اقتصاد ایران در حالی شرایطی بیش از پیش بحرانی را طی میکند که تحریم صد درصدی صادرات نفت ایران توسط ایالات متحده روزهای بسیار دشواری را رقم خواهد زد.
برای اقتصادی که حجم بزرگی از آن وابسته به نفت است قرار گرفتن «تحریم نفتی» در کنار «تحریم بانکی» میتواند نبض کند آن را از کار بیاندازد.
همزمان بیماریهای مزمن اقتصاد کشور نیز موجب میشود اثرات تحریم صد درصدی نفت عمیقتر شود. بجز قشری خاص و البته کمجمعیت، بقیه جامعه ایران برای تأمین نیازمندیهای خود با بحرانهای نفسگیر دست و پنجه نرم میکنند. قیمت کالاهای اساسی در کشور در ماههای گذشته تا چهار برابر افزایش یافته و تورم در فروردینماه به بیش از ۵۰درصد رسیده است.
بازار ایران در رکودی شدید بسر میبرد و بخش صنعت ایران دچار رشد اقتصادی منفی ۷٫۹ درصدی است و دولت در بودجه جاری امسال ۲۵درصد کسری دارد یعنی دریافتهای دولت شامل تنها سه چهارم تعهداتِ پرداختی آن میشود که البته با تحریم صد درصدی صادرات نفت، این دریافتیها که در بودجه امسال پیشبینی شده بود، قطعاً با ریزش روبرو میشود.
نرخ رشد اقتصادی منفی، افزایش شدید هزینههای تولید و موانع تبادلات مالی با خارج از کشور و واردات تجهیزات و مواد اولیه نشانگر این نکته است که در ماههای آینده واحدهای تولیدی و صنعتی نیز با بحرانهایی جدیتر از گذشته روبرو خواهند شد.
در این میان، صاحبان کسب و کارهای کوچک که پیشتر ضربه رکود تورمی حاکم بر بازار را خورده بودند یا در معرض ورشکستگی قرار دارند و یا مجبورند برای جلوگیری از پذیرش ضرر و زیان بیشتر کسب و کار خود را تعطیل کنند. اکثر اصناف در ماههای گذشته از ابطال جواز کسب و تعطیلی تعداد زیادی از واحدهای زیرمجموعه خود خبر دادهاند.
در این میان رویدادهایی چون سیل و هجوم ملخها به مزارع نیز مزید بر علت برای تحمیل هزینههای نامنتظره به مردم و دولتی شده که بر لبه باریک و تیز ورشکستگی اقتصادی حرکت میکند.
همه اینها کافیست تا نشان دهد شرایط تحریمی جدید میتواند همان تلنگری باشد که موجب فروپاشی کامل اقتصاد شود چرا که بدون شک در صورت ایستادگی آمریکا بر تصمیم اخیر خود، از چند هفته دیگر جهش نرخ ارز و خروج بیشتر سرمایههای نقدی مردم و صاحبان کسب و کار از کشور، دولت را با مشکلات پیچیدهتری روبرو کرده و موج جدیدی در افزایش قیمت کالاهای اساسی ایجاد خواهد کرد. فشار روزافزون گرانی بر مردمی که مدتهاست زیر بار هزینههای ضروری کمر خم کردهاند میتواند به بروز شورشها و نارضایتیهای گسترده دامن بزند و فشارهای سیاسی گستردهای را به جمهوری اسلامی تحمیل کند.
وقتی اقتصاد حوزه شعارهای انقلابی است!
از چند روز پیش که ایالات متحده رسماً پایان معافیت هشت کشور را در خرید نفت ایران اعلام کرد، مقامات جمهوری اسلامی مانند همیشه واکنشهای بی سر و ته نشان دادهاند از جمله اینکه خامنهای گفته است هر چقدر بخواهیم نفت صادر میکنیم! محمدجواد ظریف در نیویورک در نشست مؤسسه «جامعه آسیا» با «احمقانه» خواندن این اقدام آمریکا حرفهای رهبر جمهوری اسلامی را تکرار کرد و گفت که «ما به فروش نفت خود ادامه خواهیم داد، همچنان برای نفت خود مشتری خواهیم یافت و همچنان از تنگه هرمز بهعنوان یک گذرگاه امن برای فروش نفت خود استفاده خواهیم کرد.»
