مانی تهرانی (+ویدیو) جوانی پرشور که در بازار موسیقی کشور ترکیه برای خودش جایگاهی دست و پا کرده، جایگاهی که میگوید مدیون شهرت از طریق شرکت در مسابقات تلویزیونی «او سس» (صدای ترکیه) است. هرچند این برنامه ویترینی برای نمایش هنرهای او بوده و نه بیشتر. هنر نواختن تنبور و سر دادن آواز خوش ایرانی.
به سراغ صادق آزمند رفتهام تا با او که بارها به همراه هنرمندان مطرح ترک کنسرت برگزار کرده و در ماه ژوییه یک آلبوم ترانه روانه بازار ترکیه میکند، درباره پیشینه هنریاش و ویژگی و تفاوتهای «او سس» با نمونههای ایرانی آن صحبت کنم.
– موسیقی را از کجا و در چه شاخهای شروع کردید؟
-از شش سالگی با موسیقی مقامی شروع کردم و به دلیل مسلک خانوادهام از همان کودکی صدای ساز تنبور و دف را شنیدهام. گرایش من هم بیشتر به سمت ساز مقامی تنبور بود.
– کُرد هستید؟
-ما در تهران زندگی میکردیم، اما بله، تنبور ساز کردی است. تبار خانوادهام به استان آذربایجان میرسد.
– پدر و مادرتان هنرمند هستند؟
-مادرم آواز میخواند و پدرم هم ساز مینوازد. برای همین هم از ابتدای تولد گوش و چشمم با ساز و آواز و ترانه و ملودی آشنا شده. ساز تنبور در آیینهای کهن ایرانی و نیایشهای کردی جایگاه ویژهای دارد. مادرم از پانزده سالگی آواز میخوانده و نزد اساتید نامدار دوره دیده، اما جوانیاش با دوران انقلاب و مشقتهای اهالی موسیقی همراه شد. برای اینکه همسایهها صدای آواز مادرم را نشوند و با کمیته تماس نگیرند، مادرم دور تا دور کمد را پتو میپیچیده و در باریکه لای پتوها آواز تمرین میکرده، به طوری که گرما و نبود اکسیژن حنجرهاش را آزار میداد و همان شرایط انقلابی کشور باعث شد که هیچگاه نتواند هنرش را به صورت فعالیت حرفهای دنبال کند. پدرم علاوه بر تنبور، نوازنده ساز دودوک هم هست. دودوک یک ساز بادی ارمنی است که از چوب ساخته شده و به آن بالابان هم گفته میشود و نوای بم خوشی دارد.
– نواختن تنبور انتخاب خودتان بود یا پدر و مادر؟
-انتخاب خودم بود. افسانههای پشت مقامهای تنبور مرا درگیر خود کرد. تنبور هفتاد و دو مقام دارد و پشت هر مقام یک افسانه نهفته است و داستانهایش مرا مدهوش کرد. این افسانههای زیبا در کتاب «تنبور از دیرباز تا کنون» نوشته استاد خلیل عالینژاد و استاد محمدرضا درویشی چاپ و منتشر شده است.
– از اساتید خود و مسیر یادگیری ساز تنبور بگویید.
من نزد استاد لطفعلی- پسر یکی از اساتید نامدار به اسم بابا غلام همت آبادی- یادگیری تنبور را شروع کردم. او از قدیمیترین تنبورنوازان صحنه در ایران بود. بعدها آرش شهریاری و آقایان پورناظری از دیگر اساتید من بودند و نزد ایشان نواختن این ساز را به شیوه علمی آموختم.
– اولین فعالیت حرفهایتان به عنوان موزیسین چه بود؟
-از پانزده سالگی فعالیت موسیقی را شروع کردم. در شانزده سالگی ساز تنبور را تدریس میکردم. همزمان به شکل جدی و آکادمیک یادگیری آواز را هم آغاز کردم. آواز کلاسیک را نزد سحر لطفی-سرپرست بخش موسیقی سفارت اتریش در تهران- و آواز سنتی را نزد وحید تاج- از شاگردان برگزیده استاد محمدرضا شجریان- آموختم.
– کار تولیدی، آلبوم و یا کنسرت موسیقی هم داشتید؟
-بله، حدود سه سال است که فعالیت موسیقی ام جدی شده و اجراهای فراوانی داشتهام. در همین ماه جاری اولین آلبوم موسیقی من در بازار ترکیه منتشر میشود.
– در ایران چه فعالیتهایی در زمینه موسیقی انجام دادید؟
-در تهران با آرش شهریاری در گروه «روح تاب» نواختهام.
– حرفه موسیقی باعث خروج شما از ایران شد یا دلایل دیگری داشت؟
-هم حرفه موسیقی باعث خروج من از ایران شد و هم دلایل دیگری وجود داشت. تا امروز هم نخواستهاند و نگذاشتهاند به ایران برگردم.
