فیروزه رمضانزاده – زمانی حتی پرداختن به مسأله آزارجنسی کودکان، جزو بزرگترین تابوها در ایران بود اما وقتی خبر «بیجه» یکی از جنجالیترین سوء استفاده جنسی علیه کودکان در یکی از شهرهای کوچک استان تهران در رسانههای ایران منتشر شد، پخش اخبار امثال بیجهها در ایران نظیر آزار جنسی دانشآموزان از سوی یک ناظم، یک معلم ورزش، یک راننده سرویس مدارس در سال ۱۳۹۳ و بعدها تجاوز و قتل ستایش قریشی کودک شش ساله افغان مقیم ایران و دهها مورد دیگر به موضوع مهمی در رسانهها تبدیل شد.
حالا مدتی است که ماجرای آزار و اذیت جنسی و قتل آتنا اصلانی، دختر بچه هفت ساله پارسآبادی در استان اردبیل، موجی از خشم، اندوه و همدردی را میان شهروندان ایرانی ایجاد کرده است.
اما انتشار اخبار گاهبهگاه قتل یا آزار جنسی کودکان در ایران به معنای کم بودن آمار این تبهکاری نیست چرا که باید در نظر گرفت آمار ثبت نشده قربانیان آزار و اذیت جنسی که از فاش کردن این مساله خودداری میکنند در جایی مطرح نمیشود. ازسوی دیگر مسوولان دولتی نیز مایل به اعلام آمارمربوط به آزار جنسی کودکان نیستند.
نداشتن بانک اطلاعاتی از بزهکاران و قربانیان
مصطفی اقلیما، رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه هیچ بانک اطلاعاتی برای ثبت اطلاعات آزارهای جنسی کودکان وجود ندارد به کیهان لندن میگوید: «در ایران هیچ سازمان و نهادی آماری در مورد آزارهای جنسی کودکان و سایر کسانی که آزار جنسی دیدهاند در اختیار ندارد. بررسی آخرین آمار منتشرشده در مورد آزار جنسی کودکان در ایران که تنها به تماسهای مرتبط با کودکآزاری از سوی انجیاوها و انجمنهای مردمنهاد خلاصه میشود نشان میدهد که اطلاعات آماری در مورد آزار جنسی کودکان در ایران غیرشفاف و غیرقابل اتکا هستند.»
گزارشهای انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز نشان میدهد که در سال ۱۳۹۵ حداقل در هر ماه، یک مورد کودکآزاری جنسی به این مرکز گزارش شده است. بر اساس آمارهای این مرکز، کودکان در اغلب اوقات از سوی افراد نزدیک و خویشاوندان خود مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند. این افراد گاهی محرمترین اشخاص به کودک بودهاند.
اقلیما در مورد زمینههای روانی و اجتماعی بروز چنین حوادثی میگوید: «به طورمعمول وقتی پدر و مادر در خانه نباشند، وقتی فشارهای روانی و اقتصادی در خانه زیاد باشد، وقتی بچهها به سن بلوغ میرسند و این امکان را ندارند که در بیرون خانه به سراغ کسی بروند و با کسی حرف بزنند، آزارهای جنسی به اشکال مختلف رخ میدهد. موارد بسیاری از آزار و تعرض جنسی وجود دارد درباره خواهربا خواهر، برادر با خواهر، پدر با دختر، عمو با برادرزاده، دایی با خواهرزاده.»
شیرین که حالا خود مادر دو دختر است از تجربه آزار جنسی خود در دوران کودکی به کیهان لندن میگوید: «وقتی در کلاس اول راهنمایی بودم مجید، داییام به خاطر اینکه خانه مادربزرگم نزدیک خانه ما بود زیاد به خانه ما رفت و آمد میکرد. مجید آن موقع ۲۰ ساله بود. یک روز گرم تابستان به من ابراز علاقه کرد و مرا بوسید. من آن زمان بچه بودم و فکر میکردم این مساله طبیعی است. از فردای آن روز رفت و آمدهای مجید به خانه ما بیشتر شد و به بهانه فیلم دیدن و مراقبت از من مرتب به اتاق من سرمی زد. مادرم هم خیالاش راحت بود و هر وقت میخواست به مهمانی برود مرا به مجید میسپرد. یک روز که مجید میدانست مادرم از مهمانی دیر به خانه برمی گردد به من تجاوز کرد. از آن روز دیگر حاضر به دیدن او نشدم. مادرم وقتی گوشهگیری، ناخن جویدنها و شب ادراریهای مرا دید متوجه شد که من دچار یک مشکل هستم. بالاخره یک روز طاقت نیاوردم و همه چیز را به مادرم گفتم. مادرم به صورتاش چنگی کشید و مرا به باد کتک گرفت؛ فکر میکرد من هم موافق این رابطه بودم. او تا ماهها با من صحبت نکرد و گفت شیرم را حلالات نمیکنم! هر دوی ما چیزی به کسی نگفتیم، فقط رابطه ما برای همیشه با برادرش قطع شد.»
شیرین بعد از چند لحظه سکوت ادامه میدهد: «حالا که زنی ۴۳ ساله هستم هر وقت میخواهم به تنهایی وارد یک اتاق بشوم از حضور شخصی شبیه مجید واهمه دارم. از کتکخوردن بدم میآید به همین دلیل هیچ وقت دخترهایم را کتک نمیزنم. همیشه این تصور را در ذهن دارم که افشای تجاوز داییام به من میتوانست چه آبروریزی برای خانواده من ایجاد کند به همین دلیل هیچوقت رازم را با کسی در میان نگذاشتم.»
