هر روز به انتخابات ریاست جمهوری در ایران نزدیکتر میشویم. در سال ۱۳۷۶ همزمان با انتخابات بسیاری از ایرانیان با حجم زیاد تبلیغات خیابانی که پیش از این در جمهوری اسلامی سابقه نداشت در واقع شوکه شدند.
در سال ۸۸ و پس از اعتراض به نتایج انتخابات این توییتر بود که مرجع بسیاری از ارتباطات و اطلاعرسانیها شد و در سال ۹۵ و همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی این تلگرام بود که نقشی بزرگ در تعیین نتیجه انتخابات داشت.
گسترده شدن روزافزون رسانههای اجتماعی متعدد در ایران یک فرصت مناسب برای کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران فراهم کرده است تا بتوانند از قابلیت پخش زنده تا ایجاد کانالهای فراگیر بهره ببرند.
در این میان بسیاری از رسانههای اجتماعی بر اساس قانون داخلی ایران فیلتر هستند اما حتی مسئولان نظام اسلامی هم از آنها استفاده میکنند. در واقع باید گفت منفعت این رسانهها و شبکهها چنان است که مسئولان هم نمیتوانند از آنها چشم بپوشند. در چنین فضایی است که دولت یازدهم در مقابل بسیاری از فشارها برای محدودتر شدن فضای آنلاین ایستادگی میکند و این امکان نسبی ارتباط با مخاطب را برای خود حفظ کرده است؛ ارتباطی که منفعت آن تا کنون برای شهروندان بیشتر از دولتیها بوده است.
فیلترشکن، همراه همیشگی کاربران ایران
شاید امروز در بسیاری از کشورها استفاده از VPN برای گریز از رصد شدن دستگاههای امنیتی یا حفظ حریم خصوصی کاربران استفاده میشود اما در ایران این نامی آشنا برای اکثریت کاربران است تا امور اولیه همچون ورود به صفحه شخصی فیسبوک یا توییتر خود را انجام دهند. روند فیلتر شدن رسانهها و شبکههای اجتماعی در ایران همزمان با سال ۸۸ تشدید شد و در سالهای گذشته همواره با نامهای گوناگون پیگیری شده است. حتی در دولت روحانی نیز با اینکه سیاستهای کلی خود دولت به سمت عدم فیلترینگ رفت اما فشارهای قوه قضاییه به خلق پدیدهای به نام «فیلترینگ هوشمند» رفت که به جای حذف کل موضوع، بخشی از محتوا حذف و سانسور شود.
این موضوع در سالهای گذشته و همزمان با تشدید حضور نیروهای رسمی نظام در چنین فضاهایی مورد سوال جدی و شوخی کاربران ایران نیز قرار گرفته است.
محمد جواد ظریف را شاید بتوان اولین مقامی دانست که به صورت فعال وارد توییتر شد و از این فضا به نفع تبلیغات سیاست خارجی جمهوری اسلامی استفاده کرد. ظریف در توییتر خود فارسی و غیر فارسیزبانان را مخاطب قرار داده و در این مورد بارها با پیامهای خود به تیتر نخست روزنامهها تبدیل شده است. گاهی نیز کاربری به شوخی و جدی میپرسد: «آقای دکتر، شما هم فیلترشکن دارید؟»
بر اساس آمارها ۷۶ درصد کاربران ایرانی از انواع فیلترشکن برای ورود به اینترنت استفاده میکنند.
رسانه اجتماعی بد است ولی فقط برای مردم!
با روی کار آمدن دولت یازدهم و بیشتر شدن استفاده اعضای دولت و نزدیکان آنها از رسانههای اجتماعی برای ارتباط مستقیم و متفاوت با شهروندان، نیروهای مخالف با طنز و به جدّ انتقادات زیادی را متوجه دولت کردند. اما منفعتهای به دست آمده از این ارتباط برای آنها قابل چشمپوشی نبوده و سرانجام شاهد بودیم که دفتر رهبر جمهوری اسلامی هم خود به چندین زبان صفحههای متفاوتی را به راه انداخت.
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی دیگر از مسئولانی است که سرانجام به شبکه توییتر وارد شد.
