روشنک آسترکی- حجم بالای محتوای کتابهای درسی در ایران موضوعی است که در یکی دو سال گذشته مورد توجه کارشناسان آموزشی قرار گرفته و انتقادهایی را از سوی برخی معلمان و کارشناسان حوزه آموزش به همراه داشته است.
کارشناسان معتقدند حجم بالای دادهها در کتابهای درسی باعث سرکوب شدن خلاقیت دانشآموزان شده و آنها را مانند ربات مجبور به حفظ محتوای درسی میکند که این موضوع باعث میشود دانشآموزان با گذشت یکی دو سال بخشی از محتوا را فراموش کنند.
فخرالدین احمدی دانش آشتیانی، وزیر آموزش و پرورش، نیمه اردیبهشتماه در دومین همایش ملی آموزش عالی (سرآمدی آموزش) به این موضوع پرداخت و گفت: «به دلیل حجم محتوا از یاد گیری عمیق غافل میشویم و وقتی با معلمان صحبت میکنم تا روشهای آموزشی تغییر یابد به دلیل حجم محتوا از تمام نشدن مطالب درسی تا پایان سال تحصیلی شکایت دارند که نمیتوان روشهای مختلف درسی را پیاده کرد.»
او همچنین افزود: «مسئله دیگر اینست که محتوای آموزشی انگیزههای درونی دانش آموزان را دنبال نمیکند و میل به یادگیری ایجاد نمیکند در حالی که معتقد هستیم باید محتوا با یادگیرنده ارتباط داشته باشد در غیر این صورت حافظه مداری ایجاد میشود.»
کاهش حجم کتاب یا چگالی آن؟
کاهش حجم محتوای کتابهای آموزشی مورد بحث کارشناسان آموزش و مسئولان آموزش و پرورش قرار دارد اما در مورد نحوه کاهش یا آنچه باید کم شود نیز بحثهایی وجود دارد.
برخی معتقدند تعداد صفحات کتابهای درسی برای یک سال تحصیلی بالاست و معلمان نمیرسند همه کتاب را با دقت تدریس کنند و معمولا آخرین فصول کتابها با نزدیک شدن امتحانات پایان سال به سرعت تدریس میشود.
یکی از دبیران شیمی دبیرستان در این باره به کیهان لندن میگوید: «یکی از مشکلات ما برای تدریس اینست که حجم کتابهای درسی بالاست. من به عنوان دبیر یا باید روی هر مبحث درسی زیاد صبر نکنم و زودتر از آن عبور کنم تا کتاب بهموقع تمام شود یا اگر بخواهم روی هر مبحث تمرین و تکرار مورد نیاز را داشته باشم، آخر سال کتابم به اتمام نرسیده است.»
این دبیر شیمی میافزاید: «یکی از مشکلات ما در تدریس، تعطیلات زیادی است که در طول سال تحصیلی وجود دارد. مثلاً برای عید نوروز عملا یک ماه تا یک ماه و نیم تدریسی صورت نمیگیرد. حالا شما حساب کنید این حجم بالای کتاب برای ۹ ماه تحصیلی تهیه شده که همین تعطیلات هم ما را با مشکل مواجه میکند.»
در همین رابطه مدیر کل دفتر تالیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری، گفته است: «حجم کتب درسی در کشورمان زیاد نیست و حتی حجم این کتب نسبت به سایر کشورهای جهان کم است»
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، کتابهای درسی در ایران بیش از حد تخصصی شده و تحول در برنامه درسی باید به سمت کاهش چگالی کتابها و در نتیجه کاهش سطح تخصصی آنها حرکت کند.
در مقابل برخی معلمان و کارشناسان معتقدند مشکل اساسی تعداد صفحات کتابها یا به اصطلاح قطر آنها نیست بلکه مشکل چگالی کتاب یا حجم بالای سر فصلهای آموزشی است.
سینا اربابان، معلم پایه پنجم دبستان، در این باره به کیهان لندن میگوید: «مشکل اصلی ما در مورد حجم کتابهای درسی میزان بالای مطالبی است که دانشآموز باید در طول سال یاد بگیرد و معلم نمیتواند روی هر موضوع آنطور که باید زمان بدهد و این مشکل زمانی پررنگ میشود که در قسمت فعالیتهایی که دانشآموز باید به صورت عملی یا تحقیقی انجام دهد در کتاب تکالیفی به آنها داده شده است. برای نمونه در درس علوم ما وقتی ساختار گیاهان را تدریس میکنیم، دانشآموز باید یک دانه عدس یا لوبیا را در گلدان بکارد و آن را هفته بعد به کلاس بیاورد. هفته بعد که فعالیت عملی دانشآموز آماده شده، ما وارد مبحث دیگری شدهایم. در این حالت یا معلم باید کار عملی دانشآموز را ندیده بگیرد، یا باید وسط بحث دیگری یک زنگ را به بحث هفته پیش اختصاص دهد تا دانشآموزان به صورت بصری (دیداری) و عملی مباحث را ببینند یا اینکه باید در کل معلم از دانشآموزان نخواهد فعالیت عملی انجام دهند. من فکر میکنم بهتر است به جای مثلا ۱۲ فصل، کتاب علوم ۶ یا ۸ فصل داشته باشد اما دانشآموز به طور کامل همه ابعاد موضوع را درک کند و بتواند با موضوع درس مدتی درگیر باشد تا آن را خوب بفهمد.»
