کارن خانلری، نماینده مسیحیان ارمنی شمال ایران در مجلس شورای اسلامی مدعی شده «بسیجیان مسیحی زیادی به صورت گمنام فعالند و صنعتگرانی مسیحی هستند که با سپاه و ارتش همکاری دارند».
این نماینده مسیحیان ارمنی در گفتگو با خبرگزاری «انقلاب نیوز» مدعی شده «صنعتگرانی از جامعه ارامنه را میشناسم که هماکنون با سپاه و ارتش همکاری میکنند برای تولید قطعات نظامی اعم از جنگافزارهای سبک یا ماشینآلات سنگین که در راهسازیها به کار میرود و بسیجیان صنعتگران ماهر ارمنی به سیستم دفاعی ایران خدمت میکنند».
خانلری همچنین تاکید کرده بسیجی بودن نه یک شعار بلکه یک ایدئولوژی و تفکر است و اقلیتهای دینی در کنار برادران مسلمان وارد عرصه بسیج شدهاند.
این نماینده مسیحی در پاسخ به این سوال که آیا آماری در دست دارید که چه تعداد از مسیحیان عضو «بسیجی مردمی» هستند، گفت: «آمار دقیقی ندارم اما مطمئنم مشمولان بسیج این آمار را دارند، اما اطلاع دارم که عده زیادی از جامعه مسیحیان عضو بسیج هستند و داوطلبانی از جامعه مسیحیان ایران همین الان در امر دفاع از نظام حاضر هستند وارد صحنه دفاع شوند».
خانلری افزوده «دانشجویان بسیجی از جامعه ارامنه در اردوهای جهادی حضور دارند اما شناخته شده نیستند زیرا بسیجیان یک روحیه خاص خودشان را دارند و نمیخواهند فعالیتهایشان مطرح شود».
منظور از همکاری ارامنه با ارتش و سپاه چیست؟
از دیرباز شمار زیادی از ارامنه ایران به طور سنتی و خانوادگی در صنوفی مانند مکانیکی و صافکاری اتومبیل و نجاری و همچنین موسیقی اشتغال دارند. بعضی پادگانهای سپاه و ارتش به ویژه در شهری مثل تهران به همین دلیل با بعضی از ارامنه مراوده دارند. مثلاً در بعضی پادگانها از مدل اتومبیلها یا اتوبوسهایی استفاده میشود که تعمیرات آنها به صورت سنتی در تخصص ارامنه است.
مکانیکیهای متعلق به ارامنه در محلاتی مثل مجیدیه، نظامآباد، میرزای شیرازی (نادرشاه) و کریمخان فعال هستند که نه تنها به ارتش و سپاه بلکه برای عموم مردم خدمات ارائه میدهند. به طور مثال اینکه یک مکانیک ارمنی آشنا به «لِنتکوبی» یا «سِپرسازی» است که تخصصی ارزشمند و کمیاب در ایران است اگر به صورت پیمانکار یا تعمیرکار موقت وارد یک پادگان شود و همانجا مدتی خدمات تعمیراتی انجام دهد از نظر کارن خانلری همکاری نزدیک با ارتش یا سپاه محسوب میشود!
اکثر پادگانها یگانهایی تحت عنوان تعمیر و نگهداری دارند و مکانیکی با ابعاد مناسب با امکاناتی خوب در آن فعال است و به جای اینکه تعداد زیادی اتومبیل و اتوبوس در مقابل یک مکانیکی در سطح شهر به خط شوند، مکانیک را به داخل پادگان و یا محل نهاد مربوطه میبرند.
به طور کل استخدام اقلیتهای دینی در سازمانهای نظامی ممنوع است ولی مواردی هم وجود داشته که برای تهیه و خرید سازهای مورد نیاز یگانهای موزیک پادگانهای ارتش و نیروی انتظامی از فروشگاهی انجام شده که فروشنده آن ارمنی بوده است. حتی بعضی از افسرانی که در پادگانها وظیفه رهبری یگان موزیک را به عهده دارند به واسطه آشنایی شخصی با نوازندگان و آهنگسازان ارمنی از آنها مشاوره میگیرند.
آهنگسازانی هم بودهاند که برای اجراهایی به مناسبتهای مختلف با نهادهای نظامی هماهنگی کردهاند. بعضی از استادان موسیقی ارتش به صورت شخصی از مشاورههای اساتید ارمنی در آموزش افسران و درجهداران و سربازانی که در رسته موسیقی هستند کمک میگیرند.