این در حالیست که بر اساس ماده ۱ قانون جرایم رایانهای هر کس به طور غیرمجاز به دادهها یا سیستمهای رایانهای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است، دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال ، یا به هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
رضایی (و بسیاری از مقاماتی که در دنیای آنلاین حضور دارند) به محض ورود، با تعداد زیادی از سوالات کاربران روبرو میشوند مبنی بر اینکه چرا وارد شبکهای شده است که برای استفاده از آن باید از فیلترشکن استفاده کرد. نکته جالبتر البته توجیه این مسئولان است؛ برای مثال رضایی در پاسخی مینویسد: «با نسل امروز نمیتوان با واژههای قدیمی گفتگو کرد. ارزشها و اصول تغییر نکردهاند اما برای بیان آنها باید از ادبیات جدید استفاده نمود.» در واقع این مقامات به خوبی میدانند رسانههای رسمی همچون صدا و سیما مخاطب خود را از دست دادهاند و آنها فضای تبلیغ و یا ضد تبلیغ خود را باید در فضای مجازی نیز پیگیری کنند.
همزمان با شدت گرفتن تبلیغات غیررسمی انتخاباتی یک نشانه (هشتگ) با عنوان «این یعنی یک اشکالی هست» بیشتر از سوی رضایی مورد استفاده قرار گرفت. اما دو پاسخ شاید بیش از همه به چشم آمد، پاسخهایی که خلاصهی تمام موارد دیگر را به نوعی شامل میشود:
- وقتی فرمانده #سپاه [اسبق] با #فیلترشکن وارد توییتر میشه و بیشتر از پرداختن به مسائل نظامی، علیه دولت کشورش توییت میکند، #این_یعنی_یک_اشکالی_هست
- اگر یک شبکه مجازی را فیلتر میکنند اما مسئولین در آن فعالند #این_یعنی_یک_اشکالی_هست
انتخابات ۹۶ و خط و نشانهای همیشگی
سید شهابالدین چاووشی، رییس ستاد انتخابات تهران در آستانه برگزاری انتخابات گفته است، «چنانچه تبلیغات [حتی در فضای آنلاین] از روند قانونی خارج شود و در نتیجه انتخابات تأثیرگذار شود فرمانداریها گزارش داده و به آنها رسیدگی میشود. چه بسا سبب ابطال رای کاندیدای متخلف در مرحله رسیدگی نهایی شود.» سیدسلمان سامانی، سخنگوی وزارت کشور هم در اظهار نظری جداگانه تاکید میکند که «کمیته نظارت بر فضای مجازی در ستاد انتخابات کشور مسئولیت رصد و پیگیری مستمر مواردی که در فضای مجازی مطرح میشود را بر عهده دارد.» این در حالیست که محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور پیش از اینها سایتها و رسانههای اجتماعی را تهدید کرده بود که اگر سیاستهای کلی نظام در ایام انتخابات را رعایت نکنند «بعد گلایه نکنند که چرا فلان سایت فیلتر و یا بسته شد.»
تمام این حساسیتها از آنجاست که بر اساس نظرسنجیهای رسمی (از جمله توسط صدا و سیما) مشخص شده است که رسانههای آنلاین و شبکههای اجتماعی هستند که مرجع خبری کاربران ایرانی قرار میگیرند و نه خبرگزاریهای رسمی و حکومتی.
بیراه نیست که هواداران سید ابراهیم رئیسی که یکشبه آیتالله شد، هم از این فضا چشمپوشی نمیکنند و با راه انداختن کمپینهایی همچون «رئیسی بیا» او را دعوت به رقابت در دوازدهمین دوره ریاست جمهوری کردند.
در هر حال انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ بیش از همیشه با رسانههای اجتماعی و فضای آنلاین درگیر است و ترس اصلی زمانیست که این امکان نه برای دفاع از یکی از نامزدهای تایید صلاحیت شده شورای نگهبان بلکه برای ایجاد فضایی واقعی برای تحریم انتخابات استفاده شود. فرصتی که تا امروز کمتر از آن استفاده شده و نتوانسته تعداد زیادی از کسانی را که به هر دلیلی پای صندوقهای رای نمیروند، به صورت متشکل و در یک جبهه گرد هم آورد.
به این موضوع نیز باید توجه داشت که به گفته کارشناسان نزدیک به خود سازمان صدا و سیما هم «قطعا امروز در شهرهای بزرگ تفوق و ارجحیت در شبکههای اجتماعی است، اما در شهرهای کوچک، رسانههایی مثل تلویزیون، رادیو و روزنامهها و حتی تبلیغات کاغذی دارای بُعد و اثر مخصوص خودشان هستند».