از سوی دیگر بیژن نامدار زنگنه و برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز تأکید دارند فروش نفت ایران صفر نخواهد شد و آمریکا را از هماکنون شکستخورده اعلام کردهاند.
جالب اینکه هیچیک از این مقامات اشاره نکردهاند که با چه ساز و کاری قرار است هر چقدر نفت بخواهند بفروشند و صادر کنند و چه کسانی خریداران و واردکنندگان نفت ایران خواهند بود؟! مشخص نیست این ادعای محمدجواد ظریف و خامنهای درباره فروش نفت در چنین شرایطی آیا مانند همان ادعای معروف بنیانگذار جمهوری اسلامی، «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» است و یا برگرفته از «دیپلماسی» ظریف که پس از امضای برجام گفته بود رئیس جمهوری بعدی آمریکا نمیتواند به راحتی از برجام خارج شود و حتی اگر تحریم را بازگرداند هیچ کشوری از آن تبعیت نمیکند!
تحلیلهای ناکام در «شورای راهبردی و روابط خارجی» امرداد ۱۳۹۴
هم #آمریکا با «یک گردش قلم» از برجام خارج شد
هم بقیه گوش کردند و هم نظام مقدس نتوانسته کاری بکند!#برجام #تحریم #تحریم_نفت #ظریف#کیهان_لندن pic.twitter.com/JE4oTIa5c5— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) April 25, 2019
راهکارهای عملی: هیچ!
در این میان پرسش اساسی اینست که جمهوری اسلامی برای فردای ۱۲ اردیبهشت و پایان معافیت هشت کشور در خرید و واردات نفت ایران چه برنامهای دارد و در عمل چه میتواند بکند؟
با اینکه دولتمردان همیشه شعار میدهند که راهکارهای پیشبینی شده زیادی برای همهی شرایط از جمله تحریم دارند و آمادهاند، اما پس از اجرای تحریمها از آبانماه ۱۳۹۷ اثرات اقتصادی آن به سرعت نمایان شد و معلوم شد «آمادگی تیم اقتصادی دولت برای شرایط تحریم» شعاری بیش نبوده است.
اکنون نیز با گذشت چند روز از اعلام تحریم صد درصدی نفت ایران هیچیک از مقامات جمهوری اسلامی و به ویژه تیم اقتصادی دولت جز شعار و حرفهای پوچ هیچ راهکاری برای عبور از این بحران ارائه نکردهاند.
فروش نفت ایران از ۲٫۵ میلیون بشکه در فروردین ۹۷ به یک میلیون بشکه در فروردین ۹۸ آن هم با وجود معافیت ۸ کشور برای خرید نفت ایران، کاهش یافت. همین یک مورد نشان از پوشالی بودن ادعای مضحک علی خامنهای و محمدجواد ظریف در فروش «دلبخواهی» نفت دارد!
عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی در یک یادداشت اینستاگرامی در چهار محور به توضیح واضحات از جمله کنترل و مدیریت بازار ارز اشاره کرده که البته هم او و هم کل تیم اقتصادی دولت در چنین اقداماتی کارنامهای مردود دارند.
از سوی دیگر به نظر میرسد تأکید برخی مقامات نظام بر صفر نشدن فروش و صادرات نفت نیز نشان از امید آنها به فروش قاچاقی و چراغخاموش نفت ایران است؛ شیوهای که با ارزانفروشی و استفاده از نفتکشهایی با جیپیاس خاموش برای فروش قاچاقی نفت پیشتر نیز از سوی جمهوری اسلامی انجام شده و به همین دلیل ظریف در نیویورک با افتخار گفته است که «ما در دور زدن تحریمها دکترا داریم!» و درواقع اعتراف کرده است که جمهوری اسلامی استاد قاچاق و تجارت سیاه و پولشویی است. البته با مشارکت کشورهای دیگر از جمله مالزی!