محمدرضا نیک نژاد، کارشناس مسائل آموزشی، در گفتگو با ایرنا پیرامون مشکلات کتابهای درسی در ایران گفته بود: «در سیستم آموزشی نه تنها عنوانهای درسی زیاد است بلکه درونمایههای درسی نیز حجم بسیار بالایی دارد و در این میان کتابهای کمک درسی را نیز به مطالبی که دانشآموزان باید یاد بگیرند، اضافه میکنیم.»
او همچنین گفته بود: «نکته دیگری که در کتابهای کمک درسی وجود دارد و مضر است، اینکه تمرینات این کتابها مربوط به یک یا حتی دو پایه بالاتر از مقطع تحصیلی است به این معنا که دانشآموز سال اول دبیرستان تمرینات فیزیک و فرمولهایی را در این کتابها مشاهده میکند که مربوط به کتابهای فیزیک سال دوم یا سوم دبیرستان است.»
یکی از نکاتی که در سالهای گذشته پیرامون سرفصل دروس مقطع دبیرستان مورد انتقاد قرار گرفته سنگین بودن بار علمی مطلب برای دانش آموزان است. در طرح تغییر ساختار نظام آموزشی که در سال ۱۳۷۱ تدوین شد، قرار بر این بود که بخشی از سرفصلهای ترم اول و بعضا ترم دوم دانشگاه به مقطع پیشدانشگاهی منتقل شود و به جای آن از واحدهای درسی دوره کارشناسی در دانشگاه کاسته شود اما در عمل با اجرای این طرح بار آموزش و پرورش سنگین شد در حالی که واحدهای آموزشی دانشگاه تغییری نکرد. در واقع بار علمی دانشگاه به آموزش و پرورش منتقل شد در صورتی که این فشار علمی، اگر هم لازم باشد، میبایست در دانشگاه به دانشجویان وارد شود.
کتابهای درسی و پایین آمدن سرانه مطالعه
یکی دیگر از آسیبهایی که حجم بالای کتابهای درسی به دنبال داشته، اثر سوء آن بر روی سرانه مطالعه در ایران است.
آمارها نشان میدهند بیشترین فراوانی آمار سرانه مطالعه در ایران بین ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در روز است؛ یعنی به طور میانگین هر ایرانی روزانه کمتر از ۱۵ دقیقه مطالعه میکند.
این در حالیست که حجم بالای کتابهای درسی از یک سو و نادیده گرفتن فرهنگسازی برای مطالعه کتابهای غیر درسی در آموزش و پرورش از اصلیترین علتهای پایین آمدن سرانه مطالعه در ایران است.
پریسا زمانی یکی از کتابدارهای شاغل در دبیرستان دخترانه تهران در این باره به کیهان لندن میگوید: «کتابخانه مدارس به محلی برای تجمع کتابهای کمک آموزشی تبدیل شده است. کتابخانه دبیرستان ما نزدیک به دو هزار جلد کتاب دارد که متاسفانه یک پنجم کتابها، کتابهای کمک آموزشی هستند و متاسفانه این کتابها مدام در حال رفت و آمد از کتابخانه هستند. دانشآموزان علاقهای به مطالعه کتابهای غیر درسی ندارند و تک و توک دانشآموزی کتابی در حوزه ادبیات یا تاریخ از کتابخانه امانت میگیرد. یک دهه پیش کتابهای غیر درسی هم برای تحقیقات و دست کم با انگیزه گرفتن نمره از معلم امانت گرفته میشد که با وجود اینترنت و ویکی پدیا دیگر از این نوع امانت گرفتنها هم خبری نیست و در واقع دانشآموزان معمولاً در طول سال کمتر با کتابهای غیر درسی و غیر کمک آموزشی درگیر هستند.»
این کتابدار میگوید: «هیچ برنامه مشخص و منسجمی هم از سوی آموزش و پرورش تدوین و ابلاغ نشده که سرانه مطالعه کتابهای غیر درسی مدارس افزایش پیدا کند و کتابخانهها و مطالعه غیر درسی دغدغه مسئولان آموزش و پرورش نیست. در حالی که همانطور که از نام این وزارتخانه مشخص است نباید تنها به بخش آموزش توجه کند و بحث پرورش دانشآموزان هم به همان اندازه دارای اهمیت است و چه چیز بهتر از مطالعه غیر درسی برای پرورش فکر و ذهن دانش آموزان؟»