آوازه – از حدود صد سال پیش که حوزه موسیقی پیشرو در ایران به وجود آمد تا امروز بیش از صد آهنگساز ریز و درشت در این زمینه به کار آفرینش پرداختهاند و بزرگترین مشکل آنها در راه آهنگسازی ساختار غیرعادی ردیف موسیقی ایران بوده است. یعنی ساختاری دارد که مطابق قواعد بینالمللی نمیتوان به راحتی با آن کنار آمد.
همه آهنگسازان ایرانی در این مدت دراز همه همّ و غمشان این بوده است که برای همنوازی و چندصدایی کردن موسیقی ایران با ساختار پیچیدهای که دارد راه و شیوه مناسبی پیدا کنند. خیلیها همان قواعد بینالمللی را به کار بستهاند و چیزی شبیه به موسیقی غربی پدید آوردهاند.عدهی دیگر هر کدام شیوه مستقل هماهنگی را انتخاب کردهاند. در جایی کاملا تبعیت از موسیقی ایران کردهاند و در جای دیگر به تقلید از موسیقی غربی پرداختهاند و این بحث همچنان ادامه دارد که چگونه میتوان موسیقی ایران را هارمونیزه کرد بدون آنکه آسیبی به اصالت آن وارد شود.
یکی از آهنگسازانی که سخت مشتاق یافتن راه حلی برای هماهنگی مساعد با موسیقی ایران بود مرتضی حنانه است. حنانه بیست و هشت سال پیش بر اثر بیماری از دار دنیا رفت ولی آموزههایش در کار آهنگسازی در دسترس همگان است.
مرتضی حنانه از خانوادهای از طبقه بالا میآمد. پدرش محمد حنانه مهنس معمار بود و بنیانگذار دبیرستان ایرانشهر. برادرش مهندس معمار بود که ساختمانهای او در تهران مشهور بود. مرتضی خردسال در خانه زمزمههایی میکرد که نشان میداد اهل موسیقی خواهد شد و پدرش که استعداد او را دریافته بود و با غلامحسین مینباشیان رئیس هنرستان عالی موسیقی آشنایی داشت، او را به هنرستان فرستاد تا مبانی موسیقی کلاسیک را فراگیرد.
در هنرستان که استادان چک تازه در آن مشغول کار شده بودند به آموختن ساز بادی پاگوت پرداخت و به زودی به نوازندهای موثر در ارکستر سنفونیک تهران تبدیل شد. مرتضی حنانه با شرکت در جشن هزاره بوعلی سینا توانست بورس تحصیلی مناسبی در ایتالیا به دست بیاورد. از آن پس زندگی مرتضی حنانه را باید در ایتالیا جستجو کرد. در انستیتوی موسیقی واتیکان به ادامه آموختن آهنگسازی پرداخت و در بیرون از کنسرواتوار به ساختن موسیقی برای فیلم و دوبله فیلمهای ایتالیایی به فارسی مشغول شد. همکار او در این راه حسین سرشار خواننده باریتون اپرای تهران بود. مرتضی حنانه در تمام این مدت فکر و ذکرش در پی آهنگسازی بود و کوشش در یافتن راهی برای هماهنگی (هارمونی).
مرتضی حنانه پس از پایان تحصیل به تهران بازگشت و در همان هنرستانی که تحصیل کرده بود به آموزش موسیقی پرداخت و کوشش خود را برای یافتن گمشدهاش ادامه داد.
آنچه مرتضی حنانه برای موسیقی ایران یافته بود هارمونی زوج نام گرفت. بیآنکه بخواهیم وارد مسائل فنی بشویم فقط میگوییم که هارمونی زوج خود را روی فواصل دوم، چهارم، ششم و… پایهگذاری میکند. حال آنکه موسیقی غربی و هارمونی متعلق به آن روی فواصل فرد بنا شده است.
البته همه آهنگسازان ایرانی با نظرات حنانه موافق نیستند ولی از هارمونی زوج او استفاده بسیار بردهاند. حنانه البته خودش از همه شیوهها برای آهنگسازی استفاده میکرد. بهرهگیری او به خصوص از قطعهای به نام کنسرتو برای ویولن و ارکستر مشهود است. او در زمینه موسیقی بومی ایران نیز مطالعات فراوان کرده و با تکیه بر تحلیل آنها موسیقی تازهای بر روی آهنگهای محلی ایران به وجود آورده است.