شاید یکی از سناریوهای دولت برای فروش نفت به همین شیوهها و با تخفیفات ویژه به کشورهایی چون هند و چین باشد که تجربه سالهای گذشته نشان داده از شرایط تحریم اقتصادی ایران بسیار سود بردهاند.
در رابطه با دو کشور همسایه، ترکیه و عراق، نیز به نظر میرسد جمهوری اسلامی خواهد توانست خارج از سیستم تبادلات بانکی بینالمللی و البته با دادن امتیازات ویژه و ارزانفروشی به آنها نفت و گاز بفروشد.
با اینهمه جمهوری اسلامی که روزی رهبرش تهدید کرده بود «اگر برجام را پاره کنند ما آن را آتش میزنیم» حتی اگر بتواند با ارزانفروشی و امتیاز دادن به کشورهایی چون ترکیه و چین و هند بخشی از نفت و گاز خود را بفروشد ولی باز هم نخواهد توانست خسارات عظیم ناشی از کاهش درآمدهای نفتی را جبران کند.
اگر اقتصاد کشور، سالم میبود شاید جمهوری اسلامی میتوانست با تقویت بخشهایی از اقتصاد داخلی اثرات کاهش درآمد نفتی را جبران کند اما واقعیت اینست که در حوزه اقتصاد داخلی نیز «هیچ» راهکار عملی و مؤثری دیده نمیشود. برای نمونه یکی از راهکارها در این شرایط تقویت بخش تولید است. اما نه تنها تولید مستقل و ملی در چهل سال گذشته به نابودی کشیده شده بلکه با تشدید بحران سالهای گذشته و تکه پاره کردن واحدهای صنعتی و تولیدی به اسم خصوصیسازی دیگر چیزی از تولید ملی باقی نمانده است.
راهکارهای رایج دیگر در چنین شرایطی نیز هیچکدام در نظام اقتصادی کنونی جوابگو نیست. برای نمونه، افزایش درآمد ارزی با رونق توریسم، یک پروژه شکست خورده در کارنامه دولت روحانی است؛ افزایش درآمدهای مالیاتی و یا فروش اوراق قرضه راهکارهای دیگری هستند که در چنین شرایطی پیشنهاد میشوند اما با توجه به گستردگی فساد اقتصادی و فرارهای هنگفت مالیاتی و همچنین بحران درآمد و نقدینگی در واحدهای مختلف اقتصادی نه دولت توان گرفتن مالیات از گردنکلفتهای اقتصادی را دارد و نه واحدهای رنجور قادر به پرداخت مالیات بیشتر هستند.
اوراق قرضه یا اوراق مشارکت که از دید بسیاری پیشفروش کردن منابع ملی کشور است نیز از یکسو به دلیل بیاعتمادی مردم به حکومت با استقبال روبرو نخواهد شد و از سوی دیگر بدهی دولت را به حدی افزایش داده که ۵ دولت پس از دولت روحانی نیز درگیر این بدهیها خواهند بود.
در چنین شرایطی خطر چاپ اسکناس بدون پشتوانه از سوی دولت به عنوان یک مسکّن موقت افزایش مییابد؛ اقدامی که آثار تورمی و تخریبی آن خیلی زود مانند موجی ویرانگر همین پیکر نحیف باقیمانده از اقتصاد را در هم خواهد شکست.
حال باید دید مقامات جمهوری اسلامی با علم به اینکه برای ایستادن در مقابل آمریکا «هیچ» در دست ندارند، آیا زانو زده و تسلیم میشوند یا در فکر تشدید بحران و ایجاد تنشهای جدی و فراتر از جنگ اقتصادی خواهند بود.
