چندی پیش دختر جوانی تلفنی به پلیس گفت دوست او توسط راننده یک اتومبیل پورشه ربوده شده است.
او گفت: من و چند نفر از دوستانم سوار اتومبیل مژگان بودیم که ناگهان پورشهای همرنگ و هم مدل اتومبیل مژگان راه را بر ما بست، راننده که پسر جوانی بود از ماشین پیاده شد و پس از تهدید مژگان را سوار اتومبیلش کرد و برد، ما که به شدت ترسیده بودیم شماره پلاک او را یادداشت کردیم. پلیس کامبیز رباینده مژگان را دستگیر کرد.
کامبیز به پلیس گفت: من اتومبیل پورشه دارم و وضع مالی پدرم خیلی خوب است، چند روز پیش در خیابانهای شمال شهر اتومبیلی هم رنگ و هم مدل با پورشه خودم دیدم که دختر جوانی راننده آن بود بعد با هم کورس گذاشتیم و بعد شماره تلفنهایمان را رد و بدل کردیم، چند روزی کارمان کورس گذاشتن در خیابانها شده بود کم کم به هم نزدیکتر شدیم، من در این مدت به او علاقمند شدم فکر کردم او هم مرا دوست دارد.
روز حادثه برای اینکه به او بگویم چقدر دوستش دارم برایش کادویی گرفتم و مقابل خانهشان رفتم، میخواستم آنقدر آنجا بمانم تا مژگان از خانه بیرون بیاید و او را غافلگیر کنم، اما همین که وارد کوچه شدم، مژگان را دیدم که به همراه چند دختر و پسر جوان سوار بر ماشینهای مدل بالا شدند و صدای رادیو را هم بلند کردند.
من که از دیدن این صحنه به شدت غیرتی و عصبی شده بودم تعقیبشان کردم و در فرصتی مناسب جلوی مژگان پیچیدم با تهدید او را سوار ماشین کردم، چند سیلی به او زدم تا بفهمد که نباید با احساسات من بازی کند اما نمیدانستم آدمربایی کردهام، من فقط برای اینکه به مژگان نشان دهم چقدر او را دوست دارم این کار را انجام دادم حالا هم از این کار پشیمانم اما عاشق مژگان هستم و میخواهم با او ازدواج کنم.
پلیس کامبیز را بازداشت کرد.
این چندمین بار است که آقازادهها و فرزندان تازه به دوران رسیدهی ثروتمندان شمال تهران با اتومبیلهای گران قیمت خود در خیابانهای پایتخت جنجال میآفرینند.