نخستین سازنده موسیقی فیلم؟
عرصه پربار دیگر فعالیت حنانه در زمینه موسیقی فیلم است. او نخستین کسی در ایران است که موسیقی مفهومی برای فیلم به وجود آورده. منظور او این بود که موسیقی تنها برای زینت فیلم نیست بلکه باید محتوای فیلم را نیز بازبتاباند. برخی آهنگسازان دیگر چون حسین دهلوی و اسفندیار منفردزاده را نخستین آهنگسازان مفهومی فیلم میدانند ولی اگر خوب دقت کنید کار حنانه از نظر کیفی بر کار آنان اولویت دارد.
فیلمهای معروفی که حنانه برایش موسیقی نوشته عبارتند از «عروس دجله»، «بهلول»، «ساحل انتظار»، «لذت گناه»، «عروس دریا» و… از میان سریالهای تلویزیونی «هزاردستان» حنانه شهرت بسیار یافته است. حنانه با یاری هنرمندان ارکستر سنفونیک و تعدادی از هنرمندان خارجی ارکستر فارابی را بنیاد کرد که تا پیش از انقلاب کنسرتهای منظمی عرضه میکرد. یکی از آثار دیگر معروف او «سوئیت مرجان» نام دارد.
مرتضی حنانه در موسیقی نظری نیز عقاید ویژهای داشت که خیلی از هنرمندان همتای او را میرنجاند. از جمله معتقد بود که نوازنده هنرمند نیست. چون هنر باید واجد خلاقیت باشد. نوازنده فقط آنچه را خلق شده مینوازد پس هنرمند نیست.
در گفتگوی ویژهای که در سال ۱۳۵۳ با حنانه پیش آمد نظر او را درباره هارمونی و هماهنگی و ارزش آن برای ارکستر پرسیدیم. او میگفت گوش آدمی نیز مانند چشماش دنبال تنوع است. در یک باغچه اگر یک یا دو گل باشد آنقدر هیجان نمیآفریند که انباشته از گل باشد. صداهای دوم و سوم در هماهنگی همین نقش تزیینی را ایفا می کنند. از آن گذشته هنرمند را میتوان به یک ژونگلور (شعبدهباز) تشبیه کرد. ابتدا با دو توپ بازی میکند ولی به مرور بر تعداد توپها میافزاید و به چشم آدم لذت میدهد. مهم این است که شعبدهباز بداند که توپ را چگونه بیاندازد که با هم برخورد نکنند.
علاوه بر این حنانه معتقد بود که این درست نیست که همه ویژگیهای هماهنگی را در موسیقی غربی ببینیم. در موسیقی شرق حتی در همین روستاهای اطراف مازندران خودمان به ترانههایی برمیخوریم که حاوی چندصدایی است و به طور طبیعی کنار هم قرار گرفتهاند و بر هیجان آهنگها میافزایند.
مرتضی حنانه به شعر و شاعری نیز علاقه ویژهای داشت و یکی از بنیانگذاران نشریه «خروس جنگی» بود که جلسات هیات تحریریه آن در خانه حنانه برگزار میشد. حسن شیروانی، ضیاء هشترودی، غلامحسین غریب و… از همکاران او در این مجله بودند. بهخصوص در این میان دوستی پُرتوانی بین غریب و حنانه برقرار بود.
در گفتگوی دیگری در ایران، حنانه با شهامت و شجاعت نظر خود را درباره موسیقی ایران عرضه میکند: «موسیقی ایرانی از نظر ملودی بسیار غنی است ما ملودیساز زیاد داشتهایم و آهنگساز کم. آهنگسازی با ملودیسازی فرق دارد. تو باید بر موسیقی علمی تسلط داشته باشی، هارمونی، فوگ، ارکستراسیون، کنترپوان بدانی، بشوی آهنگساز و آنوقت با استفاده از این ملودیها و تمها آهنگهایی در سطح جهانی بسازی و ارائه دهی. آن هم برای اجرا در ارکسترهای بزرگ. خوشبختانه ما آهنگسازانی داریم که تلاش میکنند و کار میکنند. بهخصوص به آینده جوانها امیدوارم. به شرط اینکه تا به جایی رسیدند نروند دنبال کسب درآمد و ساختن موسیقی بیهویت برای فیلم. باید کار کرد و زحمت کشید تا این موسیقی را که به ما رسیده حفظ کنیم، گسترش دهیم و به آیندگان بسپاریم.»