روشنک آسترکی
که در ان صورت باید مثل جاسوسان با انها رفتار و از امریکا دیپورت شوند . همین دیروز پوتین دوباره در یک فلیپ فلاپ آشکار پشت ملاها ایستاد در قضیه تحریم کامل نفت . نماینده او و کوبا هر دو از ملاها در برابر امریکا قول محافظت دادند اما این سازمانها و افراد که هیچ فرصتی را برای کوبیدن امریکا و اسرائیل و متحدان انها از دست نمی دهند و حتی مالزی و ترکیه را متهم به حمایت از ملاها می کنند در تحریم ها ، در این مورد سکوت کردند ! پول شوویی ملاها از طریق همین ها در ونزوئلا و ترکمنستان و بقیه دیکتاتوری های اسیای مرکزی سالها وجود داشته و گوشه هایی از انها بیرون افتاده . اینها در ونزوئلا شرکت ساختمانی دارند و فعالیت های اقتصادی ! چرا نباید از نظر پول شویی بروند زیر ذره بین ؟
هرگز از نقش شوروی و روسیه پوتین و متحدان چپ انها در پیدایش و پشتیبانی این رژیم هم سخنی نمی گویند در حالیکه دائما به امریکا و اسرائیل و متحدان انها حمله می برند ، حال چرا امریکا باید وسیله تبلیغاتی این گروه های مخرب گردد ؟ اپوزیسیون اصلی رژیم را حذف کند به نفع اینها و به درخواست اینها ؟ ایا این پرسش طبیعی پیش روی امریکا نیست که این افراد و گروه ها که هر روز مثل قارچ با نامهای جدید قلابی ظاهر می شوند با همان سیاست تکراری قبلی ، یا نادان هستند و ادعای انها از سر نادانی است ، که انوقت ارزش اینرا ندارند که امریکا روی انها حساب کند ، یا جاسوس روسیه و ملاها هستند و به قصد فریب همزمان ملاها و امریکا به نفع استراتژی روسیه این کار را میکنند ،
کسانی در اپوزیسیون ایرانی هر روز در رسانه های فارسی ( حتی انهایی که با بودجه امریکا اداره می شوند ) تبلیغ می کنند که این رژیم امریکایی است ، امریکا انرا اورده ، اسرائیلی است و کلا انرا نتیجه دشمنی امریکا با پیشرفت و ترقی ایران میدانند ، می گویند امریکا داعش را به وجود اورده و … در عین حال از پرزیدنت ترامپ انتظار دارند که این رژیم را ببرد و به جای ان انها را بیاورد انهم با نظریات ضد امریکایی ، سوسیالیستی ، و از نظر سیاست خارجی بسیار شبیه به همین رژیم هستند و حتا به روسیه و اقدامات مخرب ان در ایران و جهان در دفاع از رژیم های استبدادی ، فاسد ، ضد امریکایی انتقاد هم نمی کنند . هرگز از نقش شوروی و روسیه پوتین و متحدان چپ انها در پیدایش و پشتیبانی این رژیم هم سخنی
صرفنظر از اختلافات پرزیدنت ترامپ و برخی از جمهوری خواهان و تمام دموکرات ها که در امریکا طبیعی است و نهایتا مردم امریکا به رسم دموکراسی در مورد ان تصمیم نهایی را میگیرند ، پرزیدنت میداند که این رژیم امریکایی نیست ، امریکا هم انرا به وجود نیاورده ، کنترل ان در دست روسیه و چین است ، مردم ایران هم نمی توانند در مورد ان تصمیم نهایی را در پای صندوق رای بگیرند چون این رژیم دموکراسی نیست . او می داند که این رژیم اسرائیلی نیست . به نفع اسرائیل هم نیست . به همین دلیل به ان برای تغییر ماهیت و یا سرنگونی فشار می اورد . وگرنه مثل عربستان جلوی دموکرات ها و سنای امریکا می ایستاد واز ان دفاع میکرد . سوال من از پرزیدنت این است : کسانی در اپوزیسیون ایرانی هر روز در رسانه های فارسی
حکایت مردم نادان ما و نشاندن آخوند و پاسدار به حکومت، حکایت ملا نصردین و بردن خرش به پشت بام است، الان هم باید منتظر باشیم تا این حکومت جهل و جنون آنقدر جفتک بینازد و بالا و پایین بپرد تا هم مملکت را داغون کند هم خود را به کشتن بدهد، بعد هم بگوییم لعنت بر من که نمی دانستم که اگر خری به جایگاه رفیع و پست مهمی برسد، هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد
درود بر شاهزاده رضا پهلوی!
