هفته گذشته انستیتو بینالمللی مطالعات استراتژیک در لندن میزبان پروفسور بنی موریس تا در مورد «چالشهای ایران و جهادیها» سخنرانی کند. او که پروفسور تاریخ خاورمیانه در دانشگاه بن-گوریون در اسرائیل است مدت ۱۲ سال به عنوان خبرنگار ارشد روزنامه اورشلیم پست مشغول به کار بود.
بنی موریس در ابتدای صحبتهای خود به «بهار عربی» اشاره کرد و تهدیدی که در آن زمان نسبت به شکلگیری یک «اسلام پوپولیستی» در منطقه به آن توجه نشد. پروفسور موریس با اشاره به این موضوع گفت: «در آن زمان این تهدیدات بر علیه اسرائیل و ایالات متحده آمریکا مشخص شده بود اما توجهی به آن نشد. در واقع موضوع اصلی که از دل این موضوع بیرون آمد یک اسلام جهادی است که باید آنرا شناخت».
بنی موریس افزود، بعد از حملات تروریستی در کپنهاگ، نخست وزیر دانمارک اعلام کرد این حملات تروریستی است و ربطی به اسلام ندارد، همین برداشت را باراک اوباما در موارد مختلفی از جمله حمله تروریستی در پاریس به یک مغازه یهودی نیز به کار برده است. این برداشت در واقع یک تفسیر اشتباه از آنچه در قرآن آمده است و در کتابهای دینی و احادیث اسلام وجود دارد. به عقیده پروفسور موریس، این حملات و حملات مشابه آن در واقع به نام اسلام و برای دفاع از اسلام صورت گرفته است و تلاش کسانی مانند باراک اوباما برای انکار آنچه از کشمیر تا خاورمیانه و نیجریه اتفاق میافتد تنها نشناختن دشمن اصلی را نشان میدهد. تا زمانی که دشمن اصلی را نتوانی تشخیص دهی، نمیتوانی با آن مقابله کنی و آن را نابود کنی.
پروفسور موریس آنگاه با پرداختن به سیاست خارجی اوباما گفت، باراک اوباما حسابگرانه تلاش میکند که جامعه مسلمانان را به دسته بزرگ مسلمانان و بخش اندکی از جهادیهای تندرو تقسیم بندی کند. اما توجه ندارد که اسلام دین جنگ و نه صلح است. شما به حامیان این جریانات در دنیای اسلام، ازجوانانی که تیشرتهای بن لادن را در کشمیر به تن میکنند تا تجمعاتی که در دفاع از حرکتهای جهادی در میان جامعه مسلمانان بخصوص در خاورمیانه انجام میپذیرد نگاه کنید.
از سویی دیگر کسی مانند شیخ احمدالطیب مفتی دانشگاه الازهر در مقابل جریان اخوانالمسلمین قرار میگیرد و رفتارهای داعش را نقد میکند. این درست در زمانی است که ژنرال السیسی خواستار برگزاری اصلاحاتی جدی در کتب درسی مذهبی شده است.
درست یا غلط، هرچه باشد غرب برای رشد افراطیهای مسلمان امکانات اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی فراهم آورده است. شاید بسیاری از فعالیتهای جهادی سنی را علیه حزبالله لبنان و دیگر شیعیانی که از سوی دولت ایران حمایت میشوند تصور کنند اما در تصویری بزرگتر تمام این جهادها در واقع «جنگ مقدس» علیه غرب است.
صدور انقلاب اسلامی ایران
پروفسور موریس در ادامه سخنان خود گفت، تروریسم اسلامی را بایستی به دو بخش کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم کرد. یکی جهادیهای سنی که به مواضع غربیها، دولتها و گروههای نزدیک به آنان حمله میکنند و دیگری تروریسم بلندمدت و مداوم که از سوی شیعیان علیه اسرائیل و غرب در حال اجرا است.
پروفسور موریس به صحبتهای آیتالله خمینی در روزهای ابتدایی انقلاب سال ۵۷ در ایران اشاره کرد و با تاکید بر اینکه سیاست ایران «صدور انقلاب» به دیگر کشورها بود گفت: «نظر خمینی بسیار روشن بود، او وظیفه هر آدم مسلمان بالغی میدانست تا ناباوران را بکشد و این کشتار را کلید ورود به بهشت معرفی میکرد». همین دیدگاه خمینی در قانون اساسی ایران و همچنین در فلسفه شکلگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیده میشود. دیدگاهی که یک ایدئولوژی جهادی را در چهارچوب یک جنگ مقدس و به نام قانون خدا معرفی میکند.
بعد از انقلاب ایران در سال ۵۷ نیروهای شیعه در لبنان تقویت میشوند. این نیروها همانهایی هستند که علیه غرب مبارزه میکنند و در عملیاتهایی از جمله مانند حمله به سفارت ایالات متحده در بیروت شرکت میکنند. همین تفکر در عراق از نیروهای شبهنظامی شیعه چه پیش و چه پس از صدام حسین حمایت میکند.
پروفسور بنی موریس گوشزد کرد که باید توجه داشت که رابطه ایران و القاعده روشن نیست اما بر اساس اسناد، ایران به بسیاری از رهبران و پیکارجویان این گروه پناه داده است. همین طور رابطه ایران و داعش روشن نیست، با اینکه امروز ایران با کمکهای مشاورهای و نظامی و مالی خود از شبه نظامیان شیعه در عراق، به مبارزه با نیروهای داعش میپردازد اما این کشور از رشد داعش سود میبرد. در واقع ایران با دور کردن توجه جهانی از خود و درگیر نمودن آنها با موضوع داعش فرصت مناسبی برای توسعه برنامههای خود در منطقه و همچنین گسترش برنامه اتمی خود به دست خواهد آورد.
