«نمیدانم چه شد اما بیهوش شدم و پس از مدتی که به هوش آمدم چند نفر از دوستانم روی من افتاده بودند و دستم تا بازو زیر سنگها بود و پاهایم نیز زیر صندلی ماشین گیر بودند. بعد از ساعتی ماندن در این حالت، وقتی بیرون آوردنم دست راستم از آرنج و پای چپم از زانو در همان صحنه تصادف قطع شده بود، سرم شکسته و مهرههای کمرم آسیب دیده بود و کمر و گردنم به شدت درد میکرد.»
این روایت محدثه، یکی از دانشآموزان نخبه هرمزگان از لحظه تصادفی است که منجر به کشته و زخمی شدن ۴۴ دانشآموز دختر ممتاز شد.
این حادثه در بامداد دهم شهریورماه در نزدیکی روستای قلعهبیابانِ داراب در استان فارس رخ داد و قرار بود اتوبوس حامل این دختران ممتاز هرمزگان، آنها را به اردوی دانشآموزی برساند.
خبر تلخ بود و اثرگذار اما با گذشت چند روز، این تصادف ابعاد مختلفی پیدا کرد؛ ابعادی چون وضعیت حرفهای راننده ای که بیش از ۴۰ دانش آموز به او سپرده شدند و کوتاهی مسئولان آموزش و پرورش و همچنین تلاش مقامات دولتی برای پرداخت پول به اولیای دانشآموزان جانباخته در این حادثه.
نه اولین حادثه بود، نه اولین سهلانگاری
تصادف و واژگونی و به دره پرتاب شدن اتوبوس حامل دانشآموزان و دانشجویان ایرانی در سالهای گذشته به واقعیت اردوهای دانشآموزی و دانشجویی تبدیل شده؛ اردوهایی که بخش قابل توجهی از آنها برای دانشآموزان و دانشجویان نخبه است که یا برای شرکت در مسابقات و المپیادهای علمی راهی جاده میشوند یا آموزش و پرورش برای آنها اردوهای تفریحیِ تشویقی تدارک دیده است؛ تفریح و تشویقی که امنیت دانشآموزان در آن محلی از اعراب ندارد.
شایعترین تصادفها مربوط به اتوبوسهای حامل دانشجویان و دانشآموزان در اردوهای «راهیان نور» بود. سفر به مناطق جنگی مربوط به جنگ ایران و عراق در غرب و جنوب غرب ایران چند سالی است از سوی «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس» راهاندازی شده و از سوی بسیج دانشجویی و دانشآموزی انجام میشود. این اردوها اما تا کنون صدها کشته و زخمی به بار آورده است به گونهای که آن را «راهیان گور» مینامند.
مهمترین عامل این تصادفها استفاده از اتوبوسهای دربستیِ غیرشرکتی و رانندههای غیر خطیِ ناآشنا به جادههای مناطق غرب و جنوب غرب ایران است. با وجود بودجه کلانی که در اختیار نهادها و سازمانهای تبلیغاتی برای برگزاری این اردوها قرار میگیرد اما آنها به دنبال کاهش هزینهها هستند و به همین دلیل استانداردهای لازم چنین سفری را از جمله در رابطه با اتوبوسها و رانندگان رعایت نمیکنند.
در یک دهه گذشته دست کم ۱۰ بار اتوبوسهای «راهیان نور» دچار تصادف و واژگونی شدهاند.
اردوهای علمی و تفریحی دانشآموزی و دانشجویی در ایران نیز با مشکلات مختلف روبروست. برای برگزاری این اردوها هم غالبا از اتوبوسهای دربستی که زیر نظر شرکتهای رسمی مسافربری کار نمیکنند استفاده میشود. مدارس و دانشگاهها برای صرفهجویی در هزینهی اقامت شبانه، معمولا شب را برای سفر انتخاب میکنند و همین موضوع احتمال بروز حوادث رانندگی را دوچندان میکند.
در یک نمونه از این حوادث، اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه صنعتی تهران (شریف) در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۷۶ به درّه سقوط کرد که در پی آن هفت دانشجوی این دانشگاه در مسیر بازگشت از بیست و دومین دوره مسابقات ریاضی در دانشگاه اهواز، کشته شدند. علاوه بر این، دو عضو هیأت علمی، و دو راننده اتوبوس نیز جان خود را از دست دادند. مریم میرزاخانی، دانشمند ریاضی که چندی پیش به علت ابتلا به بیماری سرطان درگذشت، از بازماندگان این حادثه بود.
گروه بررسی برای مدیریت افکار عمومی
حادثهی دختران دانشآموز هرمزگان با واکنش بسیار در شبکههای اجتماعی روبرو شد به طوری که به نظر میرسید این بار مقامات مسئول این موضوع را به طور جدی پیگیری کنند.
اما خبری مبنی بر تلاش مقامات دولتی برای پرداخت پول و گرفتن امضای رضایت از خانواده یکی از دانشآموزان جانباخته منتشر شد که به ماجرا ابعاد دیگری میدهد.
شکیلا، خواهر شیوا مبینی، در این باره گفته است: «خواهر من رضایتنامه نداشت. آموزش و پرورش به اجبار میخواهد از ما رضایتنامه بگیرد. دیروز هم ساعت ۵ صبح بود آمدند خانه ما که رضایت بگیرند و یک بار هم ساعت ۶ عصر دوباره آمدند. یک نامه آورده بودند که ما امضا کنیم. نماینده بیمه میگفت که این نامه را امضا کنید تا حق بیمه و دیه خواهرتان پایمال نشود. پایین نامه را نگاه کردم دیدم اسم هیچ شرکت بیمهای نوشته نشده بود. اسم و فامیل دانشآموز و ولی دانشآموز نوشته شده بود و آخرش هم نوشته بود اگر در حوادث مشکلی پیش بیاید خانواده هیچ گونه اعتراضی نباید داشته باشند. ما را حیران کردند…»
البته مقامات آموزش و پرورش این سخنان را رد کردهاند و مدعی شدند که هیچ دانشآموزی را بدون رضایتنامه راهی اردو نکردهاند. وزارت آموزش و پرورش یک گروه پیگیری تشکیل داد تا موضوع را بررسی کرده و نتیجه را به این وزارتخانه ارائه دهد.
رانندهی آهنگر و مسئولیت آموزش و پرورش
پس از مدتی وزارت آموزش و پرورش گزارش اولیه بررسی این حادثه را منتشر و راننده اتوبوس را به دلیل خوابآلودگی مقصر اعلام کرد. اگرچه اول گفته شده بود که راننده اتوبوس در دم کشته شده ولی در این گزارش آمده که وی زنده است و در بازداشت بسر میبرد. این گزارش در یکجا گفته که مسئولان آموزش و پرورش استان برای این اردو با یک شرکت معتبر مسافربری هماهنگ کرده بودند اما در جای دیگری آمده که رانندهی اتوبوس، آهنگری بوده که گاهی رانندگی میکرده!
حادثه و تصادف در همه جا ممکن است. مهم این است که در چنین سفرهایی که سرنشینان اتوبوس به هر حال با مشکلات ایمنی روبرو هستند، تا چه اندازه برای حفظ جان فرزندان مردم هزینه و تدارکات در نظر گرفته میشود که دهها تن از آنها را شبانه راهی جادههای خطرناک کشور میکنند؟!
روشنک آسترکی