بیشتر ایرانیانی که با آنها گفتگو کردیم، واکنشهای متفاوت و عمدتا منفی نشان دادهاند.جالب اینکه هم موافقان وهم مخالفان رژیم هر یک باحفظ رای و اندیشه خود نتیجه آن را به ضرر ایران میدانند. این نکته حائز اهمیت است که برخی از ایرانیان مقیم امریکا در مورد مسائلی که به جمهوری اسلامی ختم میشود معمولا از اظهار نظر چه موافق و چه مخالف سر باز میزنند!
این طفره رفتن خود دلایل مختلفی دارد از جمله اینکه بعضیها چون به ایران رفت و آمد میکنند بیم دارند هنگام ورود به ایران از سوی رژیم مورد بازخواست قرار گیرند. برخی دیگر میگویند از سیاست چیزی نمیدانند که در باره آن اظهار نظر کنند. دسته دیگر کسانی هستند کاملا بی تفاوت که در برابر هر پرسشی صریحا میگویند نظری ندارند. حتی درباره احتمال حمله نظامی به وطنشان نیز همان پاسخ را میدهند.
بیشتر کسانی که درباره مسائل سیاسی ایران اظهار نظر میکنند ایرانیانی هستندکه در ارتباط با جمهوری اسلامی همه پلهای پشت سر را خراب کرده و بدون ترس و واهمه نظر مخالف، منفی و انتقادی خود را علیه رژیم بیان میکنند. این د رحالیست که رسانههای همسو با جمهوری اسلامی مطلقا وارد این مباحث نمیشوند. جالب اینکه تلویزیونها و رادیوهای همسو با رژیم در این قبیل مواقع، نمیدانند در میان این همه هیاهو چه پخش کنند و موضع آنها در این مواقع بیشتر آشکار میشود زیرا چگونه میتوان در حالی که همه حرف وحدیثها در داخل و خارج در اطراف بیانیه هستهای دور میزند اصلا به روی خود نیاورد و سکوت کرد!
کیهان آنلاین پای صحبت چند تن از ایرانیان ساکن لس آنجلس نشست.
عباس پهلوان روزنامهنگار قدیمی و سردبیر هفتهنامه «فردوسی امروز» در واکنش به آنچه همه از آن به عنوان «توافق هستهای» سخن میگویند، میگوید: اولا توافق نبوده و بیانیه بوده، در این صورت اگر قرار بود قضیه به صدور بیانیه ختم شود چرا این همه بابت آن چانه زدند و آن همه برایش از کیسه ملت خرج کردند؟! وی میافزاید: باید گفت ملت باخت و دلش خوش است که به نتیجه رسیده است در حالی که در همین بیانیه دو شرط ۱۵ساله و ۲۵ ساله گنجانده شده که فرصت داشته باشند آن را تمدید کنند. بنا بر این لازم بود با هم کنار بیایند که آمدند.
کاپیتان علی فروغی خلبان بازنشسته جمبوجتهای یونایتد ایر لاینز میگوید: متاسفم از اینکه با این بیانیه میلیونها دلار از هزینه ملت به توالت ریخته شد. با پوزش، مردم را خرکردند، بعد به خیابانها فرستادند تا برای آنچه به دست نیامده شادی و هلهله کنند.
وی میافزاید: به نظر من توافق سال ۲۰۰۹ به مراتب بهتر از نتیجه کنونی بود که قبول نکردند. قرارداد کوچکتر به مراتب باحسننیتتراست تا نتیجهای که اینک به دست آمده…
سیروس شرفشاهی مدیر و سردبیر روزنامه «صبح ایران» معتقد است: آنچه به نام توافق هستهای انتشاردادند در واقع پوست خربزهای است که زیر پای جمهوری اسلامی انداختند. این یک آبروریزی بزرگ بود. در مجلس هم جنگ و ستیز در گرفت. وی ادامه میدهد: در سرمقاله «صبح ایران» هم به همین واقعیت پرداختم. باید بگویم هنوز قراردادی امضا نشده و اگر نشده چرا مردم را به خیابانها ریختند؟!
محمد بیاتی دروازهبان سابق تیم ملی فوتبال ایران عقیده دیگری دارد: سازش بهتر از جنگ است. در نتیجه جلو ضرر را هر جا بگیرید منفعت است. این باعث میشود دست مردم به جائی بند شود.
وی توضیح میدهد: بیانیه جنبه موقت دارد و شاید رفع تدریجی تحریمها مردم را خشنود کند اما در درازمدت به زیان ایران است. آنچه لازم است تاکید کنم این است که مردم هنوز به درستی نمیدانند صدور این بیانیه متضمن نفع آنهاست یا ضررشان، ولی به هر حال جمهوری اسلامی پس از آن همه دَم از اقتدار زدن، بازنده از میدان به در آمد.
مسعود سپند شاعر مقیم شمال کالیفرنیا بیانیه منتشره را به خدعه خمینی تشبیه کرده و میگوید: بنیانگذار جمهوری اسلامی به اعتراف خود خدعه کرد و به جای رفتن به قم و سپردن امور به دست غیر روحانیون یک کلاه شرعی درست کرد و بر سر ملت گذاشت. حالابازماندگان او هم راه وی را طی میکنند.
او ادامه میدهد: با وجود همه وعده و وعیدها به مردم، کار خودشان را کردند و میکنند. با سابقهای که من از اداره آگاهی که زمانی به عنوان افسر در آن خدمت میکردم دارم همه آخوندها با یک چرخش عوض میشوند بخصوص که از سیاست چیزی نمیدانند. جماعت آخوند تا موقعی که قدرت ندارد موش است همین که به قدرت رسید شیر میشود. متاسفانه مردم اینها را نمیشناسند. اینها آن قدر خدعه میکنند و رنگ عوض میکنند که گاه ملتی را میفریبند حال نوبت فریب مردم در مسئله هستهای است.
