پرستو میر – شاید کمتر کسی را در ایران میتوان یافت که دست کم یک بار از حاشیه جنوبی سرسبز دریای مازندران (کاسپین) عبور و بازدید نکرده باشد.
شهر رشت، مرکز استان گیلان در سال ۱۳۷۸ توسط محمد سعیدیکیا وزیر وقت مسکن و شهرسازی در شورای عالی شهرسازی و معماری به عنوان « کلانشهر» اعلام گردید.
رشت، ابتدا روستایی بود که میان دو رودخانه گوهررود و سیاهرود قرار داشت و از این جهت نیز قدمت دیرینه دارد. ولی از جهت سابقه شهری، اولین بار حمدالله مستوفی در قرن هشتم هجری از این شهر نام برده است. نام قدیمی رشت «دارالمرز» یا «دارالامان» بوده است. پای سخن پیرمردهای اهل رشت در قهوهخانهها یا پارکها که بنشینید، میگویند که رشت درواقع منطقه امنی برای تبادل کالا میان کسبه شهرهای مختلف گیلان مثل لاهیجان و بندر انزلی (پهلوی سابق) بوده است و در زمانهای مشخصی کسبه در این مکان به داد و ستد میپرداختند.
علامه دهخدا معتقد است چون شهر رشت در سال ۹۰۰ هجری ساخته شده ، بنابراین برای نام این مکان از حروف ابجد استفاده کردهاند و کلمه «رشت» به حساب حروف ابجد ۹۰۰ هجری است.
اولین شهردار رشت میرزا خلیل رفیع کوچکترین فرزند ملا رفیع شریعتمدار گیلانی (از مجتهدین تراز اول ایران در عصر ناصری) و از مشروطهخواهان گیلان بود.
آبادانی شهر رشت از زمان شاه عباس صفوی که در آن زمان به صورت قصبهای درآمده بود شروع شد و در زمان قاجار به دلیل توسعه اقتصادی ایران و ارتباط با روسیه، گسترش پیدا کرد. نام قدیمی محلات شهر رشت، که اکثراً بیانگر پیشه ساکنین آن است، در سفرنامهها نیز آمده و جز دو سه مورد از آنها بقیه به همان نامهای قدیمی خود هنوز مشهور و معروف هستند مثل صیقلان، چلهخانه، سبزهمیدان و غیره.
اما وضعیت شهر رشت به عنوان مرکز استان گیلان چگونه است؟ بهتر است در اینجا به تعریف کلانشهر یا «متروپلیس» بپردازیم.
در تعریف بینالمللی که توسط سازمان ملل متحد آورده شده، کلانشهر یا مادرشهر به شهرهایی گفته میشود که بیش از ۸ میلیون نفر جمعیت داشته باشند. از این رو از دیدگاه تعریف بینالمللی در ایران تنها شهر تهران به عنوان کلانشهر شناخته میشود. درعین حال همانطور که تعریف مفهوم شهر در کشورهای مختلف متفاوت است، تقسیمبندی انواع شهرها نیز بر اساس سطح فعالیتها، میزان جمعیتپذیری و حوزه نفوذ آن شهر در کشورهای گوناگون با یکدیگر یکسان نیست. اما در زبان رایج کشور ایران اصطلاح کلانشهر معادل مادرشهر (متروپلیس) است و به شهرهایی اطلاق میشود که حداقل یک میلیون نفر جمعیت داشته و واجد مرکزیتی اقتصادی- سیاسی باشد که در مقیاس ناحیهای یا ملی از موقعیتی مرکزی برخوردار است. همانطور که گفته شد محمد سعیدیکیا در سال ۱۳۸۷ تعریف کلانشهر را در ایران به قولی «اصلاح» یا به عبارت دیگر از بُن تغییر داد و شهرهایی که بالای ۵۰۰ هزار نفر جمعیت داشته باشند را کلانشهر خواند و این تعریف را در شورای عالی شهرسازی و معماری نیز به کرسی نشاند.
با این مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری شهرهای زیر یک میلیون نفر میتوانند به صورت قانونی و رسمی کلانشهر نامیده شوند بدون آنکه معلوم باشد این نامیده شدن چه تأثیری بر محتوا و کیفیت شهری آنها دارد! به این ترتیب در حال حاضر شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، کرج، تبریز، شیراز، اهواز و قم نیز به صورت رسمی کلانشهر محسوب میشوند.
