در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در ایران باز هم مساله شبکههای اجتماعی مورد بحث است.
در سالهای گذشته این شبکهها نقش مهمی در تحولات اجتماعی- سیاسی ایران ایفا کردهاند. در سال ۱۳۸۸ و پس از شروع اعتراضات به نتیجه اعلام شده انتخابات این توییتر بود که به یکی از رسانههای جریان اعتراضی بدل شد. کاربران ایرانی ناگهان به امکانات وسیع این رسانه اجتماعی پیبرده و با استفاده از آن پیامهای کوتاه خود را به گوش دیگران و جهانیان رساندند.
اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی در جریان آن اعتراضات در مورد اثر و گسترش این رسانهها سالها بعد گفته بود: «شبکههای اجتماعی آرام آرام در جامعه گسترش مییافت و ما از این موضوع غافل بودیم و احاطهای به آن نداشتیم. چپها از شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر و… برای پیشبرد برنامههایشان به خوبی استفاده میکردند و ما اصلا روی آن برنامهریزی نکرده بودیم.»
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و به طور گستردهتری در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در اسفندماه سال ۹۵ توییتر جای خود را به تلگرام داد. تلگرامی که امروز، خیلی جلوتر از اینستاگرام، بیشترین کاربران را در میان ایرانیان دارد.
هادی خانیکی، استاد ارتباطات و فعال اصلاحطلب پس از انتخابات سال ۹۵ با اشاره به اهمیت ارتباطهای فردی و رابطه آن با رسانههای اجتماعی گفت: «این نوع ارتباط بخصوص در انتخابات مجلس نقش بسیار مهمی داشت و گاهی از نقش رسانههای جمعی تاثیرگذارتر بود، در انتخابات مجلس دهم نقش شبکههای اجتماعی از نقش رادیو، تلویزیون و مطبوعات پررنگتر بود.»
با این نگاه وارد انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال ۹۶ میشویم. ابتدا نگاهی بیندازیم به پلاتفرمهای موجود.
کدام رسانه اجتماعی بیشترین طرفدار را دارد؟
وبسایت «زومیت» که یکی از مرجعهای خبررسانی دیجیتال در ایران محسوب میشود یک نظرسنجی کرده و از بازدیدکنندگان خود پرسیده بود «کدام پلاتفرم و بستر انتقال محتوا در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری تاثیرگذار خواهد بود؟»
پاسخ خیلی دور از انتظار نبود و تلگرام با اختلاف زیادی بالاترین میزان پاسخ را به خود اختصاص داد. اینستاگرام هم به دلیل عدم فیلتر اما با اختلاف بسیاری دوم است و پس از آن فیسبوک و توییتر با اختلاف بسیار در جایگاههای بعدی قرار دارند.
نکته اصلی در این نظرسنجی (که با اندکی تخیفیف میتوان آن را تعمیم داد) نشان میدهد یک رسانه اجتماعی همچون توییتر و فیسبوک که زمانی محبوبترین رسانه اجتماعی ایرانیان بودند بنا به دلایلی همچون فیلتر شدن یا محدود بودن گسترهی استفاده میتواند فراموش شود.
سوی دیگر ماجرا برای تحلیلگران و البته فعالان کمپینی است که با توجه به این موضوع سیاستها و تحلیلهای خود از فضای آنلاین را مشخص میکنند. یعنی یک ناظر و تحلیلگر اگر میخواهد فضای آنلاین واقعی ایرانیان در آستانه انتخابات را بررسی کند اگر تنها به روی نشانه (هشتگ)های توییتر یا مطالب فیسبوک بماند، بخش بزرگی از جامعه را از دست داده است.
آنلاین یا آفلاین مساله این است!
در سالهای گذشته همواره صحبت از این بود که فضای آنلاین که گاه از آن به عنوان فضای مجازی هم نام برده میشود نسبت با فضای آفلاین یعنی زندگی بدون اینترنت و زندگی واقعی مردم متفاوت است. شاید این موضوع در سالهای گذشته درصدی از واقعیت را نمایندگی میکرد اما بر اساس آخرین آمارها امروز نزدیک به نیمی از شهروندان ایران به اینترنت دسترسی دارند.
