داعش و ایران‌زدایی از عراق

سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ برابر با ۱۰ مارس ۲۰۱۵


روشنک آسترکی- تروریست‌های داعش در کمال شگفتی تخریب آثار ایرانی عراق، یا آن طور که در منابع اسلامی ذکر شده در ایرانشهر، را آغاز کرده‌اند. آخرین خبر در این باره مربوط به تخریب شهر اشکانی هترا در ۲۹۰ کیلومتری شمال شهر بغداد و ۱۵۰ کیلومتری جنوب غرب موصل است.

این رفتار در نگاه نخست ممکن است با رفتاری که القاعده و طالبان نسبت به تندیس بودا در بامیان روا داشتند از یک جنس انگاشته شود اما با نگاه دقیق‌تر می‌شود وجه تمایز این دو را از هم باز شناخت و پشت اقدام داعش نه باورهای ارتدکس و متشرعانه صرف بلکه یک نوع سیاست ایران‌زدایی را شناسایی کرد.

تخریب تندیس های بودا
تخریب تندیس های بودا

در ۲۶ فوریه ۲۰۰۱ میلادی، شورای رهبری، شورای علما و دیوان عالی (استره محکمه) طالبان، به پیروی از فرمان ملا محمد عمر رهبر این گروه، دستور تخریب تمام آثار باستانی زیر نفوذ خود را صادر کردند. در میان کوه‌های بامیان دو تندیس بزرگ بودا به نام‌های صلصال و شمامه قرار داشت. صلصال با ۵۳ متر ارتفاع بزرگ‌ترین تندیس جهان بود و شمامه ۳۵ متر ارتفاع داشت و تندیس‌های کوچک دیگری نیز در دل کوه و اطراف این دو مجسمه تراشیده شده بودند. قدمت این دو مجسمه به ۱۶۰۰سال پیش می‌رسید. آن طور که اکبر آغا از مسئولین پیشین طالبان در یک گفتگو مدعی شده، این دو تندیس به عنوان بت نمی‌توانستند در کشوراسلامی وجود داشته باشند و طبق قوانین شریعت می‌بایست امحا و نابود می‌شدند.

به نظر می‌رسد بنا به اظهارات تلویحی این مقام پیشین طالبان، دل عده‌ای از افراد در بامیان یا اطرافِ مسکنِ بت‌ها، به پرستش یا ستایش و بزرگداشت این دو مجسمه گرویده بوده و چه بسا شاید بتوان حدس زد که گروهی در نهان سر و سرّی با آیین بودا داشته‌اند و بازار این بتان از این جهت رونقی داشته و از این رو بوده که بعد از تخریب این تندیس‌ها برخی از متشرعان و افراد طالبان– چه بسا برای شکست بازار بتان- شکرانه دادند و خوشحالی کردند.

شادی در تخریب آثار باستانی
شادی در تخریب آثار باستانی

موضوع صورتگری و تمثال‌سازی از دیرباز  و اوایل گسترش اسلام موضوع بحث فقهی بوده است. در مذاهب چهارگانه اهل سنت تمثال و مجسمه حیوان ذی‌روح حرمت دارد و برای آن مستندات روایی ذکر کرده‌اند، به عنوان نمونه ابوهریره به نقل از پیامبر اسلام می‌گوید: «جبرئیل نازل شد و گفت: شب گذشته آمدم، به خاطر مجسمه مردى که در منزل شما بود، به نزدتان نیامدم» *. اما این نکته نیز قابل توجه است که به هر حال مجسمه بامیان در این هزار و اندی سال دوران اسلامی آسیب ندیده بود و همین طور بسیاری دیگر از آثار و مجسمه‌ها مثلا در مصر به حال خود مانده‌اند و هم‌زمان با فتح مصر به دست اعراب، تخریب نگشتند. چه بسا مسلمانان آنها را به مثابه نشانه‌ای دریافتند که قابل تامل و تعقل است. اما عمل و برخورد داعش با آثار باستانی تنها محدود به تمثال و مجسمه و تندیس نمی‌شود بلکه آنها عمارت و بنا و بقایای شهرهای باستانی را نیز تخریب می‌کنند. اگر در تخریب مجسمه و تندیس و تمثال بشود علل مذهبی و دینی یافت قطعا این دلایل در تخریب شهر‌ها و بنا و آثار دیگر مفقود است. ریشه اعمال و رفتار داعش را باید در ستیز این فرقه تروریستی با مظاهر و نشانه‌های ایران و ایرانی دانست. با بررسی ادبیات رسمی و استاندارد تبلیغی و عباراتی که برای جنگ روانی، داعش تدارک دیده می‌توان دید که آنها یکی از مهم‌ترین دشمنان خود را ایرانیان «مجوس» و «فرزندان کسرا» و گاهی «هرمز» و «صفوی‌«ها می‌دانند. سه کلیدواژه فرزندان کسرا، مجوس و صفوی در نوشتارهای تبلیغی و اعلامیه‌های آن‌ها فراوان استفاده می‌شود. به عبارتی آنها ایرانیان را با این کلیدواژه‌ها در نظام فکری و تبلیغی‌شان به عنوان دشمن درجه یک خود معرفی می‌کنند؛ آنها می‌گویند قادسیه را تکرار خواهند کرد و در عین حال معتقدند ایرانیان به دنبال تکرار دوران ساسانی بوده و قصد دارند عراق را که به زعم آنها سرزمین عربی‌ است به قلمرو  ایرانی باز گرداند.