ثابت کردن آزار جنسی کودکان در ایران به دلیل نبود اسناد و مدارک، کار آسانی نیست. از سوی دیگر، کودک هم از ترس واکنش پدر و مادر، موضوع را پنهان میکند.
اقلیما در توضیح این موضوع به کیهان لندن میگوید: «در ایران، کمتر از آزارهای جنسی شکایت میکنند چون وقتی بروند شکایت کنند میگویند چکار کرده؟ ثابت کردنش به این راحتی نیست. بعد میگویند بچه روانی است! از طرفی پدر و مادرها نمیخواهند خانوادهشان از هم پاشیده شود. مادرها در این گونه مواقع میگویند ساکت باش، هیچ چیز نگو، چون اگر بگوید پدر، عمو، دایی یا برادر به من یا به فرزندمان دست زده جز یک دعوا و درگیری بین دو خانواده هیچ مشکلی حل نمیشود.»
شاهدانِ قربانی
در طول سالهای گذشته خبرهایی در مورد سوء استفاده جنسی علیه کودکان استثنایی نیز در ایران منتشر شده که از جمله میتوان به ماجرای دختر معلول ذهنی در استان خراسان رضوی اشاره کرد که راننده سرویس، بارها او را مورد تجاوز قرار داده بود و خانواده وی وقتی خبردار شدند که دخترشان باردار شده بود.
مریم، مادر یکی از کودکان استثنایی مبتلا به سندرم داون است. او در گفتگو با کیهان لندن از آزار جنسی دخترش چنین میگوید: «همان طور که میدانید کودکان مبتلا به سندرم داون خیلی مهربان و صمیمی هستند و به راحتی با همه دوست میشوند متاسفانه همین شرایط روحی دخترم زمینهی سوء استفاده از او را فراهم کرد. وقتی دخترم ۱۳ ساله بود برای یادگرفتن نقاشی در تعطیلات تابستان او را به یکی از کلاسهای آموزشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فرستادم. همسرم و برخی اوقات من او را به کلاس میرساندیم و به خانه برمی گرداندیم. یک روز که معلم نقاشی او در کلاس حاضر نشده بود او با بقیه شاگردان کلاس به محوطه بیرونی کانون که یک پارک قدیمی در شرق تهران است رفت. در آنجا دخترم از بقیه جدا میشود و به سراغ وسایل بازی پارک میرود که متاسفانه یکی از معتادان ولگرد پارک به او نزدیک میشود.»
در اینجا مریم بغض میکند و بعد از چند لحظه میگوید: «متاسفانه وقتی متوجه شدیم که کار از کار گذشته بود. ماموران پارک چند ساعت بعد دخترم را با لباسهای کثیف و پاره در پارک پیدا کردند؛ پیگیریهای ما برای شکایت از مسوولان کانون و بیتوجهی آنها نسبت به مراقبت از دخترم به جایی نرسید. حالا دخترم هجده ساله است، دیگر آن دختر شاد و مهربان گذشته نیست، او گوشهگیر و ساکت شده و بعد از گذشت چندین سال هنوز از رفتن به پارک میترسد.»
مصطفی اقلیما، پژوهشگر اجتماعی، با بیان اینکه در بسیاری اوقات، اعتیاد، زمینه افزایش وقوع آزارهای جنسی را فراهم میآورد تاکید میکند: «آسیبهای اجتماعی دیگر نظیر اعتیاد خود معلولی از علتها هستند، وقتی آسیبهای اجتماعی در یک جامعه نظیر تورم، فقر، بیکاری یا تبعیض افزایش پیدا میکند آزارهای جنسی هم افزایش پیدا میکند.»
در بسیاری از موارد، آزارهای جنسی کودکان در خانوادهها به دلیل مسائل فرهنگی و ترس از آبرو پنهان میماند.
رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران میگوید: «بسیاری از مادرها در این زمینه بارها با من تماس گرفتهاند، مثلا مادری زنگ زده میگوید برادرشوهرم به دخترم تجاوز کرده هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم، چطور میتوانیم ثابت و شکایت کنیم؟ نمیتوان شکایت کرد!»
پس از قتل ستایش قریشی و آتنا اصلانی، موجی از فشارهای اجتماعی توام با هیجان برای اعدام کردن مجرمان ایجاد شد، اما مصطفی اقلیما رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران معتقد است که بررسی شرایطی که قاتل دست به تجاوز و آزار جنسی میزند امری ضروری است چرا که هیچ انسانی از مادر متجاوز زاییده نشده است.
اقلیما توضیح میدهد: «شاید آن فرد را محکوم کنیم، به زندان بیندازیم یا اعدام کنیم اما فردا دهها نفر مثل همان فرد در جامعه رشد پیدا میکنند، چون زیرساخت جامعه تغییر نکرده، نوع برخورد با افراد از کودکی در مدرسه و خیابان مهم است که چطور با آنها برخورد میکنیم. تبعیضهایی که کودک در خانواده میبیند، درگیریهایی که پدرو مادر با هم دارند، نیازهای کودک، همه این عوامل باعث میشود که کودک مورد آزار جنسی قرار میگیرد و در برخی موارد کودک حتی این موضوع را میپذیرد و تصور میکند امری طبیعی است. پس اگر علت این موضوع را بخواهیم بررسی کنیم میبینیم همه عوامل در جامعه میتوانند در این مساله نقش داشته باشند. پس تا علتها برطرف نشوند آزار جنسی در جامعه برطرف نخواهد شد.»