«زردِ یواش» و موسیقی خیابانی پیام و پدرام

یکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ برابر با ۰۱ اکتبر ۲۰۱۷


مرتضی اسماعیل پور (+عکس، ویدیو) در حالی که موسیقی در بسیاری از کشورها به عنوان هنر برتر معرفی شده و طی سال‌های اخیر به عنوان یکی از مشاغل پرطرفدار دیده می‌شود، اما روزنه‌های رشد موسیقی در ایران با موانع بسیاری روبروست.

پدرام و پیام ملکوتی

طی سال‌های گذشته اجرای موسیقی زنده در خیابان افزایش چشمگیری پیدا کرده است. موسیقی خیابانی پیشتر در کنار «موسیقی زیرزمینی »، فعالیتی بدون مجوز و غیرقانونی و با پیامدهای کیفری به شمار می‌رفت.

با پایداری هنرمندانی که در این زمینه فعالیت می‌کردند هم موسیقی «زیرزمینی» توانست آشکارا ابراز وجود کند و هم موسیقی خیابانی به شکلی رواج یافت که از میان برداشتن آن به دم و دستگاه گسترده‌ی سرکوب نیاز دارد. در حال حاضر گروه‌های بسیاری در خیابان‌های تهران وبسیاری شهرستان‌ها با داشتن تیمی کامل از هنرمندان هر سبک، می‌نوازند و خوانند.

نواختن موسیقی در پاساژها و پارک‌ها از سویی، و برگزاری تور ایرانگردی با هدف اجرای موسیقی خیابانی همه و همه دست به هم دادند تا موسیقی خیابانی در ایران به یک فعالیت هنری رایج تبدیل شود.

گروه «زردِ یواشکی» یکی از این گروه‌های خیابانی بوده است.

پدرام و پیام ملکوتی دو برادر به همراه دوستان خود گروهی را راه‌اندازی کردند که در سال‌های اخیر بارها نام آن در رسانه‌ها بازتاب پیدا کرد. پیش از آنکه این گروه از ایران کوچ کند، ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که ماموران انتظامی در حال فحاشی به یک گروه موسیقی خیابانی در یک پاساژ هستند. به گفته پیام و پدرام این برخورد زشت مأمورانی که در واقع می‌بایست حامی آنها باشند، اولین و آخرین برخورد با «زردِ یواشکی» نبود.

با پیام و پدرام درباره کارشان و مشکلات‌شان به گفتگو نشستیم.

-موسیقی را از چه تاریخی آغاز کردید و  نام اولین گروهی که داشتید چه بود؟

پدرام ملکوتی- ما در یک خانواده‌ی موسیقیایی متولد شدیم و علاقه و یادگیری در کنار هم شکل گرفت. اسم اولین گروه‌مان هم  «زرد یواش» یا  slow yellow بود.

-چه شد که به فکر تاسیس یک گروه موسیقی خیابانی افتادید؟

پدرام- اول اینکه جای خالی موسیقی خیابانی در ایران به شدت حس می‌شد (به شکل منسجم و هدفمند) دوم اینکه ما از نوجوانی هر چیزی که در کره خاکی ممنوع نبود و در ایران ممنوع بود (رقص، هنرهای خیابانی، موسیقی خیابانی، عشق و…) را به دنبالش بودیم و در نهایت تصمیم گرفتیم فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی را که می‌خواستیم بسازیم در قالب موسیقی خیابانی عرضه کنیم.

-شما چه تعریفی از موسیقی خیابانی دارید و چقدر خودتان در این تعریف تاثیرگذار بودید؟

پیام ملکوتی- ما پیرو سبک خاصی نبودیم از پاپ، جاز، راک تا رپ و اینسترومنتال (بی کلام) می‌زدیم و آهنگ‌هایی که منتشر می‌کردیم تا امروز همه سبکی داشته و در کل در تمام کشورها موسیقی خیابانی نسبت به سلیقه گروه‌ها و افراد متفاوت است و همه با کاور کردن آغاز می‌کنند، اما در کل فکر می‌کنیم در ایران در رابطه با موسیقی خیابانی انقدر پیشرو، منسجم و تاثیرگذار بودیم که ما را متوقف کردند و به همین دلیل به خودمان افتخار می‌کنیم.

پیام

-چرا «زردِ یواش»؟!

