احمد رأفت – کیهان در ۷۵ سال عمر خود، روزنامهنگاران بسیاری را تحویل جهان رسانهای در ایران داده است. چندین نسل از روزنامهنگاران ایرانی در تحریریه کیهان متولد شدند. یکی از آنها نوشابه امیری است.
نوشابه امیری که امروز در پاریس زندگی میکند، در کشاکش انقلاب، زمانی که روزنامهنگار جوانی بود راهی پایتخت فرانسه شد تا با آیتالله خمینی، در نوفللوشاتو، گقتگویی برای کیهان انجام دهد. تنها گفتگوی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی با یک رسانه ایرانی.
در آن روزها دکتر مصطفی مصباحزاده، مدیر گروه انتشاراتی کیهان نیز در پاریس بسر میبرد. نوشابه امیری به کیهان لندن میگوید: «با وجود اینکه دکتر مصباحزاده مدتی بود از تهران رفته بود و در پاریس زندگی میکرد، ولی نه تنها مخارج اقامت ۴۰ روزه مرا به عنوان روزنامهنگار کیهان تقبل کرد، بلکه در تمام مدت تلاش داشت آنچه در ایران میگذشت را به صورت روزانه از دور دنبال کند و در جریان کار باشد».
فضای انقلابی در تحریریه
فضای غالب در آن روزها در کیهان، بنا بر آنچه نوشایه امیری میگوید، «مانند فضای کل جامعه، فضایی انقلابی بود. تمام نیروهایی که درون جامعه فعال بودند، از چپها گرفته تا ملیون، علاوه بر گروههای اسلامی در این موسسه نیز حضور داشتند. خط اصلی در آن روزها حمایت از انقلاب بود. ریاست تحریریه با رحمان هاتفی بود که البته به صورت روزانه با دکتر مصباحزاده در پاریس در تماس بود».
نوشابه امیری میافزاید: «با ورود آیتالله خمینی به تهران و تشکیل دولت موقت، در عمل انجمن اسلامی تحریریه را اشغال کرد. انجمنی که میتوان گفت هیچکدام از آدم حسابیهای تحریریه را در بر نمیگرفت و بسیاری هم برای همراهی با جوّحاکم یک شبه مسلمان شده بودند». این انجمن اسلامی به گفته نوشایه امیری، «اقلیتی را بیش در بر نمیگرفت، ولی اقلیتی بسیار فعال که با شعارهای مرگ بر چپ و مرگ بر ملیون، کارش ایجاد رعب و وحشت در تحریریه بود. گاهی دم در میایستادند و از ورود کسانی که با این جوّ همکاری نمیکردند، به تحریریه جلوگیری میکردند».
ترک «خانه»
این روزنامهنگار از روزی میگوید که «از ترس این افراد در تحریریه زدم زیر گریه». تحریریه کیهان، به گفته نوشابه امیری، با دیدار این انجمن اسلامی که روزی شماره ویژهای را منتشر ساخت و به دیدار خمینی رفت، کاملا به تصرف آنها درآمد. پس از آن دیدار، کسانی را که از خود نمیدانستند یا اخراج کردند یا با بازخرید و محکوم به خانهنشینی کردند». در همان روزها بود که نوشابه امیری نیز تصمیم گرفت از کیهان برود: «روزی که تحریریه را ترک کردم احساس کردم از خانهام میروم».
بعد از ترک کیهان، نوشابه امیری نیز چون بسیاری دیگر مجبور به خانهنشینی شد، تا سالها بعد که توانست در یک نشریه سینمایی کاری برای خود دست و پا کند. این روزنامهنگار در اشاره به آن روزها به کیهان لندن میگوید: «نام، شغل، عشق و ذوقمان را دزدیدند، کسانی پا به کیهان گذاشته بودند که هیچ شباهتی به ما نداشتند. در آن سالها بود که خودی و ناخودی چهره خودش را برای اولین بار نشان داد».
نوشابه امیری در ادامه میافزاید: «همه چیز برای خودیها بود و سهم ما ناخودیها هیچ بود، آنها خود را محق و دیگران را بدون هیچگونه حقی تصور میکردند و میکنند. در آن دوران بود که یاد گرفتم باید این فاصله را حفظ کنم و حواسم باشد که این تنها یک رفتار نیست، بلکه یک تفکر است، تفکری که نه تنها کیهان، بلکه ایران را در اختیار گرفته بود».
«دکتر» امیدی به «اصلاحات» نداشت
نوشابه امیری از دیداری با دکتر مصباحزاده در جریان سفری به پاریس در دوران موسوم به اصلاحات و ریاست جمهوری محمد خاتمی میگوید: «با دکتر در کافهای در پاریس ملاقات داشتم. ساعتها از آنچه در ایران در حال وقوع بود گفتم و او با حوصله گوش کرد، در خاتمه تنها در یک جمله گفت اشتباه میکنید، مشکل بنیادیتر از این حرفهاست. و حق با او بود».
این روزنامهنگار وتقریبا تمامی کسانی که در دوران پیش از انقلاب در کیهان کار کرده بودند، بنیانگذار این روزنامه و موسسه انتشاراتی را که حول این روزنامه شکل گرفته بود، یک «استثناء» در آن دوران میدانند. نوشابه امیری میگوید: «کیهان برای دکتر مثل فرزندش بود. اگرچه در کارهای تحریریه دخالت نمیکرد، ولی همه چیز را زیر نظر داشت، همه را به اسم میشناخت، از کارگر چاپخانه، تا کارمند بخش اداری و البته همه روزنامهنگاران را».
نوشابه امیری بنیانگذار کیهان را «یک انسان استثنایی و یک سیاستمدار قابل» تعریف میکند و در همین زمینه میافزاید: «در آن زمان نیز فشارها بر کیهان کم نبودند، دکتر مصباحزاده قادر به برقراری چنان توازنی بود که روزنامه صدمه نبیند و در عین حال هرگز کسی را به حال خود رها نمیکرد. اگر کسی از کار ممنوع شده بود، حقوقاش را در خانهاش میبردند و حتی در برخی موارد این افراد را بری مدتی به خارج میفرستاد تا آبها از آسیاب بیفتد».
در پایان این گفتگو، نوشابه امیری به کیهان لندن میگوید: «اگر زمانی کسی تاریخ معاصر ایران را بدون سوگیری و غرض بنویسد، باید از دکتر مصباحزاده به عنوان یکی از بنیانگذاران ایران مدرن نام ببرد».
[کیهان لندن شماره ۱۱۵]
البته همه هم-نسلان من خانم امیری را با صدای استرلینگ نورت (رامکال) می شناسند نه فعالیت روزنامه نگاری
تیتر مقاله غلط املائی دارد: استثـ[ـنـ]ـائی