بر اساس آخرین دادههای «درگاه پایش جامعه اطلاعاتی»، نسبت خانوارهای دارای دسترسی به اینترنت با رشد حدود ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۲، به ۵۵/۵ درصد رسیده است.
بنابراین میتوان گفت دستکم نیمی از مردم ایران جدا در فضای آنلاین حضور دارند. شمار کاربران در سنین مختلف هم نشان میدهد که میزان استفاده بخشهای تاثیرگذار جامعه (جوانان و میانسالها) نسبت به سال ۹۲ رشد چشمگیری داشته است. به این نکته نیز باید توجه داشت که از جمعیت آنلاین ۳/۵ تا ۸/۵ میلیون نفری پایان دولت دهم حالا با یک جمعیت ۴۲/۵ میلیون نفری در پایان دولت یازدهم روبرو هستیم. بنابراین فضای آنلاین دیگر فضای مجازی نیست و بخشی از زندگی شهروندان ایرانی محسوب میشود که عدم توجه به آن میتواند شکست در پیشبرد یک راهبرد یا خطا رفتن در ارائه یک تحلیل را به دنبال داشته باشد.
امنیت، سانسور و انتخابات
بر همین اساس است که اهمیت رسانههای اجتماعی برای مقامات امنیتی- قضایی جمهوری اسلامی نیز روشن شده است. همزمان با ایجاد امکان تماس صوتی به روی پلاتفرم تلگرام، محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور از مسدود شدن این امکان به درخواست نهادهای امنیتی- قضایی خبر داد.
او در یک برنامه تلویزیونی گفته است که «ما مایل نیستیم امکاناتی را محدود کنیم ولی موضوع مورد اهمیت برای ما، مساله امنیت است. وقتی این سیستم صوتی به وجود آمد، بررسیهایی را انجام دادیم. تمام دستگاههای اطلاعاتی و انتظامی آمدند و دلایلی را ارایه کردند که این امکانات ممکن است برخلاف امنیت ملی ما باشد.»
با اینکه منتظری در ابتدای سخنان خود تلاش کرده موضوع امنیتی مطرح شده را به «منطقهای در حال که در چهار طرفش جنگ است» نسبت دهد اما چند لحظه بعد اصل ماجرا را بیان میکند. دادستان کل کشور با اشاره به اینکه در «شورای عالی فضای مجازی» که دست دولت روحانی کمی بازتر است تصمیمی برای فیلتر شدن امکان تماس صوتی تلگرام گرفته نشده، اضافه کرده: «در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی گفته شد این مساله خطرناک است. با این حال، ما برای اینکه اختلالی در امنیت کشور ایجاد نشود و بر انتخابات ما اثر نداشته باشد، آن را مسدود کردیم.»
در همین حال حسین نجابت، جانشین سازمان اطلاعات سپاه نیز به صراحت از اختلاف این سازمان با دولت در فیلتر کردن امکان صوتی تلگرام سخن میگوید. او با اشاره به دیداری که با حجت الاسلام روحانی داشتهاند میگوید: «تاکید کردیم که راهاندازی صوت تلگرام سبب میشود که ما هیچ موردی را نتوانیم، کنترل کنیم، اما رئیس جمهور در پاسخ گفتند، چرا از هر تکنولوژی که از غرب وارد میشود، مخالفت میکنید؟ تلگرام مظهر تمدن و مدرنیزم است و باید وارد کشور شود.»
آنچه مشخص است، با تمام محدودیتها و سانسورهای موجود، رسانههای اجتماعی از هر راهی که بتوانند خود را به موبایلهای هوشمند شهروندان میرسانند و ترسی بزرگ در دل نهادهای امنیتی میاندازند. نهادهایی که تمام تلاش خود را برای مراقبت و نظارت از شهروندان به کار میبرند اما همیشه از جایی که انتظار ندارند، مردم آنها را در میزنند و کار خود را میکنند.