بحث حجاب زنان در ایران که همواره از دغدغههای جمهوری اسلامی بوده با فرا رسیدن فصل تابستان، داغ میشود و دغدغههای مقامات حکومتی با افزایش دما، افزایش مییابد. در این میان نیروی انتظامی از برخورد نظامی-امنیتی برای برقراری حجاب اسلامی خسته است.
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی استان مازندران روز شنبه، ۲۴ تیرماه، گفته است: «برای عفاف و حجاب باید برنامه ریزی و این مسئله باید ریشهای حل شود.»
حجه الاسلام سیدمهدی خاموشی فساد و فحشا را از مشکلات فراروی جامعه ایران دانسته و با اشاره به تهیه سند حجاب و عفاف خواستار نقشآفرینی دستگاههای اجرایی برای تحقق آن شد.
روز جمعه نیز موحدی کرمانی، در نخستین بخش سخنانش در خطبههای نماز جمعه تهران، به مسئله حجاب در جامعه پرداخته و گفته است اگر کشورهای دیگر ببینند مردم ایران حجاب را رعایت میکنند متوجه میشوند مردم ایران متدین هستند و نمیشود به مردم ایران آسیب زد اما اگر ببینند بیحجابی رایج شده، و گویا در بعضی ماشینها شبه کشف حجاب وجود دارد، اینطور نخواهد بود.
او همچنین گفته است فضای داخلی اتومبیل، فضای خصوصی نیست. این ماشین در خیابان حرکت میکند و از پشت شیشه مردم ساکنین آن را میبینند و اگر بدحجاب یا خدای ناکرده بیحجابی در آن باشد به فضای عمومی لطمه زده است، بنابراین نیروی انتظامی باید با قاطعیت با چنین افرادی برخورد کند.
خصوصی بودن یا نبودن فضای اتومبیل چند هفتهای است در ایران مورد بحث قرار گرفته است. هر چند در برخی کشورهای دیگر دنیا نیز داخل اتومبیل فضای خصوصی به شمار نمیآید اما میزان کنترل و نظارتی که مقامات جمهوری اسلامی میخواهند بر فضای داخلی اتومبیلها و رفتار سرنشینان داشته باشد، دقیقا دخالت در حریم خصوصی آنهاست به ویژه آنکه حق انتخاب پوشش یک امر شخصی و خصوصی است که جمهوری اسلامی به دلایل سیاسی و عقیدتی، آن را از شهروندان گرفته و جزو اختیارات خود به شمار میآورد.
مسئله حریم خصوصی در اواخر بهار امسال برای پلاژهای خصوصی در شمال ایران نیز مطرح شد که رئیس پلیس امنیت اخلاقی ناجا از اجرای ابلاغیه «ورود آزاد پلیس به پلاژهای خصوصی» از تابستان امسال خبر داد.
پلاژهای خصوصی در واقع ویلاها و رستورانهایی در کنار ساحل هستند که با دیوار محصورند و برای شنا اجاره داده میشوند. اکنون پلیس جمهوری اسلامی با اجرای این ابلاغیه میتواند به هر ویلا و پلاژ خصوصی که در سواحل ایران وجود دارد وارد شده و به حریم خصوصی مردم سر کشیده و افراد و روابط و رفتار آنها را مورد پرسش قرار دهد و حتی حق برخورد مجرمانه با آنها را نیز دارد.
اما تا کنون فشاری که دستگاههای مختلف به پلیس وارد میکنند تا با «بد حجابی» مبارزه کند و مردم را وادار کند استانداردهای مورد نظر مقامات را در پوشش خود رعایت کنند، نه تنها نتوانسته مردم ایران را به رعایت حجاب اسلامی علاقمند کند بلکه پلیس را نیز به شدت خسته کرده است چرا که از یک سو باید پاسخگوی مدعیانی باشد که در نهادهای مختلف جا خوش کردهاند و از سوی دیگر با مردمی درگیر شود که آنها نیز از این دخالتها به شدت خسته شدهاند.
سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی ناجا روز جمعه، ۲۳ تیرماه، در گفتگو با خبرگزاری تسنیم گفته است: «متاسفانه ناکارآمدی بعضی دستگاههای مسئول در این حوزه، بار را بر دوش پلیس گذاشته و این در حالی است که اساسا برخورد با چنین مقولهای باید در حوزههای اجتماعی و فرهنگی اتفاق بیافتد و نه حوزه پلیسی چرا که پلیس باید در آخرین بخش از این زنجیره قرار بگیرد و در بین ۲۶ دستگاه مسئول در این بخش، پلیس آخرین مسئولیت را دارد.»
سخنگوی نیروی انتظامی با تاکید بر اینکه آخرین درمان در این حوزه، اقدامات سلبی است، گفت: «پلیس به هیچ وجه اشتیاقی برای ورود به حوزه حجاب و برخورد با هنجارشکنی اجتماعی و فرهنگی ندارد ولی زمانی که هیچ یک از دستگاههای مسئول، کارکردی درستی در این حوزه ندارند، پلیس به عنوان ضابط قضایی و با توجه به وظیفه و تکلیف قانونی خود، ناگزیر از ورود به این بخش است.»
وی خاطرنشان کرد: «اساسا نوع ورود به این حوزه، باید از نوع وفاقی باشد و باید توسط مردم انجام شود؛ مردم باید به این حوزه ورود کرده و با تذکر لسانی (زبانی)، احسانی (نیکوکارانه)، انسانی و امر به معروف، در جهت اصلاح وضعیت گام بردارند.»
این سخنان سخنگوی نیروی انتظامی نشان میدهد برخی مقامات که در زمینه اجرایی طرحهای حجاب با جامعه در ارتباط هستند متوجه شدهاند جامعه ایران در مورد موضوع حجاب اسلامی با آن جامعهی تسلیم شده و گوش به فرمان که مقامات جمهوری اسلامی در نظر داشتهاند زمین تا آسمان فاصله دارد.
اقدامات و طرحهایی که جمهوری اسلامی برای فراگیر شدن حجاب اسلامی در جامعه ایران پیش برده نه تنها نتیجه مثبت نداده بلکه مقاومت اجتماعی برای ساختارشکنی در قوانین حجاب را تشدید کرده و گسترش داده است.
طرحهای اجرا شده در این زمینه غالبا پلیسی- امنیتی هستند که افراد معمولی، در هر سن و سال، در ایران را به چشم مجرم دیده و برای زنان و دخترانی که از حجاب کامل اسلامی استفاده نمیکنند پروندههای قضایی باز کرده و آنها را بازداشت یا به پرداخت جریمه نقدی محکوم میکند.
آنچه هم به اصطلاح کار فرهنگی در زمینه حجاب نامیده میشود عمدتا نصب پوسترهایی با مضمونهای توهینکننده به زنان و اغلب مسخره و مضحک بوده که از یک سو به ستایش چادر و چاقچور میپردازد و از سوی دیگر با تحریک جوانان مذهبی و حزباللهیها آنها را تشویق میکند تا به شیوه «آتش به اختیار» با بدحجابها برخورد کنند. نتیجه اینکه هیچ کدام از این اقدامات اعم از حقوقی و امنیتی و تبلیغی، نه تنها تأثیری نداشته بلکه مقاومت زنان و جامعه را در برابر حجاب اسلامی و تحمیلی تشدید کرده است.