فیروزه رمضانزاده- با ابلاغ فهرست اسامی نامزدهای تأیید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان به وزارت کشور شمارش معکوس آغاز رقابت بین حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف، مصطفی هاشمی طبا و مصطفی میرسلیم به عنوان نامزدهای دوازدهمین دور از انتخابات ریاست جمهوری ایران آغاز شد.
این روزها با وجود تداوم وضعیت بد اقتصادی و رکود اقتصادی حاکم گرفته تا بحران بیکاری و اشتغال در ایران، حکومت تلاش میکند تنور انتخابات را گرم نگه دارد.
در این گزارش میدانی از تعدادی از فعالان سیاسی و شهروندان عادی پرسیدهایم که آیا در انتخابات شرکت میکنند؟ اگر شرکت میکنند به چه کسی رأی میدهند؟ حسن روحانی در این دوره از انتخابات تا چه اندازه شانس پیروزی مجدد دارد؟ عدهای میگویند رأی نمیدهیم؛ عدهای میگویند نسبت به مسائل سیاسی بیتفاوت شدهایم و عدهای میگویند شرکت در انتخابات، به نظام جمهوری اسلامی مشروعیت میبخشد.
صاحب یک رستوران سنتی در تهران در گفتگو با کیهان لندن معتقد است نباید در انتخابات، شرکت کرد. او با پوزخند میگوید: «من و اطرافیانم قصد رأی دادن نداریم.» خیلیها رأی دادن را مشروعیت بخشیدن به نظامی میدانند که در آن دروغ و اختلاس بیداد میکند و منافع کلاً چند هزار سرمایهدار و مدیر دولتی و آقازادهها و نظامیان در آن بیشتر از منافع ۸۰ میلیون نفر اهمیت دارد. وی میگوید: «دروغی به نام انتخابات دیگر رنگی ندارد. منتخبین مردم، همه یا ممنوعالتصویر هستند یا حبس خانگی یا در زندان، برویم به کی رأی بدهیم؟»
یک زندانی سیاسی سابق میگوید: «کاندیدای مورد نظر آقای خامنهای، رئیسی است، اما حتی آقای خامنهای هم مطمئن است که رئیسی رأی نمیآورد، ولی برای گرم کردن تنور انتخابات او را آورده و میخواهد نماینده خودش بکند. از طرف دیگر خامنهای یک حسن روحانی ضعیف شده را ترجیح میدهد به بقیه کاندیداها، بنابراین با رد صلاحیت احمدینژاد نشان داد نمیخواهد تجربه انتخابات ۸۸ و سالهایی که حکومت او را در دستانداز انداخت دوباره تکرار شود.»
او در مورد میزان مشارکت مردم به دو نکته اشاره میکند و میافزاید: «همزمان با انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات شورای شهر هم برگزار میشود و همین عملاً میزان مشارکت را بالا میبرد. نکته دوم این است که اگر ما یک آمار تطبیقی مثلاً ۵۴ میلیون نفر را که حق رأی دارند در نظر بگیریم و به سه بخش تقسیم کنیم یعنی بخش اپوزیسیون، اصلاحطلب و جناح محافظهکار و افراطگرایان هر کدام حدود ۱۸ میلیون نفر هستند. از این ۵۴ میلیون آنهایی که تمایل دارند در انتخابات شرکت کنند تقریباً ۳۶ میلیون نفر هستند که از این ۳۶ میلیون نفر فقط ۱۸ میلیون نفر فقط خانمها هستند که هیچ حق و حقوقی در قانون اساسی ایران ندارند. از این ۱۸ میلیون نفر خانم، فمینیستها رفرمیستهای اسلامی هم هستند که سعی میکنند خواستههای خود را حتی در قالب جمهوری اسلامی پیش ببرند و به همین خاطر در انتخابات شرکت میکنند. جدا از اینکه عدهای از اپوزیسیون انتخابات را تحریم میکنند و در داخل هم بسیاری از مردم ناراضی هستند ولی من فکر میکنم که حسن روحانی برنده انتخابات میشود البته درصدی ریزش نیرو دارد ولی همه اصلاحطلبان پشت سر او میایستند و از او حمایت میکنند و یکی از اهداف خامنهای که رییسی را در انتخابات وارد کرد به خاطر گرم کردن تنور انتخابات است و این ترس را در دل مردم بیندازد که اگر در انتخابات شرکت نکنید روحانی رأی نیاورد آنها میبرند.»