پدرام ملکوتی- یکی از نقاط قوت ما در همین اسم هست که چند نگرش در خودش جا داده، اول اینکه برای مخاطب جای سوال به وجود می‌آورد و این باعث می‌شود که عمیق‌تر به موسیقی خیابانی فکر کند و توجه بیشتری به فرهنگ ما (اعتیاد، زباله، بانک پلاکت خون کشور، حمایت از حیوانات و موسیقی خیابانی و…) بکند و صدامان بهتر شنیده بشود؛ دوم «زردِ یواش» از یک فولکس واگن زردرنگ آمده که یواش راه می‌رفت و تصمیم داشتیم تور دور ایران باهاش انجام بدهیم که در اواسط تور مانع ما شدند.  این را هم یادآوری کنم که رژیم با اسم گروه که رنگ زرد در آن هست مشکل داشت و در بزرگترین اجرای خیابانی ایران که در شهر رشت انجام دادیم نیروهای امنیتی فشار می‌آوردند که چه ربطی به جنبش سبز دارید! که واقعا هیچ ربطی وجود نداشت.

پدرام

-شما در بیشتر برنامه‌هاتان با کسانی که برنامه شما را تماشا می‌کنند صحبت می‌کنید و از مشکلات اجتماعی می‌گویید، این دغدغه از کجا می‌آید؟

پیام ملکوتی- وظیفه هنرمند به غیر از ارائه هنرش آگاه کردن، تولید فرهنگ، گفتن مشکلات و معضلات جامعه، سرزمین، مردمانش و قدم برداشتن در این مسیر نیز هست (گرچه عده بسیاری از هنرمندان در هر هنری بیشتر به منافع شخصی‌شان فکر می‌کنند تا منافع مردم ایران) ما راجع به سیگارو اعتیاد آهنگ ساختیم که البته به لطف رژیم و مافیای ایران منتشر نشد.

-مهم‌ترین دغدغه‌هایی که تا کنون مطرح کرده‌اید چه بوده؟

پیام ملکوتی- در هر موقعیت زمانی دغدغه‌های انسان تغییر می‌کند. در ایران که بودیم اعتیاد و عوارض اعتیاد، زباله نریختن در اماکن عمومی، خوش‌رفتاری با همدیگر، حمایت از حیوانات (نبود قانونی برای حمایت از حیوانات)، فرهنگ موسیقی خیابانی به عنوان هنر خیابانی و نه گدایی، ضرورت مطالعه و …

پیام

-چرا یک هنرمند می‌بایست اکتیویست هم باشد؟

پدرام ملکوتی- خدا لطفی به هنرمند کرده و در محور توجه قرارش داده و توانایی به او داده که هر شخصی ندارد و مثل پزشک که وظیفه بهبود جسم بیمار را دارد، هنرمند با هنرش وظیفه بهبود روح و روان و حال انسان را دارد و به واسطه هنر و جذابیت‌اش باید اکتیویست باشد چون تاثیر بیشتری در تولید فرهنگ و بهبود شرایط جامعه‌اش دارد.

-حکومت چرا به گروه‌هایی مثل «زرد یواش» حساسیت دارد؟ به دلیل فعالیت‌های مدنی و اجتماعی یا هنر؟

پدرام ملکوتی- چند دلیل بزرگ وجود دارد. در ابتدا باید این نکته را بدانیم که حکومت با هنر و هنرمند مشکل دارد مگر اینکه در خدمت اهداف خودش باشند تا در زمان لازم توسط هنرمند به مردم خط فکری بدهد (مثل رفتن پای صندوق رای) و یا برای برطرف کردن مشکلی و یا فراموشی اتفاقی (در کل نقض حقوق بشر) از او استفاده کند. اگر هنرمندی باشد که میهن‌دوست و حامی حقوق بشر باشد می‌تواند مردم را آگاه کند و هنرمند وفادار به حقوق مردم خطرناک است و باید حذف بشود از راه‌های مختلف، خانه‌نشین کردن، تهدید، زندان و یا اجبار به خروج از کشور و… چون ما هم فعالیت‌های مدنی و اجتماعی داشتیم و از داخل ایران با شبکه‌های ماهواره‌ای مصاحبه و ارتباط برقرار کرده بودیم و هرجا لازم بود اعتراض‌مان را در رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی منتشر می‌کردیم یواش یواش مشکلات، فشارها و تهدیدات ما را مجبور به ترک ایران کرد.

