فیروزه خطیبی – ابراهیم نبوی نویسنده، طنزپرداز، پژوهشگر تاریخ ادبیات ایران، روزنامهنگار و تولیدکننده برنامههای رادیویی و تلویزیونی این روزها در شهر کوچکی در تگزاس زندگی میکند. او بیش از هشتاد برنامه استندآپ کمدی در ایران، اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا اجرا کرده، در ایران به مدت سه سال پیاپی برنده جایزه بهترین طنزنویس مطبوعات از سوی روزنامهنگاران داخل کشور شده، در سال ۱۹۹۹ جایزه دفاع از آزادی بیان را از سوی دیدهبان حقوق بشر ایران به دست آورده و جایزه «هلمن همت» و جایزه «پوچینی» از انجمن روزنامهنگاران ایتالیا را در «ویارجو» به عنوان بهترین خبرنگار خارجی همراه با خبرنگار فایننشال تایمز دریافت کرده است. نام ابراهیم نبوی که در سال ۱۳۷۷ و ۱۳۷۹ به دلیل نوشتن طنزهایش و به اتهام اهانت به رهبر جمهوری اسلامی، اهانت به مجلس شورای اسلامی، اهانت به رئیس قوه قضائیه، اهانت به سپاه و اقدام علیه امنیت ملی دو بار دستگیر و در زندان انفرادی زندانی شد در فهرست پنجاه طنزنویس زنده امروز جهان در ویکیپیدیا آمده است.
ابراهیم نبوی که در سال ۱۳۸۲ به بلژیک مهاجرت کرد، از سال ۱۳۹۳ ساکن آمریکاست. او مدتی برای نوشتن یک دائرهالمعارف طنز ایران در مرکز ایرانشناسی ساموئل جردن دانشگاه ارواین بورسیه پژوهشی داشت اما پس از چندی لسآنجلس را ترک کرد و در حال حاضردر محل تازه زندگی خود در ایالت تگزاس بطور مستقل و حمایت متناوب دوستداران طنز و ادب ایران، به نوشتن جلد هشتم این کتاب اشتغال دارد.
-چه عواملی شما را از لسآنجلس گریزان کرد؟
-همان چیزهایی که خیلی آدمهای با شعور را گریزان باید بکند؛ پشتهماندازیها، فضای نمایشی دائمی، دروغین بودن این ادای ایرونیبازی که بیش از آنکه ایرانی بودن را نشان دهد مثل دلقکی است که برای فرنگیها با پاپیون و لباس شیک عکس میگیرد. سیصد متر خیابان وست وود چهل سال است دست ایرانیهاست. ارزش ملکیاش پایین آمده و یک مشت دماغ بالا دائم با هم دعوا دارند. یک کتابفروشی در آنجا بود تعطیل شد، نه به خاطر کتاب نخریدن مردم؛ به خاطر دعواهای سر کلاهبرداری. این اپوزیسیون با این همه ادعا میخواهد آن پوزیسیون را شکست دهد. با هر کس دست میدهی باید انگشتهایت را بشماری کم نیامده باشد. در لسآنجلس و با دیدن زندگی اپوزیسیون لسآنجلسی پنجاه و هفتی تازه فهمیدم چرا شاه سقوط کرد.
-بر اساس تجربههای چند سال گذشته، زندگی در مهاجرت یا تبعید ناخواسته را چگونه ارزیابی میکنید؟
-مدتی عذاب سختی کشیدم. بهخصوص به خاطر وابستگی کامل من به زبان و ادبیات. بعد کوشش کردم ناله و مصیبت را کنار بگذارم و از کار کردن برای انگیزه گرفتن استفاده کنم. بخش مهمی از نویسندگان تاریخ ایران و امروز جهان در تبعید زندگی کردند، حداقل ده پانزده درصد از طنزنویسان ایرانی به خاطر طنز کشته شدند یا زندانی یا تبعید شدند، و حتی دلقکهای درباری هم همیشه در معرض مرگ بودند. به اینها فکر کردم و دیگر ناله نکردم و سعی کردم از غربت به عنوان امکان ویژهای برای دیدن دنیا استفاده کنم.