استاد هوشنگ پیمان نقاش نامدار و نویسنده کتابهای «دانسته و صحیح قضاوت کنیم» و «راز محکومیت من به اعدام چه بود» میگوید: این یک بازی اقتصادی بسیار پیچیده است که در یکی دو جمله نمیتوان تبعات آن را تشریح کرد و توضیح داد. هدف و نیت اصلی این بود که خواستند اعراب را بترسانند هم از ایران و هم از اسرائیل. بازی شیعه و سنی به راه انداختند و اعراب مقادیر زیادی اسلحه از اسرائیل و امریکا خریدند. در مورد بیانیه مورد بحث هم در جهان قراردادی نیست که ۱۲ سال طول بکشد بنا بر این با یک نگاه به بازی سیاسی و اهداف مندرج در آن پی میبرید.
ناصرانقطاع نویسنده و پژوهشگر معتقد است: ملاها وقتی به وسیله اوباشان خود جوّی ایجاد میکنند، بیانگر آن است که شکست سخت خوردهاند. در مورد این توافقنامه هم همین حالت وجود دارد. شکست خوردهاند و سر و صدا به پا کردهاند که مثلا ما پیروزشدیم در حالی که کاملا شکست خوردهاند.
سروان سیاوش لشگری افسر سابق نیروی هوائی و مدیر نشریه ماهانه «کانون خردمداری ایرانیان مقیم سن دیه گو» میگوید: در بیانیه هستهای به نظرمن غربیها در این معامله پیروز شدند زیرا رژیم به شدت به خطر افتاده بود.از طرف دیگر نارضایتی مردم شدت میگرفت و ممکن بود به طغیان منجر شود.هر آنچه به دست آمد شبیه قول قوامالسلطنه است در مورد واگذاری آذربایجان به روسها که در برابر اصرار روسها گفت موضوع باید در مجلس تصویب شود و بعد از مجلسیان خواست حکومتاش را ساقط کنند که کردند و آذربایجان برای ایران باقی ماند.
این افسر سابق نیروی هوایی معتقد است: آخوندها برای اینکه به شدت به پول برای ادامه حیات نیاز دارند فعلا ایران را به غرب فروختند و حالا سعی دارند کمی از وجوه ضبط شده ایران در خزانه امریکا را آزاد سازند تا بتوانند چند صباح دیگر به حیات خود ادامه دهند. در نهایت بازی آخوندهاست که عجالتا چشمه دیگری از آن را ملت دید. امیدوارم ملت با دیدن این خیمهشببازیها به هر حال روزی بیدار شود و خود را از این همه دغلبازی آخوند و ملا برهاند.
حسین فرجی برنامهساز تلویزیون پارس میگوید: چه توافقی؟! مجبور بودند بپذیرند! آخوندها آن هنگامی که گیر کرده بودند رجزخوانی کردند. در این تنگناهم همهاش امتیاز دادند و به نفع غرب تمام شد. برای آخوندها هم علیالسویه بود که مذاکرات کمر رژیم را شکست و هر چه طرفهای مقابل خواستند به آنها دادند.
خانم جسیکا فرد معلم پیشین کودکان در ونکوور کانادا به شرایط مردم اشاره میکند و میگوید: امیدوارم اگر به توافق برسند به نفع هموطنان عزیزم باشد زیرا در زندگی مردم تاثیر خواهد داشت.
آقای حسین توکل شاعر و متخلص به «واله» موضوع جوانان را مطرح میکند و میگوید: راستش من چیزی از بیانیه نفهمیدم چون اگر قرار باشد کاری برای جوانان کشورانجام شود، هیچ چیز در گفتگوها برای جوانان تعیین کننده نبود.
خانم مصی علوی، بانوی فرهنگی سابق و مسئول شبهای شعر گروه ندا در اورنج کانتی میگوید: به طوری که از قرائن پیدا بود خیلی به هیئت ایرانی فشار آمده بود. به نظر من انسان اگر چاقو داشته باشد هم میتواند با آن انسانی را بکشد و اگر همان چاقو در دست جراح باشد قادر است جان انسانی را از مرگ نجات بدهد. به نظر من هیچ کشوری نباید سلاح اتمی در اختیار داشته باشد زیرا وقتی بمب در دست اشخاص ناصالح باشد ممکن است دیوانگی کنند و کشوری را با مردماش نابود کنند. وی میافزاید: به هرحال من نگرانم.
سرهنگ آریا باقری مجری برنامههای تلویزیون «ایران آریائی» میگوید: به نظر من هنوز طرفین به نتیجه نهائی نرسیدهاند ولی تا جائی که قضیه روی کاغذ آمده ۹۵ درصد به ضرر ایران است. ۳۰۰ میلیارد خرج کردند و آخرش هم هیچی!
مهندس رضا نادری کارشناس ابنیه تاریخی و استاد سابق دانشگاه تهران و فعال سیاسی میگوید: من به عنوان یک ایرانی زیر بار آنچه به دست آمده نمیروم چون پر واضح است که این یک بازی است. متاسفانه ملت ما هم آن طور که باید و شاید از عمق قضیه اطلاع ندارد و برنامههائی که در حال اجرا است خطریست که میهن ما را تهدید میکند و ما متوجه نیستیم.
لوتر الخاصه فعال سیاسی نیز معقتد است: این بیانیه که متضمن توافق هستهای ایران با قدرتهای بزرگ خارجی است صد در صد به ضرر ایران و جهان است. در حالی که در صلح حاجتی به بهانه نیست.