گیاهشناس بزرگ فرانسوی در سن ۷۹سالگی همچنان از خواص درختان در شگفت است و در برابر بهرهبرداری بی حساب از درختان توسط انسان اعلام خطر میکند. مجله لوپوان با وی گفتگویی انجام داده است.
لوپوان: عشق شما به درختان از چه زمانی آغاز شد؟
فرانسیس هاله: در زمان اشغال فرانسه به وسیلهی ارتش آلمان. در آن زمان من با پدر و مادرم روی قطعه زمینی کوچک واقع در بخش سن اِمارن (Seine et Marne) زندگی میکردم و در آنجا کشف کردم و به این نتیجه رسیدم که چه بهرهها میتوان از درخت و چه سودها میتوان از درخت برد؛ از آن تغذیه کرد، در سرمای زمستان به کمک آن خود را گرم کرد. بعداً هنگامی که به مدرسه میرفتم شاهد جوانه زدن، گل کردن و بهره دادن گیاهی روی بالکن اتاقم بودم و این تحول گیاه، مرا مجذوب میکرد.
– در آن زمان جنگلهای ابتدایی به نظر ابدی میآمدند ولی امروز در وضع بدی قرار دارند.
ــ در واقع در سالهای دههی هشتاد، نوار دو طرف خط استوا پوشیده از درخت بود. اگر آن روز کسی اظهار میداشت که این درختان در مدتی برابر با عمر انسان از بین خواهند رفت، همه وی را مسخره میکردند. ولی این بلا به وقوع پیوست و ما امروز شاهد آن هستیم. از میان رفتن این درختان به این زودی و با این سرعت، وحشتانگیز است. در اروپا آخرین جنگل دست نخورده که در لهستان قرار دارد در معرض نابودی است.
– چرا باید نگران باشیم؟ با از میان رفتن این درختان چه چیزی گم میکنیم؟
ــ از نقطه نظر زیست شناسی فرق بین جنگل دست نخورده با جنگلهای مورد استفاده قرار گرفته مانند شامپانی درجه یک از بهترین نوع در مقابل یک کوکاکولای نیمه خنک است. در سال ۱۹۸۲ یک همکار آمریکایی «تونی ارواین» تنوع گیاهان جهان را بین سه تا سی میلیون برآورد کرد و برای این تئوری از گیاهان مناطق استوایی استفاده کرد و برآورد خود را بر پایهی تنوع گیاهان آن مناطق گذاشت ولی به هر تقدیر برآورد او منحصر به همان منطقهی استوایی بود. اقدام این همکار، مرا با دوستانم وادار کرد که از ابتدای نخستین مسافرت پژوهشی ما در ۳۱سال پیش، صدها نوع گیاه جدید پیدا کردیم. این گیاهان در مناطقی که میرویند برای کارشناسانی که در زمینهی داروسازی کاوش میکنند مانند معدن طلاست. در مقایسه با مناطق استوایی صخرههای منطقه کمبود فراوان دارد. البته هر زمان از جنگلها استفاده میشود نوع گیاهان و درختان روئیده در محل فرق میکند. قبلا هم گفتهام که یک جنگل که به وسیلهی افراد بشر مورد بهرهبرداری قرار گرفته، به هفتصد سال زمان احتیاج دارد که به صورت اولیه برگردد.
من گمان نمیکنم که جهان بتواند بدون جنگل زندگی کند. نه گیاهان به همان صورت گیاهی میمانند و نه اقیانوسها میتوانند به نحو مؤثری هوا را مانند جنگلها تصفیه کنند.
– به همین دلیل خشمگین هستید؟
ــ من هرگز از مبارزه با چنین اوضاعی دست نخواهم کشید. متأسفانه تلاش من کوچکترین نتیجهای ندارد. من مانند پزشکی هستم که بر بالین بیماری که مراحل آخر عمر و زندگی را میگذراند نشستهام. صمیمانه ادعا میکنم که به گمان من دنیا بدون جنگل قابل زندگی نخواهد بود و نه گیاهان و نه اقیانوسها نمیتوانند هوا را مانند جنگلها قابل تنفس کنند.
– شما درخت را بهترین دوست نوع بشر میدانید؛ شگفتانگیز است.
ــ بشر دوستان بیشماری بین حیوانات دارد؛ یک حیوان اهلی که آنها را تربیت میکند. منحصراً از نقطه نظر زیستمحیطی (اکولوژی) حیوانات و افراد بشر در یک نقطه قرار دارند و کاملا شبیه یکدیگرند؛ از منافع گیاهی مصرف میکنند؛ گاز کربنیک وارد هوا میکنند و اکسیژن جذب میکنند.
بلی، درخت بهترین دوست انسان است. این برداشت هنگامی که بشر همآهنگ با جنگل زندگی میکرد، بهتر احساس میشد.
تمام جنگلهای استوایی قبایل خود را داشتند که خوب زندگی میکردند. نسبتاً کم کار میکردند. و دقت زیادی برای پرداختن به هنر داشتند. اکنون با جنگلزدایی امروز، ما بیشتر از بیخانمان کردن قبایل بومی، شاهد کشتار نژادی و قومی ساکنان جنگلها هستیم که آنان را خانهخراب کردیم. اکنون این مردم در شهرها زندگی میکنند و هویت خود را گم کرده و از دست دادهاند. این گروه مردمی وحشی نیستند که هنوز نشانههای استعمار از آن هویداست. اینان مردمی بودند که میتوانستند با جنگل زندگی کنند و بدون آنکه صدمهای به آن وارد آورند و از آن استفاده کنند.
اگر درختان را در شرایط عالی زندگی قرار دهند، هرگز نخواهند مرد.