پدرام

-هنرمندان به نظر شما چقدر در فعالیت‌های اجتماعی تاثیرگذار هستند؟

پدرام ملکوتی- همان‌طور که یک جامعه به پزشک و مهندس نیاز دارد به هنرمند هم به همان اندازه نیاز دارد چون هنرمندان دارای طرفدار هستند می‌توانند با روشنگری و آگاه کردن مردم به حقوقشان مسیر رشد، پیشرفت و سعادت جامعه را سریع‌تر کنند؛ هنرمند به عنوان فرد تاثیرگذار می‌تواند فرهنگی را بسازد که به آبادانی برسد مثل تمام کشورهای پیشرفته که هنرمند و مردم دست در دست هم جلو رفتند و به آبادانی رسیدند. اما متاسفانه قشر وسیعی هم هستند که می‌گویند ما سیاسی نیستیم و یا در مسایل سیاسی شرکت نمی‌کنیم در واقع مثل این است که بگوییم ما بی‌شعوریم و نسبت به ظلم، فشار و نقض حقوق انسان‌ها بی تفاوت هستیم.

بیشتر هنرمندان ما اگر به فکر منافع مردم باشند نمی‌توانند سکوت کنند و در این صورت عاقبتی چون ما پیدا می‌کنند پس ترجیح می‌دهند فقط منافع شخصی خودشان را دنبال کنند و نه درد و مشکلات مردم را.

-اما جامعه هنری در ایران بیشتر هنر را برای هنر می‌خواهد و کمتر سعی می‌کند وارد این مباحث شود؛ چرا با هنرمندان بی‌تفاوت در ایران روبرو هستیم؟

پیام

پدرام ملکوتی- بله، همین‌طور است که خیلی از کشورها حکومت دیکتاتوری داشتند و مردم به واسطه آگاه شدن و اتحادشان توانستند به یک قانون و دولت سکولار برسند ایران هم می‌تواند در همین مسیر گام بردارد. ما با مطالعه و دور ریختن خرافات و اتحاد به این مهم دست پیدا می‌کنیم؛ به شرط اینکه اگر هر کس سهم خودش را انجام بدهد و هنرمندان به جای  منافع شخصی حرکت اجتماعی را آغاز کنند.

-به نظر شما جامعه ایران می‌تواند خود را از مشکلات سیاسی- اجتماعی که با آن روبروست کنار بکشد؟

پیام ملکوتی- در کل اگر بخواهیم از ۱۵سال اجرای خیابانی و فعالیت‌های اجتماعی و مدنی بگوییم در سال‌های اول تمسخر، تهدید و بی‌احترامی بود و همین‌طور که جلو می‌رفتیم و بیشتر شناخته می‌شدیم و بعد از مصاحبه با شبکه صدای امریکا شرایط بدتر شد؛ از دستگیری و مصادره ساز و وسایل موسیقی تا کتک خوردن و شکستن ساز، تحقیر، تهدید به زندان  و در انتها خانه‌نشینی به مدت یک سال و اندی و فشارهای روحی و روانی به مادرمان با تلفن‌های وقت و بی‌وقت نیروهای امنیتی و تهدید لباس شخصی‌ها تا ترس از جان و بعد هم خروج از ایران. آدم چطور می‌تواند خودش را از این مشکلات کنار بکشد؟!

-از اینکه به خاطر همین فعالیت‌ها الان در ایران زندگی نمی‌کنید، پشیمان نیستید؟

پیام ملکوتی- هر ایرانی دوست دارد در وطن خودش زندگی کند، ما پشیمان نیستیم چون قلب‌مان برای برقرار شدن حقوق بشر در ایران می‌تپید و تا جایی که توانستیم تلاش کردیم و پشیمان نیستیم اما اندوه ما از این است که کشوری با این همه ثروت و زیبایی تبدیل به ویرانه شده و ما نتوانستیم کاری بکنیم چون یک دست صدا ندارد و برای پایان حکومت ضدبشر،ضدحیوانات و ضدطبیعت این جمهوری اسلامی ایران باید تمام ایرانیان متحد باشند و قدم بردارند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=89371