(+عکس، ویدیو) چندی پیش گروه کُر بهار دو کنسرت پیاپی در پاریس و لندن تحت عنوان «آوای صلح» برگزار کرد.
فرصت خوبی بود تا با آقای آرش فولادوند بنیانگذار، مدیر و رهبر این گروه به گفتگو بنشینیم.
-تاسیس و نخستین کُرهای ایرانی به چه زمانی برمیگردد و نخستین آهنگسازان و تنظیمکنندگان ایرانی در زمینهی موسیقی کُر چه کسانی هستند؟
-اولین تجربهها در این زمینه به روبن گریگوریان بر میگردد. او در سال ۱۳۲۵ به عنوان معاون پرویز محمود در ادارهی موسیقی کشور و هنرستان عالی موسیقی برگزیده شد و درهمان سال گروه کُر هنرستان عالی را تاسیس کرد. خود او نیز اثری به نام «سوییت ایرانی» برای کُر و ارکستر تصنیف کرد. پس از گریگوریان، حشمت سنجری در این زمینه کار کرده و اثری با عنوان «نیایش یزدان» برای کُر و ارکستر احتمالاً اواخردههی ۳۰ شمسی آفریده و اجرا کرده است. از این دو اثر من متاسفانه به ضبطی دست پیدا نکردم. اضافه کنم که در سالهای آغازینِ دههی پنجاه «اِولین باغچهبان» مربی پیانو و آواز و خوانندهی اپرا، گروه کُر ملی ایران را بنیان نهاد. از اجراهایِ این گروه هم به ضبطی دست نیافتهام. قدیمیترین ضبطی که دارم به سال ۱۳۵۶ خورشیدی و از گروه کُر «هم آوایان» است. این گروه توسط گلنوش خالقی، دختر روحالله خالقی، تاسیس و رهبری شد. این اجراها به معنای واقعی کلمه چندصدایی هستند و صداهایِ سوپرانو، آلتو، تنور و باس به خوبی در آنها شنیده میشوند. آهنگهای این اجراها توسط آلفرد ماردویان تنظیم شده و به رهبری گلنوش خالقی اجرا شدهاند. نه فقط کیفیتِ اجرا بلکه کیفیتِ فنی ضبط نیز، با توجه به فنآوری آن زمان، به راستی بی نظیر هستند. میدانید که امروزه فنآوری مدرن امکانات زیادی برای تصحیح و ارتقاء کیفیت موسیقی در مرحلهی میکس و تدوین فراهم میکند در حالی که این امکانات در آن زمان وجود نداشت. آشکار است که این ضبطها توسط دو میکروفن واز دو زاویه- برای صدای استریوفونیک- انجام شده و کُل «آمبیانس» ضبط شده است.
در دوران انقلاب ما شاهد سرودهایی هستیم که ترکیبی هستند از موسیقیِ سنتی ایرانی و صدای کُر که توسط گروههایی مانند شیدا و عارف ضبط و پخش میشدند. این سبک کار پس از انقلاب چندان دوام نیافت. در زمینهی موسیقیِ کلاسیک، بخصوص موسیقی کُر، نیز در ایرانِ بعد از انقلاب ما شاهد یک دورهی چندین سالهی گسست و فترت هستیم. تا اینکه سالها بعد از انقلاب در چارچوب موسیقیِ سنتی استفاده از موسیقیِ آوازیِ چند صدایی تدریجا تحمل میشود. البته این به معنایِ احیای فعالیت گروههای کُر نیست بلکه ما صرفاً شاهد همراهی ۵ الی ۶ خوانندهی زن و مرد- با صداهایِ مختلف- با موسیقی سنتی ایرانی هستیم. این وضعیت ادامه دارد تا اینکه زندهیاد محمد نوری گروه کُر خودش را برای همراهی با اجراها و ضبطهایش ایجاد میکند. در کنار این، تعدادی انگشتشمار گروههای کُر به تدریج شکل میگیرند که بدیهی است از امکان تبلیغ و پخشِ گسترده، بخصوص برای ارایهی کارهایِ بزرگ، برخوردار نیستند. بعدها لوریس چکناوریان، آهنگساز و رهبر معروف، به دنبال ازسرگیری فعالیتاش در ایران گروه کُری تشکیل میدهد که برای همراهی با آواز و ضبط چند اثر از شهرام ناظری با صدای خودش مورد استفاده قرار میگیرد. این همزمان میشود با تشکیل گروههای کُر و افزایش تعداد آنها و پخش گستردهی آثار موسیقی کُر درایران.
