(+ویدیو) از نمایش فیلم مستند «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» ساخته میترا فراهانی در سینماتک فرهنگسرای نیاوران جلوگیری شد. این فیلم درباره زندگی و آثار بهمن محصص نقاش و مجسمهساز ایرانی است که در سال ۲۰۱۰ درگذشت.
وبسایت ایرانآرت نوشته که فیلم «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» به دلیل نداشتن مجوز در سینماتک فرهنگسرای نیاوران اکران نشد. از قرار معلوم این فیلم مجوزهای لازم را نداشته و به دستور مدیریت این مجموعه اجازه نمایش پیدا نکرده است.
مستند «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» یکی از معدود زندگینگارههای نقاش معروف و بنام ایرانی، بهمن محصص است که به گفته خودش حاضر به حضور در آن شده «تا هر احمقی به دلخواه خودش برای من نسبنامه درست نکند.»
میترا فراهانی پیش از این درباره امکان نمایش این مستند با توجه به سخنان و اظهارنظرهای صریح محصص گفته بود که هیچ چیز در ایران مشخض نیست و آنقدر فیلم در ایران در صف انتظار نمایش هستند که او به این موضوع حتی فکر هم نمیکند.
مستند «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» جوایز متعدد جهانی به دست آورده و حقایقی از زندگی یک هنرمند گوشهگیر را در معرض دید تماشاگران قرار میدهد که رازهایی از جمله همجنسگرا بودنش و عقاید و نظراتش راجع به زندگی را بیان میکند.
«فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» نام تابلویی از بهمن محصص است که هیچگاه حاضر به فروش آن نشد. میترا فراهانی، سازنده این فیلم مدتها در پی بهمن محصص بود تا درباره او فیلمی بسازد. محصص که پس از انقلاب بهمن ۵۷ از ایران خارج شده بود، در انزوا زندگی میکرد. میترا فراهانی بعد از سالها تلاش او را در هتلی در شهر رم ملاقات میکند و در دو ماهی که از زندگی محصص باقیمانده بود با او بسر میبرد.
محصص در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۰ در خانهی خود در سن ۷۹ سالگی درگذشت. او کارگردان تئاتر هم بود و نمایشنامههای متعددی از پیر آندلو را به روی صحنه برده است.
بهمن محصص نقاش قصهپردازی نبود که در دسترس عموم و برای همه قابل فهم باشد.
محصص با ابوالقاسم سعیدی، حسین زندهرودی، سهراب سپهری و پرویز تناولی در دهه چهل همکاریهای گروهی داشته است.
بسیاری از مجسمههای شهری او پس از انقلاب نابود شدند یا آسیب دیدند، او نیز باقی کارهای خود را که در ایران ساخته بود از بین برد و اثری از آنها بر جای نگذاشت.
به گفتهی آیدین آغداشلو، نقاشیهای محصص «آدمهای مرده و پرندههای مرده و بطریهای مرده و سیبهای مرده، جامد و خاموش؛ در ساحل دریایی غلیظ و تیره و ایستا هستند که تاریخ را نظاره میکنند.»