دو جوان که چندی پیش یک بانوی آمریکایی را در تهران خفه کرده بودند با شکایت شوهر مقتول در دادگاه حاضر شدند.
شوهر ایرانی زن آمریکایی گفت: در روزحادثه همسرم از خانه خارج شد اما دیگر به منزل بازنگشت هر چه با او تماس گرفتم نتوانستم او را پیدا کنم.
پلیس مشخصات اتومبیل ماری را از شوهرش گرفت و تحقیقات در این زمینه آغاز شد. پلیس متوجه شد چند روز بعد از ناپدید شدن ماری از کارت سوخت اتومبیل او در یک پمپ بنزین استفاده شده است. وقتی دوربین‌های مداربسته بررسی شد، مأموران تصویر آرش و رامین را در آنها دیدند.
رامین ابتدا به مأموران گفت تا کنون ماری را ندیده است، اما پس از مشاهده مستندات پلیس، پرده از راز قتل ماری برداشته شد.
رامین گفت: یک تلفن اشتباه پای مرا به این ماجرا باز کرد، می‌خواستم شماره دوستم را بگیرم که دو رقم آن جا به جا شد و با ماری آشنا شدم.
او با من قرار گذاشت، هنگامی که سر قرار رفتم اصرار کرد با هم رابطه داشته باشیم، من هم موضوع را با دوستم آرش در میان گذاشتم فکر می‌کردم او زنی ثروتمند است برای همین نقشه کشیدیم که او را به قتل برسانیم.
آنها جسد ماری را در محلی که پنهان کرده بودند به پلیس نشان دادند.
در جلسه‌ای که برای رسیدگی به این پرونده تشکیل شد همسر ماری که ایرانی است وفرزندانش برای قاتل مادرشان درخواست اعدام کرده‌اند.
همسر ماری گفت: سال‌ها پیش به آمریکا رفتم، آنجا با ماری ازدواج کردم صاحب دو فرزند شدیم و زندگی خوبی داشتیم تا اینکه تصمیم گرفتیم به ایران بیاییم و اینجا زندگی کنیم.
سپس رامین گفت وقتی با ماری آشنا شدم ۱۹ سال داشتم. او زنی میانسال بود و می‌خواست با من دوست شود، او به من گفته بود زن ثروتمندی است، موضوع را با دوستم آرش در میان گذاشتم و نقشه سرقت کشیدیم. روز حادثه ماری با ماشین سر قرار آمد، من در صندلی جلو بودم و آرش در صندلی عقب. آرش گردنش را گرفت تا کیفش را بدزدیم اما ماری مقاومت کرد و کیف را نداد، آرش هم آنقدر گردنش را فشار داد تا مرد. جسد ماری را به بیابان‌های اطراف تهران بردیم و پول‌ها و ماشینش را هم دزدیدیم.
آرش هم در دادگاه اتهام قتل و سرقت را قبول کرد و گفت هر چه رامین گفته صحیح است. در ادامه، وکیل آرش در دفاع از موکلش گفت: امکان درخواست اعدام برای اولیای دم وجود ندارد، چون مقتول مسیحی بوده و طبق قانون نمی‌توان برای آرش تقاضای اعدام کرد.
اما همسر ماری گفت: زمانی که با ماری ازدواج کردم مسلمان شد و مسلمان شدن او در ایالتی که ازدواج کردیم ثبت شده است.
بعد از اینکه مدارک مسلمان شدن ماری به دادگاه ارائه شد با توجه به درخواست اولیای دم، آرش به اعدام و رامین به ۱۵ سال زندان محکوم شدند، اما پرونده با اعتراض متهمان به دیوان عالی کشور رفت و دیوان رأی صادره را نقض کرد و بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری رسیدگی و آرش بار دیگر به اعدام محکوم شد.
در آخرین جلسه دادگاه که این هفته برپا شد آرش گفت نمی‌خواستم ماری را خفه کنم دهان او را گرفتم جیغ نزند ولی جان خود را از دست داد. رأی دادگاه به زودی اعلام می‌شود.