-فضای کنونی زندگی در تگزاس چه امکاناتی را در اختیار شما قرار داده؟
-ارزانی، خلوت، آدمهای نخبه، اگر در لسآنجلس از هر ۱۰۰ نفر ۵ نفر آدمهای اهل فرهنگ بودند، در اینجا از هر ۱۰۰ نفر ۸۰ نفر با فرهنگ هستند. من بیشتر به خاطر گرانی بیدلیل از کالیفرنیا بیرون آمدم ولی از شرّ خیلی چیزها راحت شدم. رفته بودم پیش روانکاو، داشت میگفت مثلا این دکتر (فلانی) و سه ساعت در مورد تمام مشکلات شخصی آقای فلانی که بیمارش بود حرف میزد! یا میگفت مثلا آن فلان دکتر (روانکاو) خودش حالش خراب است و… بعد که حرفمان تمام شد، گفت: برای چی اومده بودی؟! گفتم: دنبال یک روانکاو میگشتم که هر چه از زندگی خصوصیام برایش میگویم برای همه تعریف نکند!
-درباره کتاب تازهتان توضیح بدهید و اینکه نتیجه کلی که از پژوهشهایتان در زندگی طنزنویسان ایران از ابتدا تا امروز گرفتهاید چه بوده؟
– کمر کار شکسته، هفتاد درصد جلو رفتم. امسال (۱۳۹۸) تمامش میکنم. نتیجه گرفتم که مطالعه طنزنویسان ایرانی یعنی فهم تاریخ اجتماعی ایران و اینکه روشنفکر و نخبه و شاعر همیشه مورد نفرت قدرت و دین و عوام بوده، به خاطر بیشعوری عوام و دیندار و حکومت. الان مردم عاشق بختیار و فرخزاد و فروغ فرخزاد و هدایت شدهاند، پنجاه سال قبل به بختیار میگفتند «سازشکار»، به فریدون فرخزاد میگفتند «کونی»، به فروغ میگفتند «جنده» و به هدایت میگفتند «بیمار روانی»، معمولا مردم پنجاه سال طول میکشد تا روشنفکران را بفهمند و این همان پنجاه سالی است که آن شاعر و نویسنده و روشنفکر بیشترین عذابش را میکشد.
-از دیدگاه خودتان طنز شما امروز در کجا قرار گرفته؟
-من خیلی نسبت به گذشته فرق نکردم. چون انبوهی از کارهای خودم وارد مقایسه شده، این مقایسه مشکلبرانگیز است. در اوایل کار خلاقیت بیشتری داشتم، ولی حالا هر کاری میشده کردم. جز یکی دو نفر طنزنویس جدید و جاندار مثل آیدین سیارسریع کسی وارد بازی نشده، درست بر عکس کاریکاتور که این دو برادر نیستانیها و بزرگمهر هر روز میآفرینند، و در شعر که شاگردان سیدمهدی موسوی و خودش و جواهراتی مثل خلیل حاج رستم بگلو و بروبچههای مرکب حرکت و شهرام میرزایی کارهای عالی میکنند و سروش رضایی و «دیرین دیرین» که زمان را از دست نمیدهند، و متناسب با سرعت رسانههای اجتماعی حرف میزنند و میدانند در حال حاضر کیفیت فنی خیلی مهم نیست. من فعلا دوست دارم دانشنامه طنز را تا جلد شانزدهم تمام کنم و بعد دو تا رمان طنز دارم که سوژههایش بماند؛ به شما نمیگویم.
-به نظر شما با این وضع اپوزیسیون و این دنیای دیوانه، با این حکومت باید چه کرد؟
-من به نظریه حامد عبدالصمد معتقدم، او میگوید زمان زوال تمدن اسلامی یا در واقع دولت و تمدن و سیاست اسلامی بسر آمده و اسلام دیگر پاسخگوی دنیای امروزی نیست، مسلمانان نمیتوانند غذا و وسایل خانگی و راحتی غربی را مصرف کنند و به فرهنگش بگویند برو گمشو! اسلام باید به مسجد برگردد. زوال تمدن اسلامی باید صد سال قبل فرا میرسید، ولی نفت در دست دو دولت شیعه و سنی (قاجار و عثمانی) باعث شد این نابودی به تاخیر بیافتد. امروز اگر در قاهره و چچن و تهران و کابل و اسلام آباد همه به نسبت پنجاه سال قبل به عقب رفته و همه آخوندها میگویند اسلام از سوی غرب در خطر است، حرف مفت است. هیچکس برای اسلام خطر درست نکرده، اسلام سیاسی خودش پیر شده و با شیمیدرمانی هم درست نمیشود. اسلام از درون دچار بحران است. انقلاب اسلامی ایران طلیعه نابودی اسلام سیاسی است و هر چه نابودی آن نزدیکتر میشود رفتار مسلمانان خشن ترمیشود، از خمینی به طالبان، به القاعده و به داعش. من شصت ساله شدم و امیدی به دنیایی که اسلام جای خودش بنشیند ندارم، امیدوارم جوانترها تا ده بیست سال دیگر شانس زندگی در کشور مسلمانان سکولار و لائیک را داشته باشند. یادمان باشد دین را نمیتوان از بین برد. مسجد را نمیتوان نابود کرد، ناپلئون میخواست این کار را بکند، ولی کشیشی به او گفت: کلیسا از بین نمیرود، ما ۱۷ قرن تلاش کردیم و نتوانستیم آن را از بین ببریم. دین را باید سر جای خودش نشاند!
