وفا آذربهاری (+عکس) مراسم بزرگداشت عطاالله بهمنش، گزارشگر سرشناس تاریخ ورزش ایران،از سوی یاسمن بهمنش، دختر وی در منطقه واشنگتن دی سی برگزار شد. هفته گذشته کالج مونتگمری در ایالت مریلند میزبان مراسمی بود که «جشن زندگی بهمنش» نام داشت.
میراث عطا بهمنش در گفتگو با یاسمن بهمنش
یاسمن بهمنش قبل از آغاز این مراسم به خبرنگار کیهان لندن در منطقه واشنگتن دی سی گفت: «این برنامه بیشتر بزرگداشت زندگی اوست، برای اینکه بابا بیش از ۵۰ روز است که فوت کرده، مراسم امروز جشن زندگی اوست.»
خانم بهمنش در ادامه گفتگو با کیهان لندن، مهمترین میراث پدر خود را چنین بیان کرد: «به نظرم پدرم با احاطهای که به زبان فارسی داشت، و نحوهای که گزارش می داد، گزارشگر درجه یک بود. فکر نمیکنم کسی بتواند جای بابا را بگیرد، به خاطر اینکه او نه تنها گزارشگر بود، محقق هم بود، کتاب هم می نوشت، اهل مطالعه بود، سفر میکرد. خیلی کم پیدا میشود که گزارشگری به این درجه از اطلاعات و تسلط برسد. میراث بهمنش، تمام کارهای حرفهای است که از خود باقی گذاشته است.»
«جشن زندگی بهمنش» با پخش قسمتی از گزارش عطاالله بهمنش از جام جهانی فوتبال ۱۹۶۶ انگلستان رسمی شد. ایرج یوسفی پیشکسوت دو میدانی و ژیمناستیک ایران، ضمن گردانندگی این برنامه، از خاطرات خود با عطاالله بهمنش در المپیک ۱۹۷۶ مونترال سخن گفت.
بهمنش با آرمانهای سوسیالیستی در رادیو ایران
در ادامه خانم فرح، به عنوان سخنگوی یاسمن بهمنش، به تشریح زندگی عطاالله بهمنش پرداخت. در این قسمت متن «بهمنش بنیانگذار گزارشگری نوین» خوانده شد. از استخدام او در بانک ملی ایران سخن رفت و اینکه بهمنش از امکانات ورزشی باشگاه بانک ملی استفاده کرد، و علاقهاش شامل رشتههای مختلف ورزشی میشد.
با وجود آنکه گفته شد عطاالله بهمنش آرمان های سوسیالیستی داشته ولی به واسطه انتقاد از نحوه پوشش اخبار ورزشی در رادیو، از سوی این نهاد دعوت به همکاری شد تا آنچه را انتقاد میکرد بهبود ببخشد. همچنین تاکید شد که اوج کار بهمنش بین سالهای ۵۰ تا ۵۷ بوده است. در این مراسم همچنین از اصطلاحاتی که او به زبان ورزشی ایران اضافه کرد سخن رفت از جمله فتیلهپیچ در کشتی.
یک ویدیوی ۱۵ دقیقهای نیز با عنوان «بهمنش، آقای گزارشگر» پخش شد که داراب شباهنگ تهیه کرده بود.
«میزگرد کشتیگیران ملی» با حضور عبدالله موحد، محمد قربانی و پهلوان مسلم اسکندر فیلابی
مهم ترین بخش از «جشن زندگی بهمنش»،به «میزگرد کشتی گیران ملی»اختصاص داشت، که با حضور عبدالله موحد(دارنده ۶ٓ مدال طلای جهان و المپیک)، محمد قربانی (دارنده ۴ مدال جهانی و آسیایی که شامل ۲ مدال طلا است)، و پهلوان مسلم اسکندر فیلابی(دارنده ۴ مدال طلای آسیایی، پهلوان کشوری و پرچم دار کاروان ورزشی ایران در المپیک ۱۹۷۶ مونترال و بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران) برگزار شد، که در آن این قهرمانان از خاطرات خود با عطاالله بهمنش و نقش او در تاریخ ورزش ایران گفتند.
عبدالله موحد: روش حرفهای بهمنش دنبال شود
عبدالله موحد، قهرمان پیشکسوت کشتی، در سخنانی کوتاه گفت که خود را مدیون او میداند و هر بار که برای سفر به ایران می رفته، دیدار با بهمنش را از وظایف خود میدانسته است. این قهرمان دارندهی ۶ مدال جهانی و المپیک، خواستار آن شد که روش حرفهای بهمنش در گزارشگری ورزشی دنبال شود.
محمد قربانی: مانند بهمنش ندیدهام
محمد قربانی، دیگر قهرمان کشتی ایران نیز با تاکید بر اینکه «اسامی فنون کشتی را از بهمنش یاد گرفتم» اضافه کرد که به خاطر صدا و نحوه گزارشگری بهمنش به سمت کشتی رفته است. قربانی دارندهی ۴ مدال جهانی و آسیایی، از عطا بهمنش به عنوان «نابغه و بدعتگذار در عرصه گزارشگری» یاد میکند. محمد قربانی با بیان خاطراتی از المپیک ۱۹۶۸ مکزیک، بر این نکته تاکید کرد که مانند بهمنش در عرصه گزارشگری ندیده است.