همچنین کم نیستند مردان جوان ارمنی که در طول خدمت سربازی خود در سپاه یا ارتش بر اساس وظیفه با یگانهای خود همکاری دارند؛ ظاهرا همه اینها از نظر کارن خانلری به عنوان فعالیتهایی در راستای انقلاب و فرهنگ بسیجی شمرده میشود!
راپورتچیهای فروشگاههای ارامنه
خانلری در بخشی از مصاحبه خود گفته دانشجویان بسیجی از جامعه ارامنه در اردوهای جهادی حضور دارند اما و نمیخواهند فعالیتهایشان مطرح شود.
بعضی از کسانی که او درباره آنها صحبت میکند راپورتچیهایی هستند که در محلات وظیفه لو دادن ارامنهای را بر عهده دارند که اقدام به تولید و فروش مشروبات الکلی سنتی و ویسکی و ودکا میکنند و اتفاقاً از محبوبیت بالایی در محلهی خود برخوردارند.
از دیگر فعالیتهای این راپورتچیها اعلام این است که در یک ساندویچفروشی یا قصابی که فروشنده آن ارمنی است گوشت غیرحلال مثل گوشت خوک یا کالباس خوک به فروش رفته است و یا در بعضی فروشگاهها انواع شکلاتهایی با طعم مشروبات الکلی به فروش میرسد که در حیطه فعالیت زیرمیزی بعضی فروشندگان ارمنی است و این هم بسیار محبوبیت دارد.
همکاری بعضی ارامنه با دستگاههای اطلاعاتی
عموم شهروندانی ارمنی در ایران سفره خود را از ابتدای انقلاب با رژیم اسلامی جدا کردند، اما همکاری معدودی از ارامنه ایران با نهادهای اطلاعاتی در بخشهای مختلف سیاسی و اقتصادی را نمیتوان انکار کرد همچنان که این نوع افراد در میان دیگر اقلیتهای قومی و مذهبی ایران نیز وجود دارند.
تعدادی از این افراد وظیفه افکارسنجی و نظارت و رصد فعالیتهای اسقفها و کشیشهای شاغل در کلیساها و خلیفهگریها را در سراسر کشور بر عهده دارند. اینها در سال تعداد زیادی سفرهای داخلی و خارجی دارند و مهمانان زیادی هم از کشورهای مختلف منطقه و یا دیگر نقاط دنیا برای ملاقات و جلسه با آنها رفت و آمد دارند و این ارتباطات آنها از جمله از طریق این خبرچینها تحت نظر است.
نظارت بر پولهایی که نهادهای دینی مسیحی از مراکز دینی اصلی خود در خارج از ایران میگیرند و شیوه خرج کردن آنها نیز زیر ذرهبین نهادهای حکومتی است.
نظارت بر عملکرد نمایندگان فعلی و پیشین مسیحی آشوری و ارمنی و رصد ارتباطات خانوادگی آنها از نظر جمهوری اسلامی بسیار مهم است. اکثر فرزندان این نمایندگان خارج از کشور تحصیل میکنند و به آمریکا، کانادا، اروپا و استرالیا رفت و آمد دارند و از این نظر هم کنترل میشوند.
همچنین شماری از آنها به عنوان نفوذی فعالیت دارند و در کشورهای نزدیک مانند ارمنستان تا کشورهای دوردست با توجه به امکانات و شبکهی سنتی که دارند در سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی و توریسم فعالیت میکنند. بعضی از آنها به سفارتخانههای جمهوری اسلامی مشاوره میدهند. بعضی از آنها به واسطه حضور همکیشان خود در بدنه جامعه هنری ایران در حوزه موسیقی، معماری، مجسمهسازی و نقاشی ایران وظیفه نظارت بر آنها را بر عهده دارند.
گروهی دیگر در حوزه چاپ و نشر و ترجمه فعالند و فعالیتها و ارتباطات شهروندان مسیحی در این حوزه را مراقبت میکنند. بسیاری از کتب دینی و عرفانی و آموزشی از نویسندگان مسیحی با خطدهی این ناظران ممنوع شده یا از سطح نمایشگاهها و کتابفروشیها جمع آوری میشوند.
اینها بخشی از حوزههایی است که جمهوری اسلامی سعی کرده تا با نفوذ در میان اقلیت مسیحی در ایران هم در احوالات شخصی و سبک زندگی آنها سرکشی کند و هم روابط عمومی و ارتباطات آنها با داخل و خارج از ایران را تحت کنترل قرار دهد.
بعضیاشونم تو توییتر به فحاشی علیه ترکها مشغول اند مثل کاربر نارک پای ثابت قره باغ لیکس