در هفتههای گذشته روزی نبود که در کشور چندین تجمع اعتراضی برگزار نشود. از کارگرانی که ماههاست دستمزد دریافت نکردهاند تا بازنشستگانی که پس از سالها خدمت امروز در زیر خط فقر زندگی میکنند. آنهایی نیز که پولی را برای روزهای سخت پسانداز کرده بودند این روزها شاهد دود شدن آن هستند.
اعتراضهای اخیر با تجمعاتی که تا چند ماه پیش برگزار میشدند چند تقاوت اساسی دارند. در تجمعات و راهپیماییهای هفتههای اخیر ما شاهد نوعی هماهنگی بین جنبشهای اعتراضی مدنی هستیم که پس از انقلاب اسلامی در ایران امری تقریبا بیسابقه و جدید است. اگرچه هنوز این جنبشهای اعتراضی از آنچنان سازماندهی که بتواند نظام را بطور جدی به چالش بکشد، برخوردار نیستند، ولی بدون شک حرکتی در این جهت به شمار میروند.
جنبش پشیمانی
شعارهایی که در هفتههای اخیر در تجمعات فریاد زده شدهاند نیز جنبه دیگری از روند رشد جنبش اعتراضی را به نمایش میگذارند که نباید از نظر دور داشت. اگر ساعاتی پس از ارائه لایحه بودجه ۹۷ از سوی رئیس دولت به مجلس شورای اسلامی، بسیاری در شبکههای مجازی از رأی به حسن روحانی ابراز «پشیمانی» کردند، در راهپیمایی مالباختگان که در تهران برگزار شد، شرکتکنندگان با شعار «یا حجتبن الحسن، کلیدُ بگیر از حسن» آغاز کردند و با «مرگ بر روحانی» خاتمه دادند.
در اصفهان، در جریان راهپیمایی بارنشستگان فولاد مبارکه و ذوب آهن، شعارهای شرکتکنندگان از «پشیمانی» از رای به حسن روحانی نیز گذر کرد و انقلاب و نظام را هدف قرار داد. شعار «ما انقلاب کردیم، چه اشتباهی کردیم»، برای اولین بار کل نظام و نه فردی یا بخشی از آن را نشانه رفت آن هم نه از سوی این یا آن گروه سیاسی بلکه از زبان مردمی که این نظام بر شانهی آنها به قدرت رسید.
سکوت خامنهای
در سال ۵۷ محمدرضاشاه با اعلام شنیدن «صدای انقلاب»، اگرچه دیر و زمانی که عقب راندن موجی که به راه افتاده بود دیگر امکانپذیر نبود، نشان داد که پادشاه به خواستهای مردم توجه دارد و دیگر نمیخواهد آنها را نادیده بگیرد. سکوت این روزهای علی خامنهای را برخی نشان از نگرانی رهبر جمهوری اسلامی از وضعیت کنونی میدانند. رهبری، که حتی جرئت شنیدن صدای مردم را هم ندارد. اگر علی خامنهای علاوه بر بیماریهای دیگر به نوعی «ناشنوایی مصلحتی» هم دچار شده است، دیگران این صدا را شنیدهاند و هشدار میدهند.
علی شمحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و نملینده ویژه رهبری در این نهاد، هشدار میدهد که «مهمترین تهدید امروز کاهش اعتماد جامعه به کارآمدی نظام» است. دبیر شورای عالی امنیت ملی در ادامه صحبتهایش در «نشست تخصصی موازین حقوق بشری» که در «مجتمع فرهنگی شهید بهشتی»، وابسته به قوه قضائیه برگزار شد، از فساد چشمگیر به عنوان چالشی امنیتی نام برد و خواهان «مبارزه بدون تنازل» آن شد.
فروپاشی اقتصادی
این فساد، محمدجعفرمنتظری، دادستان کل کشور، را نیز نگران ساخته است. این مقام قضایی نزدیکان برخی از مقامات عالیرتبه نظام را متهم به دست داشتن در قاچاق میکند و معتقد است تا زمانی که بهصورت جدی با قاچاق کالا و ارز مبارزه نشود «وضعیت اقتصادی کشور که فریاد همه از دولت تا نمایندگان مجلس را بلند کرده است» بهبود نخواهد یافت. برخی از مقامات کشور ادعا میکنند که «بیش از ۹۰ درصد واردات کشور را کالاهای قاچاق تشکیل میدهند». همین منابع حجم کالاهایی را که از طریق راههای گمرگی و مرزی تحت کنترل سپاه پاسداران وارد کشور میشوند، حدود ۴۰ میلیارد دلار در سال تخمین میزنند.
