فیروزه رمضان زاده- با کنارهگیری محمدباقر قالیباف به نفع ابراهیم رییسی و همچنین کنارهگیری اسحاق جهانگیری به نفع حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، شکلگیری دو قطبی روحانی- رئیسی، دو رقیب اصلی در دوازدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری، قطعی شده است.
«هرچه به روزهای انتخابات نزدیک میشویم، همین که غروب میشود فضای خیابانهای شهر شلوغ میشود. چهارراهها و میدانهای اصلی شهر، روبروی ستادهای انتخاباتی پر از جوانانی است که کاندیدای محبوب خود را تبلیغ میکنند. رئیسی و روحانی ندارد، روبروی همه ستادها پر از دختر و پسر جوان است.»
این توصیف امیر کلهر، روزنامهنگار ساکن تهران، از آوردگاه انتخاباتی شهر تهران است.
او شرایط ستادهای انتخاباتی ابراهیم رئیسی، تولیت با نفوذ آستان قدس رضوی را چنین توصیف میکند: «اکثر بچههایی که در ستاد رئیسی مشغول فعالیت هستند، چهره به چهره با رهگذران صحبت میکنند و یا در سکوت، عکس رئیسی را را به سوی ماشینهایی که در خیابان میگذرند در دست میگیرند. اما وضعیت در ستادهای روحانی متفاوت است. روبروی ستادها دختران و پسران کنار خیابان میایستند، شال بنفش در دست میگیرند و در دستان بعضی از آنها بادکنکهای بنفش و تا حدودی هم دستبند و شال سبز است. اما از شعار، مطالبه و خواستههایشان خبری نیست، نه پلاکاردی در دست دارند، و نه شعار خاصی سر میدهند.»
در اسفندماه ۱۳۹۱ ستاد تبلیغاتی حسن روحانی به تقلید از تجربه موفق سبزها، ایده رنگ بنفش را به پیشنهاد ساسان سلیمانی، کارگردان ویدیوی «هپی» و نماهنگ «سوسن خانم» از گروه موسیقی «بروبکس» برای کمپین انتخاباتی روحانی برگزید. در این دوره هم طرفداران روحانی در شهرهای مختلف با بادکنکها و دستبندهای بنفش به خیابان رفتهاند.
حالا همه با هم، دست و جیغ و هورای بلند
«دختران و پسران جوان کنار خیابان میایستند و با ریتم خاصی جیغ و یا دست میزنند. حتی کار به جایی رسید که مجری مراسم پشت میکروفن گفت حالا همه با هم، دست و جیغ و هورای بلند.»
این نیز توضیحات امیر کلهر در مورد یکی از ستادهای انتخاباتی حسن روحانی در شهر کرج است. وی تکرار میکند که در ستاد رئیسی از این خبرها نیست.
در ستاد رئیسی با پلاکارد از رهگذران میپرسند: «آیا از وضع اقتصادی خود راضی هستید؟ آیا روحانی توانست سفره شما را پربارتر کند؟» و از این دست سوالها که ذهن خواننده و رهگذر کوچه و خیابان را درگیر خود میکند. آنها بادکنک و شال ندارند اما مطالبه و خواستههای خود را مطرح میکنند.
این روزنامهنگار که در سال ۱۳۸۸ در ستاد کروبی فعالیت کرده بود توضیح میدهد: «آن زمان، شعارها و خواستههای ما چنان بود که انگار قرار است وارد جامعهای دیگر شویم و یک شبه به همه مطالباتمان برسیم. مطبوعات آزاد، حجاب اختیاری، نه به گشت ارشاد، جامعه مدنی، آزادیهای اجتماعی، اصلاح قانون اساسی و… در همان سال ما هم کنار خیابان میایستادیم، ما هم شال داشتیم اما سفید. دستبندی داشتیم که رویش نوشته شده بود «تغییر برای ایران». دختر و پسر کنار هم میایستادیم. به ماشینهایی که میگذشتند تراکت میدادیم. اما خواستههایمان را در غالب شعار فریاد میزدیم؛ حجاب اختیاری حق زن ایرانی– کروبی بت شکن، بت بزرگ رو بشکن و… دست میزدیم. هورا میکشیدیم اما به وقت و جای خود. اما حالا شعارهای جوانان در ستاد حسن روحانی شده: رأی هرچی مشتیه، آقا حسن روحانیه!»
او تاکید میکند: «اگر سال ۸۸ دانشجویان و فعالین ستادی این چنین پرکار بودند و خواستههای خود را فریاد میزنند به خاطر این بود که جنبش دانشجویی هنوز خود را سرپا نگه داشته بود، به خاطر این بود که هنوز انجمن دانشجویی و چهار تا تشکل باقی مانده بود و دانشجوها دغدغه داشتند اما حالا دغدغهها تغییر کرده. زمانی در همان ستاد کروبی اگر قرار بود موزیک پخش شود یا «یار دبستانی» بود یا «سر اومد زمستون» و یا «ای ایران». حتی ساسی مانکن هم که برای کروبی آهنگی درست کرده بود از کمتر ستادی پخش میشد اما حالا خبری از این موزیکها نیست. حامد همایون و چند خواننده جدید هستند که صدایشان از بلندگوهای ستاد روحانی پخش میشود. البته این وضعیت هم برای ستاد رئیسی اتفاق افتاده است. آنها هم با پخش چنین موزیکهایی سعی میکنند نسل جوان را به سمت خود بکشانند.»
