررسی موشکافانه و صادقانه کارهایِ یکدیگر صحبت کرد. او از دست اندرکارانِ جوان تئاتر خواست که تعارفها و تمجیدهای ظاهری را کنار گذاشته و به نقدِ اصولی کارهایِ همدیگر بپردازند. وی گفت: «تظاهر را کنار بگذاریم. اینکه از کاری خوشمان نیامده به کارگردان بگوییم دست شما درد نکند و بعد پشت سرش بگوییم که کار را نپسندیدهام، این خیلی کار بدی است. این وظیفهی ماست که به همدیگر دروغ نگوییم. شفافیت و صداقت خیلی مهم است و در عمل به پیشرفتِ کارهایِ همدیگر کمک میکند. روراست بودن و صادقانه و با شجاعت نظر خود را بیان کردن که دعوا داشتن با کسی نیست. ما میتوانیم دوست همدیگر باشیم ولی کار دوستمان را نپسندیم. میتوانیم بنشینیم و منطقی با همدیگر بحث کنیم. اینجاست که معلوم میشود که نقدها برمبنای مشاهدهی دقیقِ کار و دانش و آگاهی از تئاتر است یا صرفاً غرضورزی است.»
نکتهی آخری که فرخنیا بر آن تاکید کرد لزوم حمایت عملی از تئاتر با کمک فعال به آگاهیرسانی همگانی از اجراهای تئاتری و به ویژه خرید بلیت بود.
آنگاه بردیا جلالی از کارگردانهای پُر کار تئاتر ایرانی در لندن روی صحنه رفت و با اظهار امیدواری به روشن ماندن چراغ تئاتر در این مرکز با همیاری و تلاشهای مشترک در مورد نمایشی که برای روخوانی انتخاب کرده بود توضیحاتی داد. جلالی گفت که انتخاب نمایش «زندگی در تئاتر» اثر دیوید مامت با ترجمهی داریوش مودبیان، به دلیل ارایهی زندگیِ پسِ پردهی بازیگران است که با مناسبت روز جهانی تئاتر ارتباط نزدیک دارد. جلالی افزود که این اثر توسط داریوش مودبیان با بازی علی نصیریان و پارسا فیروز در ایران روی صحنه رفته است و خود او هم برای پایاننامه لیسانس خود در سال ۱۳۸۲ خورشیدی با کارگردانی و بازی خودش این اثر را در تالار مولوی روی صحنه برده است.
جلالی سپس توضیحاتی در مورد دیوید مامت، نویسنده و کارگردان و تهیهکنندهی تئاتر و سینما و نظریهپرداز و استادِ نمایشنامهنویسی ارایه داد. این شخصیتِ معروف از چهرههای بزرگ هنر نمایشِ نوینِ آمریکاست و این اثر مامت از پُراجراترین کارهایِ او در قالبِ اجرای تئاتری، فیلم و نمایش تلویزیونی است و از ۲۶ صحنهی کوتاه و بلند تشکیل شده است. این اثر چکیدهی هنر موقعیتپردازی، گفتگونویسی و داستانگویی خاص مامت است.
سپس تارا تابان به روی صحنه رفت و عوامل کار را معرفی کرد که عبارت بودند از دستیار کارگردان و متصدی صدا: رضا پور؛ صحنهخوان: تارا تابان؛ بازیگران: سامان باینسا و بردیا جلالی؛ کارگردان: بردیا جلالی.
با وجود اینکه این اجرا روخوانی بود و بازیگران متن را در دست داشتند ولی اجرا تا حد زیادی جا افتاده بود و با سهولت پیش رفت و از بازیهایِ خوب بازیگران برخوردار بود. نمایش، حکایت افول تدریجی یک بازیگر پا به سن گذاشته در مقابل برآمد یک بازیگر جوان پُراستعداد، و بیانگر حسادتها، نا امنیها و آسیبپذیریهای درونی بازیگرِ مسن در تقابل با عطشِ پیشرفت و جاهطلبیِ بازیگر جوان است.
پس از تنفسی کوتاه، بخشِ دومِ برنامه با توضیحاتی دربارهی دو تک- پردهای و نویسندهی آنها، داده شد. این دو نمایش از ژرژ کورتولین، نویسنده و طنزنویس مشهور فرانسوی در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ میلادی بود. در توضیح این نمایش چنین بیان شد که نویسنده «توانسته است از ترکیب واقعیتگرایی و ذات کمدی، که همانا غافلگیری خندهآور از طریق عرضهی یک موقعیتِ استثنایی است، تلفیقی جذاب و منطقی و مورد پسند ایجاد کند». کورتولین با نقد و به سخره گرفتن نظام اداری، قضاوت و بلاهت انسانی بیش از ۴۰ نمایش کوتاه و بلند خلق کرده که دو تکپردهای به نام «حوالهی پستی» و «در فروشگاه» از جملهی آنها هستند. این دو نمایش با بازی مرتضی میرفرهادی و احسان امین سرشت و کارگردانی داریوش رضوانی روی صحنه رفت. این دو اجرا نیز از جاافتادگی و بازی و کارگردانی خوب برخوردار بودند.
در آخر برنامه به اطلاع حاضران رسید که سه شنبه ۴ آوریل قرار است آقای عباس فیض در مورد سیر فرمالیسم در سینما صحبتی همراه با نمایش بخشهایی از فیلمهای معروف داشته باشد.
برنامهی بزرگداشت روز جهانی تئاتر در جامعهی ایرانی لندن چنان که شایستهی آن روز بود برگزار شد و با مهمانی مختصری به پایان رسید.