– زمان شرکت در برنامه «او- سس» در ایران سکونت داشتید؟
-من آن موقع در ترکیه زندگی میکردم و قبل از شرکت در برنامه «او- سس» در استانبول کنسرت و برنامه اجرا کرده بودم و در حال ضبط آلبوم موسیقی بودم.
– چه شد که در برنامه «او- سس» شرکت کردید؟
-در چند سال اخیر بعد از اجرای هر کنسرت، دوستان ترک اصرار میکردند در «او- سس» شرکت کنم. میگفتند تبلیغ خوبی است و همین طور هم شد. دوستان مرا ثبت نام کردند و یک روز از طرف برنامه با من تماس گرفته شد که شما برای حضور در این برنامه پذیرفته شدید.
– اولین جلسه چطور بود؟
-در این نوع برنامههای وویس به این شکل است که در مرحله اول داورها چهره شرکتکنندگان را نمیبینند، یعنی پشت به صحنه مینشینند و فقط صدا را میشنوند و اگر صدا را بپسندند و دوست داشته باشند و آن لحظه جنس صدای شرکت کننده برایشان گیرا باشد، همان لحظه روی بات کلیک میکنند و صندلیشان رو به صحنه میچرخد. من با خواندن اواز ایرانی موفق شدم هر چهار داور را به سوی صحنه بچرخانم.
– حال و هوای انتخاب و پشت صحنه در «او- سس» چگونه بود؟
-شرکت در «او- سس» تجربه خیلی خوبی بود و من همیشه ممنون این برنامه هستم. بعد از شرکت در «او- سس» من خیلی پرکار شدهام و سیل پیشنهادات کاری به سویم سرازیر شده. از این ویدئوکلیپ به آن استودیو، از آن استودیو به این کنسرت و سیل پیشنهادات کاری همینطور ادامه دارد. «او- سس» برای من تبلیغ بزرگی بود و من تا یک مرحله مانده به نیمه نهایی پیش رفتم. تا یک مرحلهای هر شرکتکننده بنا بر جوهر وجودش پیش میرفت، اما از جایی به بعد اینطور نبود و دلیلاش هم واضح است: این مسابقات مانند اسماش یک شو تلویزیونی است و نه مسابقه. من از اولین روز با همین نگاه وارد برنامه شدم و فکر نمیکردم قرار است مسابقه باشد و نبود. بنابراین الزاما هدفام رسیدن به فینال و اول شدن نبود. بزرگترین هدف من در «او- سس» خواندن آواز ایرانی بود تا مخاطبان را با نوا و آوای ایرانی آشنا کنم.
– رقابت بین شرکتکنندگان سنگین بود یا مبتدی؟
-برای من رقابت سنگینی نبود. من و شرکت کننده ترکی که اول شد، همهاش حس میکردیم روبروی هم قرار میگیریم؛ اما نشد یعنی برنامه را به این شکل نچیدند. احتمالأ یک سری مسائل از پیش برنامهریزی شده بود. طبیعی هم هست چون شو زنده تلویزیونی بود.
– آواز ایرانی «ای عاشقان» انتخاب خودتان بود؟
-قانون مسابقه این است که اولین آهنگ را شرکتکنندگان انتخاب کنند. به این دلیل که اولین آهنگ باید داوران را به سوی صحنه برگرداند وگرنه شرکتکننده حذف میشود.
– این قطعه از ساختههای خودتان بود؟
-بله، این آهنگ را روی شعر زیبای هوشنگ ابتهاج ساختهام. البته آهنگهای بعدی به انتخاب دستیار داوران بود.
– واکنش داوران ترک به قطعه ایرانی که کلاماش را متوجه نمیشدند، چه بود؟
-داوران این آهنگ را خیلی دوست داشتند و مخصوصأ تحریرهای ایرانیام در آواز به نظرشان فوقالعاده بود و همهشان از این آوای ایرانی حیرتزده شدند. به گفته خودشان مسخ شده بودند و دست و پاشان یخ شده بود. در پی این استقبال بی نظیر، امروز من و بچههای گروه آتنا (هاکان و ووکان) به دوستان صمیمیتبدیل شدهایم. این دوستی تأثیر آن نوا و آوای ایرانی بود.
– «ای عاشقان» قطعهای سنتی است، اما در اجرای شما رگههایی از تنور دیده میشود. تحریرهای شما از تحریرهای رایج موسیقی سنتی ایرانی فاصله دارد و به اپرا تنه میزند.
-ابتدای آواز کلاسیک بود و آخر هر کلام سنتی بود. بله، سبک من تلفیقی است و امروز خیلی از سنتیخوانها هم بهاین شاخه گرایش پیدا کردهاند، اتفاقأ آلبوم موسیقیام که به زودی وارد بازار میشود به همین شکل تلفیقی است و نواهایی از جاز و راک در آن شنیده میشود. تحریرهایم از آوای سنتی است. البته موسیقی سنتی به تنهایی هم بسیار عالی است، اما بازار امروز و گوش موسیقایی نسل جدید پذیرای آن نیست. مخاطب، بیشتر میخواهد و دوست دارد تلفیق سنتی را با کلاسیک و حتی با جاز و بلوز بشنود.
