رییس یک شرکت چندی پیش درمشهد هنگام ورود به دفتر خود مورد حمله دزدان مسلح که پیش از او وارد شرکت شده بودند قرار گرفت.
آنها قبل از ورود مدیر، منشی او را به صندلی بسته بودند. در جریان درگیری با دزدان، صاحب شرکت مجروح شد. سارقین او را هم به صندلی بستند، بقیه ماجرا را از زبان منشی جوان شرکت میخوانیم.
ساعت ۸ صبح طبق معمول با آسانسور به محل شرکت در طبقه سوم ساختمان آمدم، در همین حال دو مرد جوان که لباس کار به تن داشتند گفتند از سازمان آب برای بررسی تأسیسات لولهکشی ساختمان آمدهاند اما وقتی من در ورودی شرکت را باز کردم آنها به زور وارد شدند و دست و پاهای مرا با چسب پهن به صندلی اتاق بستند و بعد آنها که تا این لحظه ماسک بهداشتی بر صورت داشتند کلاههایی که صورتشان را میپوشاند را بر سرشان کشیدند.
ساعت ۳۰/۹ صبح وقتی مدیر شرکت وارد دفتر شد او را با تهدید اسلحه به گروگان گرفتند و پس از زد و خورد وی را به صندلی بستند.
یکی از سارقان کنار مدیر در دفتر باقی ماند و سارق دیگر با تهدید به مرگ مرا سوار اتومبیلم کرد و به بانکی برد تا فیش نقدی ۱۱۰ میلیون تومانی را که از مدیر شرکت گرفته بود وصول کند. من هم ازترس با وی همکاری کردم و بعد از دریافت پول از بانک به طرف خیابان ارک سابق به راه افتادیم، در آن جا سارق پولها را به دلار تبدیل کرد و بعد مرا به شرکت بازگرداند و با بستن دست و پاهایم هر دو نفر از محل فرار کردند.
سردار امیری رییس پلیس خراسان درباره این حادثه گفت: با توجه به حساسیت موضوع این پرونده به پلیس آگاهی ارجاع شد و کارآگاهان با تجربه در بررسیها به اظهارات منشی شرکت مشکوک شدند چرا که دختر جوان فرصتهای زیادی برای افشای هویت گروگانگیریمسلح داشت، اما با آنها همکاری کرده بود و حتی در جریان وصول چک بین بانکی و واریز ۱۵ میلیون تومان به حساب خود در حالی که فرصت کافی برای آگاه کردن مأمور مسلح بانک داشته، هیچ تلاشی نکرده است.
منشی شرکت به عنوان مظنون اصلی این ماجرا بازداشت شد اما همکاری با دزدان مسلح را انکار کرد تا این که کارآگاهان از طریق ردیابی اطلاعاتی به ماجرای دوستی منشی با جوانی ۳۰ ساله پی بردند.
تحقیقات نشان داد مشخصات دوست منشی شرکت با سرکرده سارقان مطابقت دارد اما این دختر همچنان نقش خود را در این ماجرا انکار میکرد. کارآگاهان مدارکی یافتند که نشان میداد سارقین قصد دارند از کشور خارج شوند و به همین دلیل دنبال خرید پاسپورت جعلی هستند. وقتی این اطلاعات به منشی نشان داده شد وی مجبور به اعتراف گردید و راز دستبرد مسلحانه را فاش کرد ولی سرکرده باند اطلاعات دقیقی از خود به دختر نداده بود.
دختر ۲۸ ساله که از هفت ماه قبل با سرکرده باند آشنا شده گفت: وقتی «سعید» فهمید که مدیر شرکت ایزوگام پولدار است به من گفت هیچ آدمی پولدار نمیشود مگر آن که دست به کار خلاف زده باشد. آنها حق من و تو را خوردهاند و ما باید این پولها را از آنها پس بگیریم تا بتوانیم با یکدیگر ازدواج کنیم. این بود که مرا راضی کرد تا با آنها همکاری کنم ولی از محل زندگی سعید و دوستش که در این ماجرا نقش داشتند هیچ اطلاعی ندارم.
کارآگاهان با انجام یک سری فعالیتهای اطلاعاتی و مراقبتهای پلیسی توانستند رحیم(سعید) ۳۰ ساله و همدست ۲۰ ساله او را در یک خوابگاه دانشجویی دستگیر کنند. در بازرسی از اتاق آنها سلاح، دلارها و لباسهای مورد استفاده سارقان کشف شد.
سعید در جریان تحقیقات خود را «رابین هود» معرفی کرده و در حالی که مدیر شرکت را کتک میزده به او گفته است: من رابین هود هستم و باید پولهای شما را بین فقرا تقسیم کنم. در حالی که او با فریب دختر جوان پولها را بین خود و همدستش تقسیم کرده بود و منتظر آماده شدن مدارک جعلی بود برای فرار به خارج بود.
به گفته رییس پلیس مشهد، سعید مدتها تحت تعقیب قضایی بوده و چند سال در ترکیه زندگی میکرده است. او بعد از جدایی از همسرش به مشهد گریخته و پس از آشنایی با دانشجوی ۲۰ ساله و منشی شرکت، نقشه سرقت را طراحی کرده بود. سردار امیری رییس پلیس خراسان که از ساعات اولیه این حادثه در جریان آن بوده است به خبرنگاران گفت: از ماجرای زندگی رابین هود مشهدی میتوان یک فیلم پر هیجان ساخت.