(+ویدئو) محمود احمدینژاد، رییس جمهوری پیشین جمهوری اسلامی ایران شش سال پس از حمله بسیجیان به سفارت بریتانیا در تهران در مصاحبهای جنجالی، مدعی شده «در آن روز در برقی سفارت باز بوده، حافظه کامپیوترها همه خالی بودند و مشخص است که خودشان در جریان بودند و طرح خود انگلیسیها بود».
او با طرح این پرسش که «اشغال سفارت به دست چه کسانی اجرا شده و چه کسانی همکاری کردند و چه کسانی مقدمات کار را فراهم کردند» گفته «با فرمانده نیروی انتظامی تماس گرفته بودم و پرسیدم که چه بساطی است به راه افتاده مگر کشور صاحب ندارد؟»
احمدینژاد در بخش دیگری از این مصاحبه گفته بلافاصله پس از اشغال سفارت، انگلیس طرح تحریم نفت و بانک مرکزی را به اتحادیه اروپا برد و تصویب شد.
او همچنین پرسیده «در آن دوران رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس و رییس مجلس و دیگر افراد چهکاره بودند؟»
https://www.youtube.com/watch?v=JgaDjCo_a_o
هشتم آذر سال ۱۳۹۰ گروهی از بسیجیان و طلاب و «خودسرها» به ساختمان سفارت بریتانیا در تهران در چهارراه استانبول حمله کردند و برای چند ساعت سفارت در اشغال آنها بود و آنها بخش زیادی از اموال آن را تخریب کردند. همزمان گروه دیگری از آنها به قلهک رفتند و وارد باغ کنسولگری بریتانیا شدند و اتومبیلها را به آتش کشیده و شیشهها را شکستند. این حادثه به قطع روابط دیپلماتیک تهران و لندن انجامید.
احمدینژاد شش سال پس از این ماجرا در حالی ادعاهای بالا را مطرح کرده که به نقش خود و اطرافیانش و همینطور «جبهه پایداری» که اعضای آن از جمله تعدادی از نمایندههای مجلس شورای اسلامی مثل حمید رسایی که پشت این ماجرا بودند، اشاره نکرده است.
۲۶ آذر ماه سال ۱۳۹۰ حسین الله کرم، عضو سرشناس گروه انصار حزبالله و سردسته بخشی از لباس شخصیها در روزنامه انگلیسیزبان «تهران تایمز» نوشت که «دانشجویان با دستور احمدینژاد از سفارت انگلیس خارج شدند که این نشاندهندهی محبوبیت احمدی نژاد در بین دانشجویان است و محبوبیت وی به دلیل اطاعت او از رهبر انقلاب آیتالله خامنهای است».
علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران گفته بود پس از اشغال سفارت خبر آن را باور نکرده و فکر کرده شوخی است و تلفنی به ویلیام هیگ، همتای بریتانیایی خود در آن دوران تلفنی میگوید که متاسف است و پلیس نتوانسته «مردم» را کنترل کند.
سه سال بعد از این جریان، در اواخر دوران ریاست جمهوری احمدینژاد که او و تیماش با «جبههپایداری»ها اختلاف پیدا کرده بودند، عبدالرضا داوری مشاور رسانهای احمدینژاد عنوان کرد، «موضوع اشغال سفارت انگلیس در تهران مشکوک بود چون نتیجه این عمل، تحریم بانکمرکزی بود و عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند».
اما درحالی که اللهکرم مدعی بود احمدینژاد ماجرا را خاتمه داده، مجتبی ذوالنور، نماینده فعلی قم در مجلس شورای اسلامی در مصاحبهای گفته بود «سپاه اشغال سفارت انگلیس را خاتمه داد».
مشخص نیست چه کسی راست میگوید، اما این را به روشنی میتوان پرسید که چرا احمدینژاد زودتر این مسائل را بیان نکرده؟! چه ترس یا منفعتی داشته؟ چرا هنوز آمرین و عاملین اشغال سفارت مشخص نیستند؟ چرا احمدینژاد مانند مهدی بازرگان در دولت موقت پس از اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ استعفا نداد؟ چه منافعی داشته که همان زمان از «پشت پرده» آن قضایا چیزی نگفت؟
اینها یک سوی قضیه است اما سوی دیگر آن اظهارات بسیجیانی است که در روز اشغال سفارت میداندار بودند و تلویحاً تاکید کردند اشغال سفارت با چراغسبز آیتالله خامنهای بوده و از پیش هماهنگ شده بود.
بسیاری از بسیجیان با خود پتو و غذا برده بودند. پس از وقوع این حمله هیچ مقام مسوولی در نیروی انتظامی حتی مورد سوال یا تذکر هم قرار نگرفت در حالی که به گفتهی شاهدان عینی آنها تماشاچی ماجرا بودند و هیچ اقدامی برای ممانعت از اشغال سفارت نکردند.
پیش از اشغال سفارت بریتانیا، احمدینژاد بارها و بارها علیه سیاستهای انگلیس و غرب موضع گرفته بود. از چند روز پیش از اشغال، بسیجیان برای تجمع مقابل سفارت فراخوان منتشر کرده بودند و میشد پیشبینی کرد که آنها چه در سر دارند.
احمدینژاد اشغال سفارت و تحریمهای پس از آن را عامل ضربه خوردن به دولت خود میداند، اما فراموش کرده بارها تاکید میکرد این تحریمها و قطعنامهها هیچ اثری ندارد چون کاغذپاره هستند و گفته بود آنقدر تحریم کنید که زیر پایتان علف سبز شود.