-گروه کُر بهار کی و توسط چه کسی و یا کسانی تاسیس شده؟
-گروه کُر بهار در حدود سال ۲۰۰۷ در پاریس شکل گرفت. داستان از آنجا شروع شد که من کلاسهای خصوصی «سولفژ» یا نُتخوانی با هفت هشت نفر داشتم. با این چند نفر تصمیم گرفتیم یک گروه کُر تشکیل بدهیم. کار شروع شد و به تدریج تعداد علاقمندان بیشتر شد تا اینکه تعدادمان در حال حاضر به ۱۲۰ نفر رسیده است. از اینان البته ۸۰ نفر دارای توانایی روی صحنه رفتن و اجرای کنسرت دارند.
ما در پاریس در سالهای گذشته چندین کنسرت با عناوینی مانند «راه ابریشم» و «آوای صلح» برگزار کردیم. اولین کنسرت «آوای صلح» ما با تکخوانی دریا دادور در مقابل ۱۵۰۰ تماشاگر بود. پس از اجرا، مهرداد بران که موسیقیدان و نوازندهی مجرب ویولن سل و خالق آهنگ «خون ارغوان» است، پشت صحنه آمد و صادقانه اظهارعلاقه به همکاری با ما کرد. ما هم که در آستانهی گسترش کار بودیم از چنین پیشنهادی و آن هم از سوی یک موسیقیدانِ برجسته استقبال کردیم و همکاریِ ما شروع شد. از آن زمان به بعد مهرداد بران حضور پُررنگی در گروه بهار دارد هرچند که در میانهی راه به ما پیوسته بود.
-لطفاً از سابقهی خودتان درعرصهی موسیقی برای ما بگویید.
-من از ۷ سالگی نواختن پیانو را نزد استادانی مانند مسعود اقبالی، کوهستانی و ستاری در ایران شروع کردم تا اینکه به فرانسه آمدم و نزد معلمِ برجستهی پیانو، خانم ویرجینی فونتانارزا ادامه دادم و با کمک او پس از سه سال شرکت در کنکور دشوار کنسرواتوار ملی موسیقی فرانسه وارد این مرکزِ معتبر شدم. هنور هم محصل رشتهی هارمونیزاسیون، ارکستراسیون و رهبری در آنجا هستم. یکی از استادانم، فرانسوا سن تیو است که استادِ بنام هارمونیزاسیون و آهنگسازی است.
– آیا شما تنها آثار فارسی و ایرانی را اجرا میکنید و یا در رپرتوارتان کارهای فرنگی نیز گنجانده شده است؟
-ما قبلاً چند اثر از موسیقی کلاسیک غربی، مانند کارهایی از جوزپه وردی، در کنسرتها اجرا کردیم. ولی با توجه به مسائلی که به آنها خواهم پرداخت ترجیح میدهیم که تنها به اجرای موسیقی ایرانی بپردازیم. متاسفانه ما دسترسی به آرشیو ملی موسیقی ایرانی در داخل کشور نداریم. در خودِ ایران هم دسترسی به این آرشیو چندان آسان نیست. در نتیجه ما باید وقتِ طولانی برای به دست آوردن و تنظیم مجدد آثار ایرانی، فرضاً مانند «دخترِ بویر احمدی» صرف کنیم. به عبارت دقیقتر، ما باید آثار ضبط شده را به دقت گوش کنیم و صداهایِ مختلف انسانی و آلات موسیقی را تشخیص بدهیم و نتبرداری کنیم. سپس به مرحلهی تنظیمِ مجدد و بهتر قطعهها میرسیم. نمونهای برایتان بیاورم تا موضوع روشنتر شود. آهنگ «بوی جوی مولیان» را در نظر بگیرید. روحالله خالقی تنظیمی از آن برای ارکستر بزرگ و تکخوانهای زن و مرد دارد که مرضیه و بنان آن را اجرا کردند. بعدها گلنوش خالقی این آهنگ را برای گروه کُر و پیانو تنظیم، اجرا و ضبط کرد. کاری که ما کردیم تلفیقِ کارِ پدر و دختر و خلق اثری نوین بود که نزدیک به ۴ ماه طول کشید. دوم آنکه هزینهای که برای اجرا و ضبط ویدئویی کنسرتهایمان تقبل میکنیم بسیار بالاست. در نتیجه ترجیح میدهیم این هزینه را به یکی از اهداف اصلی گروه کُر بهار- که معرفی هنر و فرهنگ ایرانی به ایرانیان و غیر ایرانیان است- اختصاص دهیم.
-آیا شما در ارکستراسیون کارهایتان از آلات موسیقی سنتی ایرانی استفاده میکنید؟
-ما در حال حاضر از یک تنبک و یک تار در ارکستراسیون کارهایمان و اجرایِ آنها توسط ارکستر پاریس شرقی استفاده میکنیم. البته در نظر داریم با صرف هزینهی بالا حضور آلات موسیقی اصیل ایرانی را در ارکستراسیون و اجراهای خود گسترش بدهیم.