در این میان برادران لاریجانی را برخی «ام الفساد» میدانند. علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، هم نگرانی خود را از وضعیت کنونی نمیتواند پنهان کند و میگوید «ما دیگر قادر به اداره کشور نیستیم». اشاره علی لاریجانی به لایحه بودجه سال ۹۷ است که حسن روحانی به مجلس ارائه کرده است. این بودجه، به گفته رئیس مجلس شورای اسلامی، «کفاف اداره کشور را نمیدهد» چه رسد به اینکه بخواهد «در اقتصاد بیرونق ایران تحرکی ایجاد کند». علی لاریجانی میافزاید که جمهوری اسلامی قادر نیست «بودجهای را به عمران کشور اختصاص دهد» و «پولی نیز در صندوق توسعه ملی نمانده» که دولت بتواند از آن برداشت کند. در عملا علی لاریجانی صحبت از نظامی میکند که در آستانه فروپاشی اقتصادی، و در نهایت اجتماعی است.
دعا برای هوای سالم
فروپاشی تنها به اقتصاد خلاصه نمیشود. هوای سالمی هم برای تنفس باقی نمانده است و دولت هم نه برنامه و نه بودجهای برای کاهش آلودگی هوا دارد. شهرهایی چون تهران و اهواز، و یا استانی چون بلوچستان با مشکل جدی هوای آلوده و غیرقابل تنفس مواجه هستند. عیسی کلانتری که مسئولیت سازمان محیط زیست را عهدهدار است، زمانی هم که واقعیت را انکار نمیکند، مانند چند هفته پیش که منکر خشکسالی در خوزستان شد در حالی که تمام کارشناسان بدون استثنا خلاف آن را میگویند، دعا را به عنوان راه حل پیشنهاد میکند.
عیسی کلانتری اذعان دارد دولتی که او در آن مسئولیت محیط زیست را بر عهده گرفته «هیچ کاری نمیتواند برای آلودگی هوا انجام دهد» چون نه توان تهیه «گازوئیلی با کیفیت استاندارد بالا» را دارد و نه میتواند «جلوی خودروهای بی کیفیت ساخت داخل را بگیرد». بنابراین عیسی کلانتری مردم را دعوت به «دعا» برای کاهش آلودگی هوا میکند، چون نه هزینه دارد و نه احتیاج به عقل کارشناسی و برنامهریزی و درایت.
واهمه از «خانه تکانی»
صدای نارضایی مردم این روزها در صحن مجلس شورای اسلامی هم شنیده میشود. اگرچه کسانی که به مجلس راه پیدا میکنند، به گفته محمود صادقی، نماینده تهران از فهرست اصلاحطلبان، «عصاره فضائل شورای نگهبان هستند»، ولی گاهی مجبور میشوند برای خالی نبودن عریضه صدای اعتراض مردم ناحیه انتخابی خود را به صحن مجلس انتقال دهند.
مصطفی کواکبیان، یکی دیگر از اصلاحطلبانی که از تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافته، هشدار میدهد که «ملت میتواند خانهتکانی کند» چون هر سه قوا، یعنی کل نظام، «در پاسخگویی به خواستها و انتظارات مردم ناتوان و منفعل هستند». به عبارت دیگر نظام کنونی قادر به برآوردن خواستهای مردم و حل مشکلات کشور نیست و چند قدمی بیش با فروپاشی فاصله ندارد.
دورخیز سپاه
نگرانیهای جناحهای حامی دولت تنها از اعتراضهای مردمی نیست. برخی از محافل نزدیک به دولت، شماری از شعارهای مطرح شده در تظاهراتهای اخیر، چون «مرگ بر روحانی» و یا «ما انقلاب کردیم، چه اشتباهی کردیم» را به عوامل نفوذی سپاه نسبت میدهند که با تشنجآفرینی و رادیکالیزه کردن جنبشهای اعتراضی میخواهند زمینه «کودتایی خزنده» را ایجاد کنند.
برخی از دولتهای اروپایی نیز بر مبنای اطلاعاتی که از دیپلماتهای خود از تهران دریافت کردهاند، صحبت از تحرکاتی در سپاه، با حمایت برخی عناضر با نفوذ بین رهبری میکنند، که می تواند به حضور گستردهتر سپاه در عرصهی قدرت سیاسی بیانجامند. شعارها و اعتراضهایی که نه تنها دولت، بلکه کلیت نظام را مورد هدف قرار دهند، به گفته این تحلیلگران اروپایی، میتواند زمینه را برای در قدرت قرار گرفتن سپاه آماده سازد.
همین تحلیلگران یادآوری می کنند که سپاه، دفاع و پاسداری از انقلاب اسلامی را در هر زمینه و شکلی وظیفه اصلی خود میداند و میتواند با مطرح ساختن اینکه دولت دیگر قادر به اداره کشور نیست و نظام در سراشیب فروپاشی قرار دارد، و باید قدم به میدان گذاشت، وارد عمل شود. به گفته همین تحلیلگران اروپایی، اذعان برخی مقامات عالیرتیه، چون رئیس مجلس شورای اسلامی، مبنی بر عدم امکان اداره کشور توسط دولت را میتوان از جمله زمینهسازیهایی در این جهت به حساب آورد.
احمد رأفت