– تبار خانوادگیتان آذری و ساز تخصصیتان تنبور کردی است. تأثیر موسیقی آذری و کردی بر کار شما چه بوده؟
-بیشتر موسیقی کردی بر من تأثیر گذاشته، چون نواهای مقامی را مینواختم و میخواندم، بیشتر لهجه کردی وارد موسیقیام شده. از طرفی مادرم آواهای آذری را میخواند و تحریرهای آذری هم جاهایی در گوش من مانده.
– قبل از شرکت در برنامه «او- سس»، اجراهای شما در ترکیه شامل چه قطعاتی بود و کجا اجرا میکردید؟
-من یک گروه موسیقی دارم که به اسم خودم شناخته میشود. قبل از تشکیل این گروه حدود سه سال پیش با جاوید مرتضی اوغلو خواننده مطرح ایرانی مقیم ترکیه کنسرت برگزار کردم. بعد از آن به همراه یونان معلم، یکی از نوازندههای شهیر پرکاشن، و همچنین ارسلان حضرتی از نوازندههای کمانچه آذری در ترکیه کنسرت داشتیم. بعد از آن گروه خودم را تشکیل دادم. اوایل اسم گروه من «دیار» بود و مقامی کار میکردم. این گروه دوام زیادی نداشت، چون بازار موسیقی ترکیه برای موسیقی صرفأ مقامی و سنتی ایرانی کشش ندارد. از آنجا بود که تصمیم گرفتم کار تلفیقی انجام دهم و تغییراتی در گروهام به وجود آوردم و اسم خود را که سولیست گروه هستم روی آن گذاشتم.
– داوران ترک از شما و دیگر شرکتکنندگان ایرانی استقبال کردند. مخاطبان فارسی زبان ایرانی هم از برنامه «او- سس» استقبال کردهاند. چه عاملی این موسیقیها و مخاطبان خاص و عام را برای یکدیگر جذاب میکند؟
-موسیقی ترکیه به موسیقی ایرانی خیلی نزدیک است. هر دو متعلق به خاورمیانه و موسیقی شرقی شناخته میشوند. این ویژگی مشترک، مخاطبان عام و خاص را به این دو موسیقی جذب میکند. خون شرقی است که کشش ایجاد میکند. رنگ و لعاب دو موسیقی یکی است، مثلأ محققان ریشههای ردیف میرزا عبدالله مراغهای در موسیقی ایرانی را در بخشهایی از ترکیه یافتهاند. این دو موسیقی و فرهنگ به هم آمیخته و منطبق است. برای همین مردم ایران موسیقی ترکیه را دنبال میکنند و برای ترکها هم موسیقی ایرانی جذاب است.
– از آلبومتان بگویید.
-بله، «فریاد» اولین آلبوم موسیقی من است که تا پایان ماه جاری در کشور ترکیه منتشر میشود. این آلبوم در استودیو احمد گلپار استانبول ضبط شده. قطعات برگرفته از مقامهای ترکی و البته با تلفیق شدید همراه است و جاهایی به سمت راک رفته و یک بخشهایی هم رو به جاز است. ۹ قطعه دارد. سه شعر از اشعار مولانا است و بقیه شعرها و آهنگ و تنظیم همه قطعات را خودم انجام دادهام. نوازندگی تنبور و آواز آن هم کار خودم است و از جمله سازهای دیگر که در این قطعات از آن استفاده شده میتوان به دی جی رودو، دف ایرانی، گیتار الکترونیک و گیتار باس ، پیانو، درام و پرکاشن اشاره کرد. ویدئو کلیپ این قطعات را سعید نصیری میسازد که همزمان در شبکه های موسیقی ایرانی و ترک پخش خواهد شد.
– بازار موسیقی ترکیه با ایران چه تفاوتهایی دارد؟
-ایران بازار موسیقی قویتری دارد. مخصوصأ برای سبک تلفیقی من که همزمان سنتی و الکترونیک کار میکنم. بازار این نوع موسیقی در ایران فوقالعاده است، درآمد فراوانی هم دارد و تنها لازمهاش قرار گرفتن در مدار مافیای موسیقی ایران است. پیشقراردادهایی که من از ایران دریافت میکنم و به دلیل عدم حضور در ایران نمیتوانم آنها را بپذیرم، پیشنهاد رقمهای هنگفت چند صد میلیونی دارد. بازار موسیقی ترکیه هم خوب است، اما بازار موسیقی در هیچ جای جهان به اندازه ایران درآمدزا نیست.