کیهان آنلاین – ۲۷ خرداد ۹۳ – با نزدیک شدن مهلت ۲۰ ژوئیه برای دستیابی به توافق جامع هستهای بین دولت جمهوری اسلامی و کشورهای پنج بعلاوه یک، فعالیتهای دیپلماتیک برای شناخت و چانهزنی برروی مواضع نهائی طرفین شدت یافته است. در هفته گذشته مذاکرات دوجانبه در سطح معاونان وزارت خارجه بین ایران از یک سو و کشورهای آمریکا، روسیه، فرانسه و آلمان برگزار شد. با وجود اینکه از محتوای این مذاکرات اطلاعی در دست نیست، از موضعگیریهای محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی و اخبار رسانههای غربی میتوان دریافت که مسئله اصلی این مذاکرات، دامنه برنامه غنیسازی اورانیوم و تعداد سانتریفوژها بوده است.
از میان این سلسله مذاکرات، نشست با هیئت نمایندگی آمریکا که در آن نیکولاس برنز، آندی شرمن معاونان وزارت خارجه آمریکا و ژیک سولیوان شرکت داشتند از همه مهمتر بود. این مذاکرات در دو روز متوالی در ژنو برگزار شد . هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی به ریاست عباس عراقچی معاون وزارت خارجه در این گفتگوها شرکت داشت. او پس از پایان مذاکرات ژنو، این گفتگوها را مفید توصیف کرد ولی گفت که اختلاف مواضع طرفین کماکان باقی است .
در مقالهای که محمد جواد ظریف در هفته گذشته در روزنامه واشینگتن پست نوشت و بعدا” در روزنامههای ایران نیز انعکاس یافت، او از اینکه کشورهای غربی میخواهند برنامه غنیسازی اورانیوم ایران رامحدود کنند انتقاد کرد و تذکر داد که ترس کشورهای غربی از اینکه ایران از این برنامه برای دستیابی به سلاح هستهای استفاده کند، بی مورد است. او استدلال کشورهای غربی را مبنی بر اینکه ایران با دسترسی به ذخائر اورانیوم غنی شده خود خواهد توانست در مدت کوتاهی (دو تا شش ماه) به ساخت سلاح هستهای دست یابد ناشی از توهمات دانست و اضافه کرد که اگر ایران حتی قصد دستیابی به سلاح هستهای را داشته باشد به زمان بسیار طولانیتری در حد دوسال و نه دو ماه نیاز خواهد داشت. از دیدگاه او، ایران برای تهیه سوخت نیروگاه بوشهر به غنیسازی اورانیوم نیاز دارد و برای این منظور باید از تعداد حتی زیادتری سانتریفوژ استفاده کند.
موضع کشورهای غربی آن است که این کشورها با هدف دستیابی به یک توافق جامع با ایران و برخلاف متن صریح قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواستار توقف برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران شده بود، در موافقتنامه ژنو با غنیسازی به صورت محدود موافقت کردهاند و خواستار آن هستند که ایران نیز به منظور دستیابی به توافق جامع ، با این خواسته کشورهای غربی و کشورهای پنج بعلاوه یک موافقت کند. در این میان موضع وزیر خارجه فرانسه، لوران فابیوس، سختگیرانهتر بود. او گفت که باید ایران برنامه غنیسازی خودرا به بهرهبرداری از تعداد چند صد ساتتریفوژ محدود کند. این در حالیست که موضع کشورهای دیگر گروه پنج بعلاوه یک، بهرهبرداری از حدود ۵۰۰۰ سانتریفوژ در ایران است. از دیدگاه کشورهای این گروه، سوخت نیروگاه بوشهر به موجب قرارداد های جاری به مدت ۱۰ سال، تا ۲۰۲۱ از سوی کشور روسیه، سازنده نیروگاه تضمین شده است و ایران نیازی به غنیسازی اورانیوم ندارد. برای سالهای بعد نیز روسیه حاضر به تضمین تحویل سوخت این نیروگاه خواهد بود. از سوی دیگر بازار غنیسازی اورانیوم یک بازار بینالمللی است و بسیاری از کشورهای جهان که از نیروگاههای هستهای بهرهبرداری میکنند، از این بازار برای تهیه اورانیوم غنی شده استفاده میکنند . ایران هم میتواند برای بهرهبرداری از نیروگاههای هستهای دیگر که در آینده ساخته خواهد شد از این بازار استفاده کند. استدلال جمهوری اسلامی در این زمینه آن است که تجربه نشان داده است که کشورهای بزرگ در گذشته با وضع تحریمها از دستیابی ایران به نیازهای خود در این زمینه جلوگیری کردهاند و طبیعی است که ایران بخواهد نیازهای خودرا بدون تکیه بر کشورهای خارجی و با تکیه بر امکانات داخلی برآورده کند. البته گفته نمیشود که دلیل وضع تحریم و عدم رغبت کشورهای غربی به همکاری با رژیم ایران، سیاستهای خشونتآمیزو رفتار غیردوستانه جمهوری اسلامی با بسیاری از کشورهای جهان است که موجب منزوی شدن ایران در صحنه بینالمللی نیز شده است .