–فکر میکنید احتمال جنگ میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا چه حد است؟
-از نظر من احتمال جنگ ایران و آمریکا بالاست، شاید جنگ طولانی نباشد، اما جنگ شدیدی خواهد بود. چه جنگ بشود و چه جنگ نشود، جمهوری اسلامی به نظر من توان ادامه عمر ندارد. حتی زمان اصلاح کردن هم گذشته، من زمانی اصلاحطلب بودم، ولی حالا دیگر به اصلاحطلبی مطلقا امید ندارم، کسی که نمیخواهد اصلاح بشود را به زور نمیتوان اصلاح کرد، ولی یادتان باشد بعد از سقوط جمهوری اسلامی مجاهدین یا سلطنت طلبان یا آمریکا در ایران حکومت نخواهد کرد. در مقاله خودم به نام سقوط ۹۷ گفتهام به نظر من حکومت ایران فرومیپاشد و یک دوره ده بیست ساله مافیایی در ایران حاکم خواهد شد که از یک حکومت آمریکایی نظامی و از جمهوری اسلامی خطرناکتر است. تجربه مافیای پس از شوروی در انتظار ایران است.
-چطور شد که کلمه «سید» را پیش از اسمتان دیگر استفاده نمیکنید؟
-جاهایی که مجبورم، میگذارم، مثلا در مدارک آمریکایی و اروپایی این سید مثل سریش چسبیده و ول نمیکند. ولی وقتی مجبور نباشم، پنجره را باز میکنم باد بخورد. آزمایش دیانا دادم حتی یک درصد هم عنصر عربی ندارم، سیّد الکی هستم!
بنده هم حدود بیست ساله ابراهیم نبوی رو خوندم و دنبال کردم…بسیار انسان با استعدادی بود..ولی تقریبا چیزی ازش نمونده. نکته مهم اینه که درسته انسان باید از نوجوانی تا میانسالی بخونه و بیاموزه و تغییر کنه و از تغییر نترسه…ولی گاهی افراد بقدری عوض می شن که تقریبا تهی می شن چون مثلا شما وقتی بیش از پنجاه سالته یهو صد و هشتاد درجه تغییر ایدیولوژی بدی دیگه وقتی برا ساختن بنیان و ریشه درست و حسابی نداری
– کسی به نبوی تولس آنجلس پول نداد، مجبور شد بره حالا افاضات میکنه. حتی مقاله نوشت که دیگه اصلاحطلب نیستم که یکی یه پولی بهش بده بازم چون دیگه این آفتابپرست دستش رو شده کسی تحویلش نگرفت، مجبور شد بره
– ازون خندهدارتر این فیروزه خطیبی خودش میگفت این نبوی مهره رژیمه ونباید تحویلش گرفت، حالا چون داره راجع به باباش کتاب مینویسه باهاش رفیق شده
– داور برو مصاحبهات با روزنامه کیهان رو بخون، بعد بهجای ننه من غریبم بازی یه مدت ساکت باش ، دنیا تموم نمیشه
هدف آخرش اینه که بگه انقلاب نکنید چون هر نوع حکومتی بیاد از جمهوری اسلامی بدتره ،دست شما استمرار طلبان دیگه رو شده
آدمی که رسمن بگوید فراموش و ولش کنید قتل یک نفر انسان را و ۳۰۰۰۰ هزار جوان بیگناه اسیر را ، یقین او در جرگه آدمیت نیست و جایش لای جرز دیوار است. دو چشمش بود و در چاه افتاد. اون قلم او هم را باید….