پهلوان مسلم اسکندر فیلابی: زندگی ورزشی خود را مدیون بهمنش هستم
در ادامهی مراسم، پهلوان مسلم اسکندر فیلابی گفت که زندگی ورزشی خود را مدیون بهمنش و امثال اوست. وی با تاکید بر مهارت بهمنش در گزارشگری فوتبال و کشتی،از خاطرات خود با او در المپیک ۱۹۷۶ مونترال و همچنین جشنواره توس سخن گفت. پهلوان فیلابی در انتها افزود: «بهمنش مانند یک باستانشناس عمل میکرد و کارش را بسیار دقیق انجام میداد.»
ستایش رئیس پیشین فدراسیون ورزشهای رزمی ایران
بهروز سرشار، رئیس پیشین فدراسیون ورزشهای رزمی ایران نیز با حضور در کنار قهرمانان کشتی ایران در مورد عطا بهمنش گفت: «او نحوه گزارشگری جدیدی را عرضه کرد که قبل از آن هیچ کس به فکرش نرسیده بود.»
سهم هنر و ادبیات در «جشن زندگی بهمنش»
در مراسم بزرگداشت عطا بهمنش، سوای گفتمان ورزش، بخشی نیز به هنر و ادبیات اختصاص یافته بود. وحید طیبی در دو بخش از برنامه، نخست شعری از حافظ و بعد شعری از خود بهمنش خواند. جلال کیمیاقلم هم دف نواخت.
میراث عطا بهمنش در گفتگو با عبدالله موحد و محمد قربانی
در پایان «جشن زندگی بهمنش» قهرمانان کشتی ایران، عبدالله موحد و محمد قربانی، به پرسشهای خبرنگار کیهان لندن پاسخ دادند.
محمد قربانی: بهمنش در نقش یک روانشناس ورزشی عمل میکرد
– آقای قربانی عطا بهمنش را چگونه تعریف میکنید؟ از دید شما میراث استاد بهمنش چیست؟
-پاسخ به پرسش شما را از نحوه آشناییام با آقای بهمنش آغاز می کنم. زمانی که من سیکل اول دبیرستان بودم و تازه رفته بودم کشتی بگیرم، از طریق گزارشهای رادیویی آقای بهمنش کشتی را دنبال میکردم. ایشان طوری گزارش میکرد و به قدری مهارت داشت که من با گوش دادن به آن تصور میکردم در سالن کشتی حضور دارم. امثال تختی و حبیبی را از طریق گزارشهای آقای بهمنش شناحتم.
میدانید که من بچه قم هستم و در آن زمان داشتن رادیو حرام بود. اما من برای شنیدن گزارشهای آقای بهمنش به هر شکلی بود رادیویی خریدم. آقای بهمنش کار خود را به نحوی ارائه میداد که من هنوز هم گزارشگری را چه در ایران و چه در آمریکا، مانند او ندیدم.
ضمنا آقای بهمنش سوای گزارشگری، ورزشکار هم بود، پژوهشگر و نویسنده خیلی خوبی هم بود. بسیار مهربان و خونگرم بود. در زمانی که دبیری فدراسیون کشتی را بر عهده داشت،در نقش یک روانشناس ورزشی عمل میکرد، روحیه بچهها را بالا میبرد، ما را تشویق و متحد میکرد در جهت پیروزی در میادین ورزشی.
دوست دارم مجددا در گفتگو با شما تاکید کنم، من هنوز که به این سن رسیدهام، گزارشگری به تبحر و نبوغ آقای بهمنش ندیدهام. همیشه در قلب ماست.
عبدالله موحد: بهمنش در عرصه کار خود تبعیضی برای کسی قائل نمیشد
– آقای موحد از آنجا که بدون تعارف شما یکی از اسطورههای تاریخ ورزش ایران هستید و ارتباط خانوادگی نیز با استاد بهمنش داشتید، به ما بگویید مهمترین نکته یا نکاتی که عطا بهمنش را در تاریخ ورزش ایران ماندگار کرده، چیست؟ چه چیزی ایشان داشت که بقیه نداشته و یا ندارند؟
-من همیشه به آقای بهمنش ارادت خاصی داشتم. علت این ارادت هم درستکاری و راستگویی ایشان بود؛ هرگز از هیچ کسی بیجهت تعریف نمیکرد؛ اگر تعریف میکرد، حتی اگر از آن فرد دلگیر هم بود، آن چیزی که لازم بود، دربارهاش میگفت. این خصوصیت ایشان برای من، همیشه خیلی ارزنده بود، بدون غرض و مرض کار خود را انجام میداد، بدون کوچکترین چشمداشتی از کسی تعریف میکرد و یا ایرادش را میگفت. به نظر من، این خصوصیات خوب یک انسان است، اگر میخواهد درستکار باشد.
ـ یعنی اینها عطا بهمنش را از بقیه متمایز میکند؟
-بله، به نظر من همینهاست. برای اینکه من با ایشان سوای آنکه چندین بار همسفر شدیم، از نزدیک هم ارتباط خانوادگی داشتم. مرا همیشه عبدالله خان یا عبدالله جان صدا میکرد؛ من البته همیشه احترام ایشان را داشتم و جز آقای بهمنش هیچ وقت تا این لحظه که جلوی شما نشستم،به ایشان نگفتم. برای من ایشان خیلی انسان ارزندهای بود، گزارشگری بود که ورزش را خوب میفهمید. در امر گزارشگری غرض و مرض نداشت و در عرصه کار خود تبعیضی برای کسی قائل نمیشد. آنچه را میدیدید بدون حب و بغض گزارش میکرد، خصلتی که، نمیگویم اصلا نیست، اما کمتر در میان ما ایرانیان پیدا میشود.