به گفته امیر کلهر شبهای تبلیغات انتخابات در ایران شده است محلی برای تخلیه انرژی جوانانی که نمیتوانند در طول سال کنار خیابان جیغ بزنند و خوشحالی کنند. شده است جایی برای اینکه خیابان را در اختیار خود بگیرند و چند ساعتی کنار هم شادی کنند. شده است جایی برای آشناییها، برای ارضای این حس که این شهر، مال منم هست. اگر هر سال با محرم بعضی از جوانان برای ارضای همین حس و حال به خیابان میروند حالا هر چهار سال یک بار اکثر جوانان به خیابان میآیند بدون اینکه نگران محدودیتی خاص باشند.
او با اشاره به داغ بودن بحث انتخابات ریاست جمهوری در محافل خانوادگی میافزاید: «اکثر شبکههای جمهوری اسلامی که با محور انتخابات در حال پخش هستند و شبکههای ماهوارهای چون «من و تو» و «بیبیسی» و «صدای آمریکا» هم بحث روزشان انتخابات است، برای همین در دورهمیهای خانوادگی صحبت از رای دادن و ندادن است. صحبت از آینده ایران است. اما من تا امروز ندیدم که در مترو یا اتوبوس کسی حرف از انتخابات بزند.»
به گفته این روزنامهنگار، در و دیوار شهر هم پر از تنش است «شاید نیاز به یک جامعهشناس باشد که این حجم از تنش و تهمت و تخریب و اثر آتش روی روان مردم را تحلیل کند. چشم که میگردانی همه جا پوستر و تراکت تبلیغاتی چسباندهاند. و البته هواداران رئیسی با این بروشورها دولت روحانی را تخریب میکنند و مردم مذهبی را جذب خود میکنند.»
در این زمینه امیر رزاقی، پژوهشگر اجتماعی ساکن تهران با اشاره به تشکیل گروههای تلگرامی از سوی طرفداران هر کاندیدا معتقد است: «در مقابل برخی ستادهای انتخاباتی به ویژه شورای شهر افرادی حضور دارند. از غروب به بعد شاهد حضور جوانان در برخی از خیابانها هستیم بهویژه خیابانهایی که عموما در روزهای عادی پاتوق جوانان است. بنده در تهران و کرج این وضعیت را مشاهده کردم. البته آنچه در کنار حضور جوانان نمود دارد حضور نیروهای انتظامی و امنیتی به تعداد زیاد در آن مکانها است با موتور و ماشین و بعضا یک دستگاه ماشین ون در گوشه یک خیابان یا میدانی ایستاده است. به هر حال این زمانها شاید بهانهای باشد تا جوانان بخشی از شور و انرژی جوانی را تخلیه کنند. حضور جوانانی را که در این مدت دیدم در خصوص آقای روحانی بوده است.»
از بگیر و ببند خبری نیست
امیر کلهر آزادیهای اجتماعی در آخرین روزهای مانده به انتخابات ۹۶ را چنین تصویر میکند: «دخترها از نظر پوشش خیلی راحت هستند و خبری از تذکر نیست. خیابانهای شهر شلوغ است و نیروی انتظامی تا قبل از ۱۲ شب دستوری برای ترک خیابان و شهر به جوانها نمیدهد. البته ورودی متروها یک مامور نیروی انتظامی مسلح ایستاده و سر چهارراههای اصلی شهر و بعضی از میدانها، مثل میدان توحید، چهار راه ولیصعر، میدان ولیعصر، هفت تیر و … گشت نیروی انتظامی ایستادهاند.»
امیر سالار داوودی، وکیل دادگستری ساکن تهران نیز با اشاره به ایجاد آزادیهای محدود اجتماعی از سوی حکومت به کنشگران در فضای انتخابات میگوید: «در میان طرفداران اصلاحطلبان که پایگاه اجتماعیشان طبقه متوسط است نوعا پوششهایی را میبینیم که شاید در طول سال، جزو خطوط قرمز دستگاههای نظارتی مثل نیروی انتظامی و گشتهای ارشاد باشد. به دلیل استراتژی کاهش دافعه انتخاباتی، صدا و سیما هم در هر دوره برای انتخابات مختلف از جمله ریاست جمهوری و شورای شهر، افرادی را به تصویر میکشد متفاوت از ظاهری که به طور رسمی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی منعکس میشود.»
این حقوقدان تاکید میکند که به شکل سیستماتیک از سوی دستگاههای ارتباطی از جمله صدا و سیما ابلاغ میشود که تا حدودی محدودیتها را به شکل کنترلشدهای بردارند و سعی کنند چهره همگانیتری از جامعه مخابره کنند.
وی توضیح میدهد: «در مورد آقای رئیسی از دو ماه قبل شاهد بهرهبرداری از دختران و پسرانی هستیم که این چهرهها مورد پسند شخصی مثل آقای رئیسی یا ابازوجه ایشان آقای علمالهدی نیست، حتی ایشان به دامادشان تذکر دادند که کف و سوت و هورا و جیغ کشیدن در هر جا که باشد محکوم است ولو اینکه در کمپین انتخاباتی منسوبین من باشد.»
این حقوقدان با اشاره به کاهش معنادار انگیزه اجتماعی نسبت به چهار سال گذشته معتقد است: «بسیاری از ناظران معادلات سیاسی پیشبینی میکنند که میزان مشارکت به شکل معناداری نسبت به چهار سال قبل کاهش پیدا کند؛ البته اجتماعات کوچک حول ستادهای انتخاباتی میتواند شور و شعف انتخاباتی باشد ولی مثل سال ۸۸ نیست، هیجان انتخاباتی در بین مردم از سطح حلقههای ستادهای انتخاباتی فراتر نمیرود.»