جمعیت رشت در سال ۱۳۹۰ بیش از ۹۰۰ هزار نفر برآورد شده است. وضعیت شهر رشت از دیدگاه مردم شهر و به ویژه جوانان آن از جهات مختلف اصلا قابل قبول و مناسب نیست.
در این گزارش فقط به مشکلاتی که به عبارت «کلانشهر رشت» مربوط میشود میپردازیم. اصلیترین مشکل مردم شهر با شهرداری رشت است. اختلاس، تعویضهای متعدد اعضای شورای شهر و شهردار، پروژههای عمرانی نیمهتمام، عدم رسیدگی به وضعیت خیابانها و مشکل ترافیک سنگین شهر بخصوص در ماههایی که شهر میزبان مسافران بیشتری هست و تخلفات اداری متعدد در سیستم اداری فاسد شهرداری و سازمانهای دیگر.
به عنوان مثال نگاهی به شهرک حمیدیان که در منطقه ۵ شهرداری قرار دارد و بزرگترین شهرک مسکونی رشت محسوب میشود میاندازیم. در این شهرک حتی یک شعبه بانک وجود ندارد و تنها از سال ۱۳۹۴ تعدادی دستگاه ATM در بلوار اصلی شهرک حمیدیان نصب شده است.
خیابانهای پیچ در پیچ و پر از چاله که هنگام باران برای رهگذران مشکلات زیادی را باعث میشود، عدم تخلیه به موقع زبالهها که مخصوصا در فصل تابستان باعث تجمع حشرات موزی میشود، و اعتیاد به مواد مخدر که در این شهرک بیداد میکند و مظاهر آن در این شهرک به امری عادی تبدیل شده است.
مشکلات این شهرک فقط به مواردی که اشاره شد محدود نمیشود. مردم مجبورند برای انجام کارهای اداری خود به مرکز شهر یعنی «سبزهمیدان» و یا میدان «شهرداری» مراجعه کنند. در این شهرک بزرگ فقط ۳ داروخانه وجود دارد و هیچ خبری از بنیادهای خصوصی و دولتی در رابطه با مقوله فرهنگ در این شهرک وجود ندارد.
شهردارهای متعددی پشت میز شهرداری رشت نشستند و رفتند و همگی با فضاحت پستشان را از دست دادند. در شهر رشت فقط ۵ سینما وجود دارد که عملا ۳ تای آنها کاملا متروکه است. شهرداری رشت با الگوبرداری ناقص از بخش بازار مرکزی پایتخت (تهران) اقدام به بستن خیابانهای منتهی به میدان شهرداری که جنب بازار قدیمی شهر قرار دارد نموده و به جای آسفالت، خیابانهای اطراف را به صورت غیر اصولی سنگفرش کرده است.
میزان نارضایتی در نگهداری ، امنیت و کنترل شهر در میان مردم بالاست و البته به قول افراد مسن شهر رشت یکی از دلایل این فساد اداری و گماردن افراد بی لیاقت در راس امور شهر، به عدم اتحاد خود مردم شهر برمیگردد.
با جمعبندی مطالب گفته شده، آیا واقعا میتوان این شهر را «کلان شهر» نامید؟ یکی از مهندسان معمار معروف این شهر م گوید: ظاهرا حضرات فقط به وسیع شدن سطحی شهر که به از بین رفتن مزارع حاشیه آن منجر میشود نظر دارند و نه سایر خصوصیات یک کلانشهر. این شهر نه مرکز خرید مدرنی دارد ، نه مرکز تجاری متمرکز و نه هیچ چیز یک شهر مدرن!
فرودگاه رشت را «فرودگاه بینالمللی میرزا کوچک خان» نامیدهاند در حالی که از «بینالمللی» فقط همین را دارد که تنها در ایام حج از این شهر به مقصد جده عربستان پرواز انجام میشود و دیگر از هیچ پرواز خارجی در این فرودگاه خبری نیست مگر در برنامههای خاص و موقت. حتی در داخل ایران هم این فرودگاه فقط به چند شهر مهم همچون تهران، مشهد، شیراز و عسلویه پرواز دارد که این آخری هم به خاطر کارمندان و متخصصان شرکت نفت در برنامه قرار گرفته است.
داستان امروزی شهر رشت داستان غمانگیزی است. این شهر از نظر اصول شهرسازی تا شهر شدن فاصله بسیار دارد چه برسد به «کلان شهر» بودن.