الاهه بقراط – به طور کلی میبایست با جوّزدگی که بعضی از رسانههای فارسیزبان دولتهای خارجی نیز به آن دامن زده و میزنند، مقابله کرد. این جوّزدگیها، عقل و خرد آدمیزاد را زائل میکند. به نظر من این تفاهم اتمی را که بیشتر «تفهیم» اتهام به جمهوری اسلامی است، و به سهو از آن به عنوان «تفاهم» و یا «توافق» نام میبرند، باید در سطوح مختلف دید:
برای کشورهای غربی همان طور که خودشان گفتند موفقیتآمیز بود زیرا با قبولاندن آنچه سالها روی آن تأکید میکردند، یعنی اینکه نگذارند چرخه تولید اتمی در ایران به شکلی فعالیت کند که بتواند تسلیحات اتمی تولید کند، توانستند رژیم ایران را فعلا روی کاغذ مهار کنند تا ببینند در عمل جمهوری اسلامی چه میکند. این تدبیر حقوقی را هم پیشبینی کردند که به محض سرپیچی از مفادی که قرار است تا ماه ژوئن تنظیم شود، دوباره چوب تحریمها و انزوا را بلند کنند.
برای جمهوری اسلامی یک شکست و عقبنشینی مفتضحانه است زیرا اینها سالها این برنامه را مخفی نگاه داشتند، بعد که رو شد سعی کردند کلک بزنند و با بازار سیاه و قاچاق و شاخ و شانه کشیدن کارشان را پیش ببرند. ولی تحریمها و فشار اقتصادی شاخ خودشان را شکست و پس از این همه آبروریزی و خرج میلیاردها دلار و زیانهای جبرانناپذیر بر اثر تحریمهای اقتصادی، مجبور شدند به خواست غرب تن بدهند بدون آنکه ادعاهایشان درباره آنچه به «فارسی» منتشر کردند و یا برای مردم ایران در رسانهها بلغور میکنند، حقیقت داشته باشد.
برای دولت حسن روحانی و تیم محمد جواد ظریف یک پیروزی سیاسی در برابر رقبای داخلیشان به شمار میرود. از این نظر این پیروزی، در تناقض با آن شکست کلی جمهوری اسلامی قرار ندارد. شکست را همهشان خوردند ولی این دولت در برابر به اصطلاح اصولگرایان امتیاز مهمی به دست آورد چه در داخل و چه در عرصه بینالمللی. چون:
در اینجا میرسیم به سطح بعدی یعنی مردم. چون مردم و جامعه به طور کلی طرفدار تنشزدایی با غرب و خسته از این تحریمها هستند. بنا بر این بدون آنکه از محتوای دقیق مذاکرات خبر داشته باشند و یا اصلا بدانند در این تفاهمنامه یا توافقنامه (که البته هنوز هیچ کدام از اینها نیست) چه آمده، به امید اینکه نشانههای مثبت آن را در زندگی روزانه و اقتصادی خود ببینند، از آن استقبال میکنند مگر آنکه از نظر اعتقادی و ایدئولوژیک جزو وابستگان نظام و دار و دسته افراطیهای رژیم باشند.
این موضع مردم نشان میدهد که آنها با سیاست های پنج بعلاوه یک بیشتر همسو و همخوان هستند تا با سیاستهای حکومت کشور خودشان!
ولی اینکه وضعیت جامعه چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی با این «تفهیم» و آن «توافق» که قرار است در ماه ژوئن امضاء شود و حتا لغو بی درنگ همه تحریمها (که اصلا چنین چیزی در کار نیست) بهتر خواهد شد، به نظر من، توهم است. این همه فقط یک فرصت است و بستگی به این دارد که همه طرفین و عوامل درگیر در سیاست کشور چگونه از این فرصت استفاده کنند! و نقش اصلی را طبق معمول جمهوری اسلامی بازی میکند.
توهم پراکنی بین مردم (مانند آنچه رسانههای فارسی زبان وابسته به دولتهای خارجی انجام میدهند) به جای آنکه در جهت منافع مردم ایران باشد بیشتر در جهت منافع همان دولتهایی است که این رسانهها را تأمین میکنند.
ماههاست این کشورها برای «زمان بعد از تحریم» شکم خود را صابون زدهاند!
امیدوار باشیم چیزی هم به مردم ایران برسد و فشاری را از زندگی آنها کم کند.
*متن انگلیسی «تفهیم» اتهام به جمهوری اسلامی که قرار است تا ماه ژوئن از نظر حقوقی و اجرایی به «توافقنامه» تبدیل شود.