شما به حضور ایران در عراق، سوریه و لبنان نگاه کنید، به نفوذ آن در برخی از کشورهای حاشیه خلیج [فارس] نگاه کنید و این نقش را در حمایت از حوثیها در یمن ببنید که دایره نفوذ ایران را حتی تا دریای سرخ ممتد خواهد کرد. این به معنی صدور جهاد به خارج از مرزهای ایران و زندگی منطقه در زیر سایه ایران خواهد بود. به این موضوع نیز باید به صورتی جدی توجه کرد که ایران با توسعه سیستم موشکی خود امروز قلب اروپا را نیز میتواند مورد هدف قرار دهد.
ایران و داعش دو روی یک سکه
به پرچمهای ایران و داعش نگاه کنید که هر دو نام الله بر آن نقش بسته است و اتفاقا هر دو در آرزوی برافراشتن آن بر بالای کاخ سفید هستند. امروز بسیاری از پادشاهیها و کشورهای دیگر درگیر این نقش هستند، اما ایالات متحده آمریکا به عنوان رهبر طبیعی جهان نقش خود را به خوبی بازی نمیکند. ایالات متحده نسبت به آنچه در مصر اتفاق افتاد مقصر است و به نظر میرسد مشکل اصلی را به درستی نمیشناسد. اسلام امروز به دنبال توسعهای است که در ایران و القاعده و داعش دیده میشود. راه حل مقابله با آن هم در اولین قدم فهم دقیق و درست از واقعیت آن است.
پروفسور موریس با تاکید بر اینکه او نیز قبول دارد که در میان جامعه مسلمانان تفاوتهایی در برداشت از دین اسلام وجود دارد به عملیات تروریستی در سال ۲۰۰۵ اشاره کرد که بسیاری از رهبران مسلمان لندن آن را محکوم کردند، اما او این صدا را «غیر معمول» دانست و گفت: اگر شما به مساجد همین افراد و یا محل تجمعات غیرعمومی آنها بروید صدایی دیگر خواهید شنید. او با اشاره به اینکه هیچ درصد مشخصی از این اسلام مدرن وجود ندارد اما تاکید کرد که هیچ توازنی میان تعداد آنها با مجموعه جامعه مسلمانان وجود ندارد و با اینکه در کشورهای مختلف این عدد متفاوت است اما این دسته از مسلمانان سخنگویان اصلی اسلام نیستند.
او آنگاه به تفاوتهای میان شیعیان و سنیها اشاره کرد که تعریف و تفسیر بسیار متفاوتی از اسلام دارند و اختلاف آنها حتی مانند اختلاف اتحاد جماهیر شوروی و چین در برداشت از کمونیسم نیست. اما با همه این اختلافات بسیار عمیق، هر دو آنها در حمله به غرب و گسترش دامنه نفوذ اسلام اشتراک دارند.
پروفسور موریس با اشاره به هوشمندی ایران در عرصه سیاست خارجی و رفتار متقابل دولت ایالات متحده آمریکا به سیاستهای جورج دبلیو بوش اشاره کرد که در مقابله با دشمنان خود به دنبال مقابله با دشمن آسان بود. در واقع میان ایران و عراق، برخورد با حکومت صدام حسین از پیچیدگی کمتری برخوردار بود با اینکه در برآوردهای دوران پس از صدام اشتباهاتی صورت گرفت اما در همان زمان ایران به صورتی جدی در مسیر گسترش برنامه اتمی خود و حتی دستیابی به بمب اتمی بود.
بنی موریس افزود، شما به رفتار ایران پس از این دوران نیز نگاه کنید. ۱۵ سرباز نیروی دریایی بریتانیا را دستگیر میکند و پس از آنکه دولت بریتانیا برخورد جدی با آن نکرد، آنها را آزاد میکند تا رفتاری «متمدنانه» از خود به نمایش بگذارد. این در حالی است که در زندانهای خود به صدها زن تجاوز کرده و برخورد او در برخی موارد چیزی شبیه رفتار بوکو حرام است.
رفتار دوگانه یا تفاهم بر مشترکات؟
پروفسور موریس راه تغییر در اسلام را خود مسلمانان میداند و با تاکید بر اینکه این تحول جز به دست خود آنها امکانپذیر نیست به ایده «دوران طلایی اسلام» در میان جوامع امروزین اسلام اشاره کرد و آن را به دورانی متصل نمود که اسلام بر اروپا و آسیا تسلط داشت و نه دورانی که مسلمانان در تلاش برای پیشرفت ریاضیات و علم بودهاند.
او عربستان سعودی را بخشی از مشکل کلی مطرح شده نامید که همزمان هم متحد غرب است و هم میلیونها دلار خرج وهابیون و تندروهای اسلامی میکند. از همین زاویه میبایست به رابطه ایالات متحده آمریکا با این کشور و همچنین چین توجه داشت که چه درست و چه غلط با علم به نقض حقوق بشر در این دو کشور، مبنای روابط حسنه خود را بر «مشترکات» گذاشته است. پروفسور موریس تاکید کرد امروز مسئله اتمی ایران و حقوق بشر از هم جدا شدهاند و مسئله رفع نقض فاحش حقوق بشر تنها با تغییر رژیم در ایران امکانپذیر خواهد شد.
در پایان، او با اشاره به اینکه منطقه خاورمیانه دیگر امکان بازگشت به گذشته را ندارد و نقشه سیاسی این منطقه تغییر کرده است به احتمال حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران اشاره کرد که در صورت عدم دستیابی قدرتهای جهانی به یک توافق اتمی با ایران، و عدم اطمینان اسرائیل از اجرایی شدن آن «کاملا امکانپذیر» است.