این سفارت همچنین اعلام کرد چهل سال پس از «حکومت آخوندها» و در زمانی که بسیاری از افراد ملت ایران به دلیل اوضاع اقتصادی ناگوار در زیر خط فقر زندگی میکنند، داراییهای رهبر !? به تنهایی ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد میشود!.
– علمالهدی نماینده ولیفقیه در استان : چرا از عطسه آمریکا لرزه بر اندامتان میافتد؟ چرا جریان اقتصادی کشور یک مرتبه زیر و رو میشود و یک عده نیز شروع به تبلیغات سوء میکنند.
آمریکا کجا توانست همه چیز را تمام کند؟ کجا به ما لطمه زد؟ در همه عرصهها، قدرتمندتر، عزیزتر و پولدارتر شده ! و زندگانی بهتر داریم !!!
– در بیانیهای که در صفحه فیسبوک سفارت آمریکا در عراق روز جمعه ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ منتشر شد آمده که فساد در همه اجزای رژیم ایران، از راس هرم گرفته تا قاعده آن، فراگیر شده است.
ما حزب نداریم. ما اپوزیسیون داریم. قوى هم داریم:
شاهزاده رضا پهلوى
او تنها نیست. من و بسیارى دیگر پشت و پناه او هستیم.
وقتى او ققنوس را بنیان نهاد، نشان داد که تنها نیست. حتى جمهورى خواهان و ملى گرایان واقعى نیز با او هستند. او فقط یک هدف دارد:
نجات ایران
زنده باد ایران
خطاب به هموطن ضد انقلاب ( عنقلاب ) ! هموطن گرامی اوصولا ایرانیان به مفهوم واقعی کلمه فاقد یک اوپوزیسیون ملی و فراگیر هستند ! نگاه دارنده واقعی جمهوری ولایت فقیه بر چهار ستون بنا گردیده که عبارتند از چپها ، لیبرالها ، مذهبیهای امام زمانی و استعمار روس و انگلیس که هماهنگ در سرتا سر جهان عمل میکنند و تنها نیروی مقابل اینها ناسیونالیسم غیر آلوده ولی بسیار ضعیف شده ای میباشد که مدام از سوی این چهار ستون اصلی با عناوینی عوامفریبانه از قبیل شوونیسم ، فاشیست ، مخالف تکثر و….. مواجه است . بله ناسیونالیسمی از نوع رضا شاهی که منفور این چهار جریان است و امید بستن به هر یک از این چهار جریان یعنی در زمین دلخواه استعمار بازی کردن !
امروز تصویری را در صفحه تلگرام از تجمع جمعی از جوانان تهرانی دیدم که فکر کردم انها از بابت گرانی سرسام اور و شرایط سخت و بیکاری و تورم و ……جمع شده اند . این جوانان بی درد و از دنیا بی خبر برای ان اجتماع کرده بودند که اگر امیر تتلو ( جوان خال کوبیده و مست و معتاد و خواننده ) اگر به این امد ، با او از جانب حکومت بر خورد نشود !!!!
حالا فهمیدید که اکثر جوانان این مملکت را آخوند چگونه تربیت نموده وبه چیزهایی سرگرم نموده اند ؟
دیروز هم بین جوانان در ورزشگاه آزادی برای مسابقه فوتبال درگیری بوجود امده و یک کشته و صدها زخمی بر جای گذاشته است ؟!!!
اسناد شورای روابط خارجی امریکا :
ساعت ۱۰ شب ملاقات رمزی کلارک نماینده برژینسکی به همراه نماینده ژیسکاردستن با لعنت الله خمینی در نوفل لوشاتو و ساعت ۱۲ همان شب اعلام آمدن خمینی به ایران در اولین فرصت ؟!!!