– دلیل انتخاب عنوان «آوای صلح» برای دو کنسرتی که اخیراً درپاریس و لندن برگزار کردید چیست؟
-ببینید، معمولاً در رسانههایِ غربی تصویریِ منفی از ایران و مردم ایران ساخته و پرداخته میشود. ایران به عنوان کشوری جنگطلب و حامی تروریسم معرفی میشود. این برای جوانانِ ایرانی که در خارج از کشورهستند و تمام کسانی که دلشان برای آن سرزمین میتپد بسیار دردناک است. ما تلاش میکنیم که با کارِ مثبت، یعنی با معرفی فرهنگ و هنر ایرانی به غیر ایرانیان و رساندنِ بانگ صلحدوستی مردم ایران به جهانیان، با این تصویرِ منفی مقابله کنیم. در گروه بهار، ما از تمام مناطق ایران و از گروههایِ سنی مختلف، از اقشار و حرفههای مختلف عضو داریم که همگی ما در میهندوستی و صلحطلبی وجه مشترک داریم و میخواهیم به این ارزشها با عنوان «آوای صلح» پژواک داده باشیم.
افزون بر این، ما در گروه بهار بر این باور هستیم که درفراسوی مرزهای سیاسی و عقیدتی، این فرهنگ و هنر ایرانی است که ما را به همدیگر پیوند میدهد و انسجام میبخشد و ما را قادر به خلق آثار بزرگ میکند.
-به نظر میرسد که پایهریزی و شکل گرفتن گروه کُر بهار در فرانسه چندین سال طول کشیده در حالی که در لندن خیلی زودتر شما به نتیجه رسیدهاید. این موفقیت را محصول چه میدانید؟
-ما «تکالیف خانهی»مان را در فرانسه انجام داده بودیم که دوستان لندنی از ما دعوت به همکاری کردند. در لندن نیز با کار جمعی بود که توانستیم خیلی زودتر به نتیجه برسیم. در لندن ما اکنون ۹۰ نفرعضوفعال داریم.
– از ویدئوهای شما که درفرانسه ضبط شده معلوم میشود که تعداد زیادی غیرایرانی در بین حاضران هستند. آیا در کنسرت لندن هم همینطور بود؟
-گفتم که یکی از اهداف اصلی ما آن است که فرهنگ و هنر کشورمان را به عنوان جواهر به غیرایرانیان ارایه دهیم تا به آن علاقمندشان کنیم. بله، در حدود یک سوم آمفی تئاتر را در فرانسه معمولاً مهمانان غیر ایرانی تشکیل میدهند. در لندن هم تقریباً در همین حدود غیرایرانی حضور داشتند. البته حضور هموطنان ما علاوه بر حمایت مالی با خرید بلیت در برگیرندهی حمایت عاطفی نیزهست.
در رابطه با اهداف اصلیمان باید بگویم که درکنسرتهایمان حداکثر ۱۰۰۰-۱۵۰۰ نفر حضور دارند در حالی که ویدئوهایمان را چند صد هزار نفر تماشا کنند. در نتیجه سرمایهگذاری اصلی ما روی تهیهی ویدئوهایی با کیفیت حرفهایِ بالاست تا نتیجهی زحمات ما را هزاران نفر و از طریق شبکههایِ تلویزیونی ایرانی میلیونها نفر تماشا کنند.
-با توجه به بینندگان ایرانی و فارسیزبان شبکههای تلویزیونیِ ایرانی مانند بی بی سی، من و تو و صدای آمریکا، آیا هدف رسیدن صدای شما به مخاطبان غیرایرانی تحقق مییابد؟
-ببینید، یکی دیگر از اهداف اصلی ما آن است که به تماشاگران ایرانی نشان دهیم که یک فرهنگ نوین هم امکانپذیراست و آن کار جمعی در قالب اجرای موسیقی کُر است. ما، ایرانیان، درعرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری ناخودآگاه دنبال یک قهرمان و یک یگانه، مانند کاوه آهنگر هستیم. درزمینهی موسیقی هم منتظریم که یکی به تنهایی روی صحنه برود و به قول معروف «بترکاند». ما بیشتر اهل کار انفرادی هستیم. ما در گروه کُر بهار، در برابر این فرهنگ میخواهیم اشاعه دهندهی فرهنگ جمعی باشیم. میخواهیم به ایرانیان نشان دهیم که با کارِ جمعی میتوان به سطوحِ بالاتر وبه موفقیت رسید. میخواهیم نشان دهیم که صدای جمعِ بزرگ هم میتواند زیبا و دلنشین باشد. ما در هماهنگی و رابطهی مکمل با همدیگر روی صحنه میرویم و با خلق لحظات زیبا انرژی مثبت میدهیم و در یک کلام فرهنگ میسازیم.
-آقای فولادوند، با سپاس از شما.