لبنان کشوری با مساحتی تقریبا دو برابر کوچکتر از کویت تأثیری بسیار فراتر از استانداردهای جمعیتی و جغرافیایی بر خاورمیانه دارد. این کشور کوچک به دلیل بحرانها و مشکلات فراوان، نه رهبران آن، نه احزاب سیاسیاش و نه قدرتهای منطقهای یا بینالمللی، نتوانستند آن را از مسیر بحرانهای منطقهای خارج کنند.
از مدلهای تنشزا که از سوی برخی سیاستمداران دولت کنونی لبنان در برخورد با مسئله استعفای سعد حریری از پست نخست وزیری به کار گرفته شد، موضعگیری بسیار عجیب وغریب وزیر امور خارجه و رئیس جمهوری این کشور بود. این موضع بسیار شگفتانگیز به نظر میرسید چرا که کسانی پیراهن سعد الحریری را به بهانه همدردی و دفاع از او بلند کردهاند که خود از بزرگترین دشمنان او در لبنان هستند. بنابراین به نظر میرسد طرفهایی چون ایران یا قطر که با سعودی اختلاف دارند، از رئیس جمهور و وزیر خارجه لبنان خواستند تا نقش مدافعان از سعد الحریری را بازی کنند. ایران پس از اینکه توانست با زور سرنیزه نفوذ خود را در سوریه گسترش دهد، اکنون تصمیم گرفته کل لبنان را به زیر سلطه خود درآورد.
لبنان همواره صحنه نزاع و کشمکش قدرتهای منطقهای بوده است. تمام قدرتهای منطقهای و رهبران کشورهای عربی در سرزمین لبنان در برابر یکدیگر جبهه گرفته و به طور غیرمستقیم یا مستقیم با هم جنگیدند.
زمانی جمال عبدالناصر، رئیس جمهور فقید مصر، پس از اینکه دریافت که لبنان به مرکز چالشی در برابر پروژههای قومی او شده ناچار شد تا از لبنان علیه دشمنان خود، از سوریها گرفته تا دیگر رهبران کشورهای عربی، استفاده کند.
ایران خمینی نیز برای بمبگذاری بر ضد ایالات متحده آمریکا و نیز برای ترور برخی شخصیتها از لبنان استفاده کرد.
در این میان رژیم سوریه بزرگترین سهم را در تبدیل لبنان به حوزه فعالیتهای خود داشته است و با وجود هزینههای سیاسی حافظ اسد و فرزندش بشار اسد، لبنان را جولانگاه عملیات سرّی خود کرده بودند. حافظ اسد و فرزندش بشار هر دو بر این باور اصرار داشتند که همسایه کوچک میتواند مخفیگاه خطرات بزرگ برای سوریه باشد. آنها بر این باورند که تمام طرحهای بینالمللی علیه دمشق در این مخفیگاه ریخته میشود و همه توطئههای سرّی علیه سوریه از این کشور کوچک کلید میخورد، پس خود را مجاز به دخالت آشکار در لبنان میدانستند.
امروز واقعیترین تصویری که میتوان از لبنان به دست داد این است که این کشور به کارگاهی برای طراحی جنگهای منطقهای تبدیل شده است به طوری که امروز این کشور کوچک به واسطه حزبالله در جنگ یمن نقش مهمی ایفا میکند.
رژیم ایران از لبنان برای مدیریت عملیاتهای امنیتی، تبلیغاتی و نظامی استفاده میکند. بیروت هنوز مرکز رسانههای بینالمللی است، و هنوز جایی است که در آن اخبار و تبلیغات پخش یا منتشر میشود. با کنترل کامل بیروت توسط حزبالله، تمام فعالیتهای غیرنظامی حوثیها از داخل لبنان انجام میگیرد و نه از داخل خود یمن.
حملات سیاسی، حقوقی و رسانهای علیه پادشاهی سعودی و ائتلاف عربی از داخل لبنان صورت میگیرد. ادعاهای قحطی، انتشار بیماری وبا، هدف قرار دادن غیر نظامیان و همه تبلیغات منفیعلیه ریاض از اتاق کار لبنان منتشر میشود.
لبنان علاوه بر این، پناهگاه مهمی برای سیاستمدارانی است که علیه دولتهایشان قیام میکنند. سیاستمداران عراقی مخالف نوری المالکی در لبنان بودند کما اینکه هواداران و برخی از نزدیکان نوری المالکی هم در لبنان بودند. به همین دلیل است که صدها میلیون دلار آمریکا در شرایطی بسیار پیچیده و مبهم به دست حزبالله لبنان رسیده است.
علاوه بر آنچه گفته شد، این کشور همچنین جولانگاه سازمانهای اطلاعاتی بسیاری از کشورهاست که برای تبلیغ و یارگیری لبنان را به اتاق کار خود تبدیل کردهاند. معمولا سازمانهای اطلاعاتی خیلی از کشورها برای فعالیت خود و کسب معلومات دقیق به دنبال کشوری مانند لبنان، باز و با گرایشهای متنوع و دارای دولتی ضعیف میگردند. کشورهای بزرگ منطقه در وهله اول از موجودیت خود و مناطق تحت نفوذشان دفاع میکنند و در نهایت قادر به درک واقعیتهای مردم لبنان نخواهند بود.
در لبنان برخیها با هم ائتلاف دارند و برخی هم دشمن یکدیگرند و هیچ اتحاد دائمی در این کشور وجود ندارد، حتی اگر این ائتلافها فقط بر اساس اعتقادات فرقهای، ایدئولوژیک یا حتی خانوادگی باشد.
معضل امروز پادشاهی سعودی و بسیاری از کشورهای منطقه و جهان در لبنان همانا ایران است که حزبالله آن را نمایندگی میکند. به همین دلیل پیام مهم ریاض بر این مسئله متمرکز بود که نباید اجازه داد لبنان به طعمهای آسان برای حزبالله رها شود. شاید لبنانیها و اعرابی که پروژه حزبالله را دست کم می گیرند هنوز متوجه نشدهاند که این حزب قادر است بر همه نهادهای دولتی لبنان مسلط شود و تمام خصوصیات و ویژگیهای حریم خصوصی لبنانیها از قبیل آزادیهای فردی، تنوع دینی، مذهبی، قومی و انعطافپذیری رفتاری مردم این کشور را به طور کلی نابود کند.
اگر حزبالله به حال خود رها شود تمام گروههای مستقل از جمله نیروهای مسیحی، سنی وغیره که در حال حاضر در لبنان حضور دارند، را حذف خواهد کرد. پروژه حزبالله لبنان ضمیمه کردن کامل لبنان به رژیم جمهوری اسلامی است و برای این هدف میجنگد. مسئولیت لبنانیهاست که در برابر این چالشهای جدید بایستند؛ اگر آنها علیه حزبالله یا هر قدرت خارجی که بخواهد کشورشان را به زیر سلطه خود درآورد متحد شوند و بایستند، حمایتهای بینالمللی و منطقهای را به سود خود جلب خواهند کرد. اما اگر این کار را نکنند، خود آنها اولین قربانیان و نخستین کسانی خواهند بود که در معادله جدید که همزمان با تسلط ایران بر سوریه و عراق همراه است، زیان خواهند دید.
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
*ترجمه از کیهان لندن