حضور یک هفته ای ظریف در واشنگتن و پاچه خواری و تملق و خنده های مسخره و مصاحبه هایش با رسانه های امریکایی در این شرایط و احوال نشان چیست ؟
اپوزیسیون ما چقدر فعال است و تفاوت رفتارش با سال گذشته در چیست ؟ آیا اوضاع کشور همانند سال قبل است که مخالفین حکومت در خارج ، تغییری در اوضاعشان مشاهده نمیشود ؟
خیلی میخواستم قاطع و صریح اظهار نظر درست داشته باشم ولی وقتی به مبارزه کج دار و مریض بعضی ها و مماشات اروپایی ها بخصوص انگلیس و روسیه و وجود باندهای وحشتناک مافیایی داخلی و خارجی و اوضاع بلاتکلیف و بی تفاوت مردم داخل کشور نظر میکنم ، از هرچه بیان مسائل پیش رو دوری و کناره گیری میکنم و ای کاش میتوانستم مقصران اصلی را معرفی کنم ؟!!!!
چندی قبل مطلبی از جناب پرچی زاده از اسناد روابط خارجی نیویورک و پرونده دهه هشتاد با عنوان :
( اخوندها را امریکا آورد ، خودش هم باید ببرد ! ) .
خواندم که بسیار عالمانه و جالب بود از بابت ساخت و پاخت واشنگتن ( جیمی کارتر ) با خمینی هندی زاده و تبادلات ژنرال هایزر و تیمسار قره باغی و گفته بوش پدر که ماموریت ژنرال هویزر به منظور فلج کردن ارتش ایران تفویض شد یک خطای راهبردی بزرگ بود !
و اینکه آیا تغییر بزرگ مورد نظر آمریکا و واشنگتن از خاورمیانه و از ایران شروع شده است ؟ اینکه میگویند ترامپ و تیمش به این نتیجه که تا تکلیف ایران معلوم نشود ، وضعیت در لبنان و سوریه و افغانستان و یمن و….معلوم نخواهد شد ، اکنون در ان مسیر است ؟!!!
شاید وضعیت کشور شبیه به ونزوئلا شود . باندهای مافیایی اقتصادی که همانند اختاپوس در همه جای مملکت چنبر انداخته اند که اصلا ککشان نمی گزد ؟! در انجا چه شده است ؟
قطعا مردم گرفتار و درمانده تحت فشار ملاها و پاسدارها هستند که گرفتار تر و بیچاره اوضاع خواهند شد !
مردم معتقدند که مبارزه باید همه جانبه و فراگیر باشد مثلا :
– حساب ارزی غارت شده توسط حکومتیان در خارج از کشور بسته شود .
– اقازاده ها و حرامزاده های حکومتی از امریکا و اروپا اخراج شوند .
– صدا و سیمای حکومت تحریم کامل شود . اما شبکه های برون مرزی حکومت ۲۴ ساعته برای دنیا از ماهواره ها برنامه پخش میکنند . همه هیبت ملاها بواسطه تبلیغاتشان است !
تصور کنید ظریف یک بشکه نفت روى کولش داد مى زند:
آى نفت مى فروشیم ، نفت ارزون داریم. نفت خارج از نوبت داریم. نسیه میدیم. آهن پاره، روى کهنه، ظروف مسى خریداریم.
گاه گاهى هم وقتى جمعیت دور برش زیاد میشن میگه خانم، آقا نفتى نشى برو کنار.
مقاله بسیار خوبى است.
اما من به تولید ملى، خودکفا و گلخانه اى حساسیت دارم.
آن جا که نویسنده گرامى گوید:
” اگر اقتصاد کشور، سالم میبود شاید جمهوری اسلامی میتوانست با تقویت بخشهایی از اقتصاد داخلی اثرات کاهش درآمد نفتی را جبران کند ”
تولید امروزى بهیچ عنوان نمى تواند در چهارچوب یک یا چند کشور تعریف شود. مواد اولیه، تجهیزات مورد نیاز براى نگهدارى، بازار مصرف و از همه مهمتر نوسازى و بقولى مدرن سازى همیشگى تجهیزات تولید از مسایل اصلى روند تولید است.
مدل هاى بروز اتومبیل ناشى از روند تغییرات سریع تجهیزات تولیدى دارد. یکى از دلایل شکست کارخانه هاى بافندگى ایران عدم توانایى نوسازى دستگاه هاى بافندگى بوده است.