پرستو میر – «طراحی صنعتی» واژهای دهانپرکن و جذاب برای اکثر شرکتکنندگان کنکور در گروه هنر است. رشتهای که معمولا اکثر رتبههای بالا در زیرگروه هنر، مخصوصا آنهایی که دیپلمههای ریاضی و فنی هستند، آن را انتخاب میکنند.
در دفترچههای معرفی رشتهها که از سوی سازمان سنجش آموزش کشور در اختیار داوطلبان کنکور قرار میگیرد از این رشته به عنوان پلی میان هنر و صنعت یاد شده و بازار کار آن را خوب توصیف میکند.
تاریخچه ظهور این رشته در دانشگاههای کشور به سال ۱۳۶۱ و بعد از قضیه انقلاب فرهنگی برمیگردد. مهندس سردار حاجتی مدارایی که تنها دانشآموخته ایرانی این رشته در آلمان بود به ایران بازمیگردد و پس از حدود سه سال تلاش بی وقفه موفق میشود این رشته را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بنیانگذاری کند.
در ابتدا در سال اول راهاندازی این رشته در ایران، داوطلبان از گروه ریاضی انتخاب میشدند و به دلیل اطلاعرسانی ناقص از سوی سازمان سنجش، تعدادی از پذیرفتهشدگان معترض شده و چون علاقهای به جنبه هنری این رشته نداشتند ریاست دانشگاه تهران را مجبور کردند که با انتقال آنها به سایر رشتههای دانشکده فنی دانشگاه تهران موافقت کند. همین امر باعث شد از سال بعد داوطلبان این رشته فقط از گروه هنر پذیرفته شوند.
در واقع جامعترین تعریف از این رشته که هنوز بعد از گذشت ۳۵ سال از بنیانگذاری آن در جمع صنعتگران کشور ناشناخته باقی مانده است اینست که: طراحی صنعتی فرآیندیست هدفمند جهت ایجاد ارزشهای جدید در تولیدات صنعتی.
همانطور که گفته شد این رشته بعد از گذشت بیش از سه دهه از بنیانگذاری آن در ایران هنوز در میان قشر وسیعی از صنعتگران کشور ناشناخته باقی مانده است. این در حالیست که بسیاری از دانشآموختگان این رشته با مواردی همچون انواع روشها و فرآیندهای تولید و همچنین دانش «ارگونومی» بیش از مهندسان رشتههای مختلف مهندسی آشنا هستند ولی به دلیل اینکه این رشته در وزارت علوم در گروه رشتههای کارشناسی قرار دارد و نه مهندسی، در بازار کار دانشآموختگان این رشته بسیار مظلوم واقع میشوند در حالی که طبق مصوبه وزارت علوم در سال ۱۳۷۴ کلیه دانشجویان این رشته ملزم به گذراندن واحدهای پایه رشتههای مهندسی نیز شدند.
آقای مجید م. دانشآموخته طراحی صنعتی از دانشگاه علم و صنعت ایران که در حال حاضردر یک شرکت واگنسازی مشغول به کار هست به کیهان لندن میگوید: «متاسفانه به دلیل سیاستهای غلط آموزشی و عدم پشتیبانی از دانشآموختگان این رشته نه مهندسان ما را به عنوان مهندس قبول دارند و نه سایر دانشآموختگان رشتههای هنر ما را هنرمند میدانند!»
در واقع بسیاری از دانشآموختگان طراحی صنعتی برای نفوذ در بازار کار مجبورند در زمینههای دیگر نیز بعد از فراغت از تحصیل مهارتهای لازم را کسب کنند. اکثر طراحان صنعتی به سمت شاخه «دکوراسیون داخلی و غرفهسازی نمایشگاهی» کشیده میشوند که با توجه به رشد تجملگرایی در میان مردم و کسبه، بازار کار بهتری دارد. در واقع هر طراح صنعتی در ایران فقط میتواند در یکی از مباحثی که در دانشگاه آموزش دیده فعالیت کند به عنوان مثال سه بعدیسازی ۳D modeling، ماکتسازی، نقاشی دیواری و ساخت عناصر شهری برای شهرداریها و غیره که حتی این فرصتهای شغلی موقت و گذرا هم به آسانی برای آنها فراهم نمیشود.
بر اساس آمار و ارقام که هنوز بر سر درستی و نادرستی آنها بحث و نظر وجود دارد نرخ بیکاری در ایران رقمی در حدود ۱۱-۱۲ درصد است که بر مبنای سرشماری سال ۸۵ و بر مبنای متدهایی که این روزها در کشورهای اروپایی مورد محاسبه قرار میگیرد حساب شده است. امروزه اقتصاد دانان معتقدند که این آمار در سال ۱۳۹۵ به ۵/۱۵ % (پانزده ونیم درصد) رسیده است.
در نهایت میتوان گفت به دلیل صنعت عقبمانده و راکد کشور، طراحان صنعتی آنچنان به کار نمیآیند و جایگاهی ندارند. بنابراین علاوه بر بخش دولتی، صنعتگران بخش خصوصی نیز تمایلی به نوآوری در محصولات تولیدی خویش ندارند و بنا براین تمایلی هم به استخدام یک طراح صنعتی ندارند. اینگونه است که اکثر طراحان صنعتی ایران بعد از فراغت از تحصیل اقدام به فراگیری حرفهای جدید مینمایند تا بتوانند وارد بازار کار شوند و یا از راههای مختلف جلای وطن میکنند و آینده شخصی و حرفهای خویش را در غربت جستجو میکنند و گروه سوم نیز فقط به صورت پروژهای و مقطعی میتوانند در زمینه کاری خود فعالیت داشته باشند.