محمد جواد ظریف در مصاحبهای که در ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد) جاری با رسانه Inter Press Service انجام داده و در روزنامه تهران تایمز مورخ ۱۴ ژوئن نیز منتشر شده است به کشورهای گروه پنج بعلاوه یک پیشنهاد میکند که ایران حاضر است برای رفع نگرانی این کشورها، متعهد شود که کلیه اورانیوم غنی شده خود را بلافاصله پس از تولید به اکسید اورانیوم و سپس به میلههای سوخت جهت رآکتور بوشهر تبدیل کند و هرگونه شفافیت و بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در این زمینه میپذیرد. البته در حال حاضر ایران به فناوری تولید سوخت برای رآکتورهای قدرت مجهز نیست ولی طبق گفته ظریف ایران تا چند سال دیگر به این فناوری دست خواهد یافت. وزیر خارجه ایران یادآوری میکند که در سال ۲۰۰۵ ، در دوره پایانی ریاست چمهوری محمد خاتمی، ایران این پیشنهاد را به وزرای خارجه کشورهای بریتانیا، آلمان و فرانسه ارائه کرد ولی این کشورها خواستار توقف غنیسازی در ایران شدند. در آن زمان تنها ۲۰۰ سانتریفوژ در نطنز تحت بهرهبرداری بود. در حال حاضر تعداد سانتریفوژها به ۲۰۰۰۰ و غنیسازی از ۵% به ۲۰% رسیده است. طبق گفته او، ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم سرمایهگذاری وسیعی چه از نظر نیروی انسانی و چه از نظر منابع مالی انجام داده و منطقی نیست که از این سرمایهگذاری استفاده نکند.از این اظهارات میتوان این تهدید را نتیجهگیری کرد که اگر این بار نیز ایران با کشورهای پنج بعلاوه یک به توافق نرسد، برنامه هستهای ایران باز هم گسترش خواهد یافت. عباس عراقچی هم تهدید کرد که در صورت شکست مذاکرات، ایران غنیسازی در سطح ۲۰% را از سر خواهد گرفت. در همین حال، حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی نسبت به نتیجه مذاکرات جاری اظهار خوشبینی کرد و گفت که به نظر او دستیابی به یک توافق جامع تا ۲۰ ژوئیه جاری امکانپذیر است.
البته باید در نظر داشت که وضع ایران در سال ۲۰۰۵ در آستانه ریاست جمهوری احمدی نژاد با وضع فعلی کشور قابل مقایسه نیست. در آن زمان با افزایش قابل توجه قیمت نفت و عدم محدودیت صادرات آن، ایران توانسته بود با صادرات نفت خود به منابع عظیم مالی دست یابد. اما در حال حاضر، با تحریمهای وضع شده علیه جمهوری اسلامی، چنین امکانی وجود ندارد و اگر رژیم ایران حاضر به توافق با گروه کشورهای پنج بعلاوه یک نشود، اوضاع اقتصادی ایران روز به روز بدتر خواهد شد. به این ترتیب میتوان این اظهارات ظریف را بیشتر یک بلوف سیاسی دانست تا یک موضعگیری جدی.
از سوی دیگر، اینکه جمهوری اسلامی در طول مدت ۲۰ سال با اختصاص منابع مالی گسترده، انزوای سیاسی و فشار اقتصادی بر مردم ایران، هدف خود را بر پایه بهرهبرداری از یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی هستهای (نیروگاه بوشهر) قرار داده با هیچ منطقی قابل توجیه نیست و آشکار است که اهداف دیگری بجز بهرهبرداری از یک نیروگاه مورد نظر بوده است. ایران با در دست داشتن ذخائر عظیم نفت و گاز و بهرهبرداری از ۴۰۰۰۰ مگاوات نیروگاه با سوخت فسیل و آبی در حال حاضر، نیازی به رویاروئی با این همه مشکلات را نداشته است.
در هر حال، در آستانه مذاکرات سرنوشت ساز هفته جاری در وین بین رژیم ایران و گروه کشورهای پنج بعلاوه یک، مواضع دو طرف بسیار متفاوت به نظر میرسد. اینکه تا چه اندازه طرفین مذاکرات بتوانند در جهت نزدیک شدن این مواضع کوشش کنند، بسته به اراده دو طرف دارد و قابل پیشبینی نیست. آنچه مسلم است آن است که اگر هدف طرفین دستیابی به موافقتنامه جامع تا تاریخ ۲۰ ژوئیه باشد، باید زمینه توافق در مذاکرات جاری روشن شود. در غیر این صورت، طرفین میتوانند مهلت دستیابی به توافقنامه نهائی را برای مدت شش ماه تمدید کنند. از نظر دولت جمهوری اسلامی ایران، دستیابی به توافق جامع در این دور از مذاکرات دارای اهمیت زیادی است زیرا از یک سو تحریمها به تدریج برداشته شده و وضع اقتصادی ایران بهبود خواهد یافت و از سوی دیگر با انتخابات دوره بعد کنگره و سنای آمریکا ممکن است که در صورت برنده شدن جمهوریخواهان، موضع این کشور سختتر و دستیابی به توافق نهائی مشکلترشود.