دروازه شهر باستانی هترا در عراق
دروازه شهر باستانی هترا در عراق

به روشنی می‌توان در تفکر این گروه  در کنار بنیادگرایی مذهبی و اسلام سیاسی، تفکرات نژادی و اموی را شناسایی کرد. آنها بر خلاف طالبان و القاعده علاوه بر تفکرات تند دینی، تفکرات برتری عربی را نیز حمل می کنند؛ از این جهت بنیادگرایی آنها بیشتر از هر چیز  رنگ و بوی اموی داشته و با تفکر بعثی از این حیث همراه شده که تفکری ضد ایرانی است. با نگاهی به برخی اسناد که در مورد نحوه شکل‌گیری و گسترش داعش منتشر شده، نفوذ بعثیان در گسترش و پیدایش آن هویداست. سرهنگ حجی البکر بغدادی یکی از افسران عالی رتبه بعثی بود که مسئولیت سازماندهی و آموزش نیروهای داعش در عراق را به عهده داشت**. آنها تعداد زیادی از بعثی‌ها را بعد از اینکه از مبانی سوسیالیستی و ماتریالیستی عقاید خود توبه کردند، به سازمان خود پذیرفتند. داعش برخلاف القاعده به خاطر مجاورت با ایران و تنفس در فضای سیاسی بعثی، به مسئله ایران به طور جدی‌ و تاریخی برخورد می کنند و نگاه کهن اموی و مدرن بعثی را در چارچوب تحلیلی خود به کار می‌بندند و  از پشت عینکی که لنز‌هایش این مفاهیم است به محیط و پیرامون خود می‌نگرند. دقیقا به همین دلیل بود که در جنگ با کرد‌ها در ناحیه کوبانی، آنها را نه مسلمان بلکه مجوس و ایرانی و عجم می‌نامیدند و همین نگاه در شنگال نیز تکرار شد و به نظر می‌رسد همین عصبیت نژادی عاملی قابل توجیه برای تخریب‌ها باشد.

در پایان گفتنی است که آنها با برنامه‌ای مشخص دست به تخریب و انهدام نشانه‌های ایران و ایرانی زده‌اند. داعش عراق را برای آینده بدون نشانه‌های ایرانی می‌خواهد همان طور که ایده نوعثمانی به دنبال چنین هدفی است. این همه در حالیست که منطقه را گرد و غبار ناامنی و توحش و جهل فرا گرفته و  موج سیاه تحجر در  منطقه بیش از پیش خیز بر می‌دارد.

——————————————————————————-

* مسند احمد، ج۳۰۵/۲

** حجی البکر سرهنگ ستاد رژیم بعث بود که سازماندهی تروریست‌های داعش را مدیریت کرد. او را نفر دوم داعش دانسته‌اند. نام‌برده در حلب در درگیری با دیگر گروه‌ها کشته شد و زنش تحویل ترکیه داده شد و بعد از مدتی همراه افراد دیگری با دیپلمات‌های ترکیه مبادله شد. البته برخی گفته‌اند مبادله‌ای نبوده بلکه ترکیه یک طرفه همراه با ارسال تسلیحات این کار را انجام داده است.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=6639