– شما همواره درختان را به تودهای سبزرنگ تشبیه میکنید؛ ممکن است دلیل آن را بگویید؟
ــ اکثریت درختان از مجموعهای از درختان جوان تشکیل شدهاند که روی یک درخت کهنه میرویند. از شاخههای بزرگ این گونه درختان در جنگلهای استوایی شاخه و درخت جدید به وجود میآید. به همین دلیل تودههای انبوه این درختان را به توده یا صخرهای سبزرنگ تشبیه میکنم.
– آیا میتوان از درختان جاوید که خشک نمیشوند و از بین نمیروند صحبت کرد؟
ــ یک گروه اسپانیایی نشان داده است که پس از هر زمستان جوانهها هنوز جوانند و گذشت زمان تغییری در آنها به وجود نیاورده است. حتی اگر درختی دو قرن عمر دارد، باز هم جوانههای آن تمام کیفیات بذر اصلی را حفظ میکنند. اگر این گونه درختان را در شرایط مناسب رشد حفظ کنند هرگز از بین نخواهند رفت و جاویدان خواهند شد. اگر درختی تنها در نقطهای بروید، عمر آن درخت کوتاه خواهد بود. مثلا درخت نخل یک قرن بیشتر دوام نمیآورد.
– به تازگی پژوهشگرانی ادعا میکنند که درختان باهوشاند. آیا به نظر شما این ادعا بیپایه نیست؟
ــ نه؛ درختان را در حالتی میتوان با هوش تلقی کرد که شما معنی کلمهی هوش را در فرهنگنامهها بکار برید. اعتقاد من آن است که اگر موجود زندهای آنقدر هوش داشته باشد که بتواند مشکلاتی را که با آن برخورد میکند حل کند، بخصوص مشکلاتی که بر دوام زندگی و رفاه او تأثیرگذار باشد، این توانایی بر دو پایه استوار است: یاد گرفتن و به خاطر سپردن آنچه فرا گرفته است برای آنکه بتواند بعداً مورد استفاده قرار دهد. هوش مخصوصا در شرایط دشوار، مثلا آنچه با محیط زندگی ارتباط دارد به کار میآید. البته نمیتوان گفت که هوش انسان به هوش گیاهان شبیه است. هوش نباتات کاملا مربوط به محیط زیست آنان است. اما دربارهی هوش انسان کاملا چنین نیست. هنگامی که آهوان برگ درختان اقاقی را میخورند درخت اقاقی سمّی میشود.
– هوش در عین حال توانایی ایجاد ارتباط دارد؛ آیا درختان از چنین توانایی برخوردارند؟
ــ البته درختان با ذرات کوچکی که در هوا هستند با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. مثالی که میتوانم در این زمینه بگویم آن است که در منطقهی والانس در اسپانیا در عکسهایی از درختان سوخته و سیاه شده ملاحظه شد که درختان سرو سرپا مانده و نسوختهاند. پس از مطالعه و بررسی این وضع، به این نتیجه رسیدند که همین که حرارت به ۶۰ درصد میرسد درخت سرو تمام مواد و گازهای سوختی خود را خارج میکند و هنگامی که شعلهی آتش به آنجا میرسد درخت سرو مانند کیسهای پر از آب است و در نتیجه قابل سوختن نیست. تازه این تمام مطلب نیست. ذرات بسیار ریزی که از یک درخت خارج میشود، درختان سرو دیگری نیز که در جهت باد قرار دارند تمام مواد و گازهای سوختی تنهی خود را خارج میکنند. بنابراین سروها با یکدیگر در ارتباط هستند.
این مورد شبیه درختان اقاقی در آفریقای جنوبی است. وقتی آهوها به آن گاز میزنند نه تنها سمّی میشوند بلکه پیامی برای درختان اقاقی دیگر که در مسیر باد قرار دارند میفرستند: «یا سمّی بشوید یا شما را میخورند!»
آنچه ما میدانستیم این بود که دو درخت مشابه که نزدیک یکدیگر قرار دارند ریشههای آنها به هم جوش میخورد تا نیرومندتر شوند. این کیفیت در گابون مشاهده شده است. اگر شما درختی به نام اوکومه را ببُرید، ریشهی آن که از طریق ریشهی درختان مشابه دیگر تغذیه میشود زنده میماند.
– جنگلشناس آلمانی پیتر وُلین جنگل را مجموعه خانوادگی میداند مرکب از عاشق و معشوق و مادرانی که فرزندان خود را برای بزرگ شدن کمک میکنند. آیا به نظر شما این نظر مبالغهآمیز نیست؟
ــ وُلین کاری بسیار بزرگ انجام داده است. اطلاق کلمهی «خانواده» برای درختان برای من رازی بود که فاش شد. یک دانشمند اسکاتلندی نشان داده است که گیاه نوزادگان خود را مراقبت میکند و از طریق قارچهای زیر برای آنها هیدرات دوکربن میفرستد.
– اگر درخت به نظر شما متحرک است و مثل درخت بلوط که از بورنئو و ایران میآید بنابراین میتواند در برابر گرم شدن کنونی طبیعت از خود محافظت کند؟
ــ ما نشان دادهایم که درخت چندین خاصیت و امکان موروثی دارد. همین که محیط زیستی برایش سازگار نباشد از امکان دیگری استفاده میکند و خود را با محیط سازگار میکند. گرم شدن زمین برای درختان خطری ندارد چون خود را تطبیق میدهند. این نوع بشر است که باید به فکر دوام موجودیت خودش باشد.
*منبع: مجله فرانسوی لوپوان
*ترجمه از کیهان لندن