یک فعال سیاسی شرایط انتخابات ایران را به حوزه سیاست خارجی ارتباط میدهد و معتقد است: «یک نکتهای که نباید از آن غافل شویم این است که در حوزه سیاست خارجی، غرب به فرماندهی امریکا منتظر شروع انتخابات در ایران هستند، ترجیح همه آنها پیروزی حسن روحانی است. با توجه به قولهایی که روحانی داده و تلاشهای دولت روحانی برای تثبیت برنامه برجام حتی دولت امریکا و ترامپ اعلام کرده که منتظر نتیجه انتخابات میماند. علی خامنهای به خوبی میداند که کسی بهتر از روحانی و ظریف، وزیر خارجه او نمیتواند با غرب معامله کند به همین خاطر ترجیح او حسن روحانی است.»
یک خانم ۵۲ ساله پرستار که در بیمارستان مصطفی خمینی کار میکند میگوید: «من در این سالها به جز انتخابات سال ۵۷ هیچوقت رأی ندادم تا دوره انتخابات روحانی، آن هم به خاطر شرایط کاری و استخدامی، به این دلیل که گزینش اداره به من گیر داده بود که چرا رأی ندادی و من چون در شرایطی بودم که اگر در این انتخابات شرکت نمیکردم در گزینش رد میشدم و واقعاً به این کار احتیاج داشتم مجبور شدم بروم پای صندوقهای رأی و رأی خالی در صندوق بیندازم. فقط به این خاطر که مهرش در شناسنامه من بخورد. نمیدانم الان شرایط چطوری میشود، شاید به خاطر گزینش، مجبور شوم دوباره رأی بدهم ولی هیچ نظری ندارم مثل گذشته همیشه یک مدل است، به اضافه اینکه الان چهرههایی جدیدی مثل رییسی هم آمدهاند و شرایط معلوم نیست چطور پیش میرود.»
کارمند یک شرکت خصوصی که بجز انتخابات سال اول انقلاب دیگر در انتخابات شرکت نکرده، میگوید: «مسائل اقتصادی و اجتماعی در مجموع تحت تأثیر انتخابات قرار گرفتهاند، فقط به این خاطر که انتخابات به کجا کشیده میشود. به عنوان مثال، من و همسرم به دنبال خانه میگشتیم هر جا که میرفتیم قیمت جدید به ما نمیدادند. بنگاههای معاملات ملکی میگفتند صاحبان ملک منتظرند ببیند نتیجه انتخابات چه میشود شاید قیمتها بالاتر برود پایینتر که نمیرود ولی به طور حتم کمی گرانتر میشود. من طبعاً اگر به میل خودم باشد در انتخابات شرکت نمیکنم مثل سالهای گذشته.»
یک دانشجوی مقطع فوقلیسانس علوم سیاسی نیز با انتقاد از اپوزیسیون میگوید: «اپوزیسیون نتوانسته تا به حال درون کشور را سازماندهی کند و به همین خاطر مردم در یک سردرگمی بسر میبرند چون نمیدانند به کدام گروه امید ببندند. مشکل اصلی که این مردم شرکت میکنند در انتخابات عدم توانایی سازماندهی اپوزیسیون است. میدانید که مردم زمانی به اپوزیسیون دل میبندند که اپوزیسیون بتواند مردم را سازماندهی و جمهوری اسلامی را ساقط کند و نگذارد حتی برای لحظهای خلاء قدرت به وجود آید چون اگر خلاء قدرت به وجود آید با توجه به اینکه الان شرایط منطقه واقعاً آشفته است و گروههای سَلَفی و تروریستهای اسلامی و انواع و اقسام افراطیون قومی در منطقه هستند و مردم حقیقتاً از اینها میترسند.»
حسن روحانی و کادر اجرایی او در دولت یازدهم با وجود موفقیت نسبی در عرصه سیاست خارجی به دلیل توافق با گروه ۱+۵ بر سر پرونده هستهای ایران نتوانستند برای بهبود وضعیت در عرصه بحران اقتصادی حاکم بر ایران و اوضاع معیشتی مردم قدم مؤثری بردارند. به نظر میرسد حسن روحانی در ماراتن انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ رقابت سختی با رقبای خود به وِیژه ابراهیم رییسی، چهره نزدیک به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در پیش دارد حتی اگر نظر «رهبر» بیش از رییسی، به روحانی باشد.