۲=
هم میهن عزیز شما هنوز در جو سالهای قبل از این شورش ننگین بسر میبرید که مشتی مثلا روشنفکر فکر میکردند خیلی از جامعه میدانند و دور هم جمع شده در حال عرق خوری یا پای منقل از مردم عوام انتقاد میکردند و این بلا را بر سر کشور آوردند . ایشان باید در این مدت خارج نشینی میآموختند که مردم این کشورها همه موتزارت و بتهوون و اپرا گوش نمیدهند تعداد خاصی هستند که اتفاقا بقیه را که باز هم اتفاقا اکثریت جامعه هستند مسخره نمیکنند .
دوستان نظر دهنده با پوزش در نظر داشته باشید که کیهانیان روزنامه نگاران یا به تعبیر امروزه سایت نگاران حرفه ای هستند که وظیفه آنها تهیه خبر است و در این راستا ممکن است حتا با مقاماتی از رژیم یا داخل رژیم به عنوان مطلع مصاحبه و گفتگو ترتیب دهند که این برای آگاهی خواننده بسیار مهم است . ما هم میتوانیم در این مورد نظر خود و آگاهی هائی که شاید به بیشتر روشن شدن قضیه کمک کند را به عنوان کامنت بدهیم و اتفاقا این مورد نبوی مورد خوبی بود با صرفنظر از توهین زیر پوستی ایشان که از بالا به جامعه و مورد خنده دار : “” همان چیزهایی که خیلی آدمهای با شعور را گریزان باید بکند؛”” که باید گفت :
این یک خواهش بود، فقط یک خواهش.
اگر احساس شد لحنش تند است پوزش مى خواهم.
آن کسی که در ژنوم شما نشانهٔ عرب بودن ندیده بشما حرف راست گفته چون اساسأ خصوصیات زبانی یا ملیتی مربوط به ژنوم نیست ؛ عرب بودن یک خصوصیت فرهنگی است نه ژنتیکی۰
من نبوى را دنبال مى کردم. تو هم مانند نبوى متوهمى که سر خود حرف مى زنى. این چه طرز سخن گفتن است؟ تخریب مى کنى. من هم مى توانم بدون دانستن و فقط براى تخریب تو بگویم چند گرفته اى که دفاع مى کنى؟ این سخن درست نیست. نه من و نه شما جایز نیست بدون دانستن سخنى بگوییم.
خواهش مى کنم سایتتان را شبه روزنامه اى کنید.
این مطلب نباید سر تیتر سایت باشد.
اگر این مطلب در صفحه هاى درونى سایت بود، این قدر باز خورد منفى نداشت.
البته سایت شما بهترین است ولى این براى کیهان لندن که جاى ویژه اى در تاریخ روزنامه نگارى دارد کافى نیست.
صفحه اول سایت باید اخبار مهم و سخن سر دبیر باشد. پایینش تبلیغات هم داشته باشد. صفحات بعد به تناسب موضوع باشد.
البته کیهان هفته همینگونه هست ولى این سایت ارزشمند است و همه قبل از کیهان هفته این سایت را مى بینند.
او به لس آنجلسى ها حمله مى کند و از لس آنجلس چیزى نمى داند و خودش و خودى هایش را نمى بیند. بهر کجا که روى آسمان همین رنگ است.
او از سیاست حرف سین اول را هم نمى داند و مدام از آن دم میزند. این که او مى گوید دین بخانه برگردد، مردم در خیابان ها فریاد مى کنند.
طنز نویس نکته سنج است. او نه همراه بلکه جلوتر از زمان است. هزل همزمان تر با گذر تاریخ است و طنز آینده است، هم از آن رو که گفتنش جرم است و هم از آن رو که تابوست. طنز کار فریدون فرغ زاد است. من گاهى طنز نوشته ام. طنز نویس اگر سخنى دارد اول خودش را کم مى کند تا طنز قلم توهین نباشد. اتفاقاً یک طنزم در مورد ایشان است. وقتى در ایران بودم و از بد سلیقگى هاى ایشان خسته شده بودم، نوشتم.
امروز هم کیهان محبت کرده و از او در تیتر اول سخن گفته است. سخن گفتن و دانستن خوب است و من مخالف بیان آزاد نیستم.
اما او بى انصاف است. یک طرفه و نسنجیده حرف مى زند. من هم با لس آنجلسى هاى وست وود دم خور نیستم. من میدانم که او کنار کدام کتاب فروشى نشسته و واو تا لام گفته و نظرش را کپى کرده است. شاید این هنر طرفدار جمع کردنش باشد که جانب یک نفر را غیر منصفانه بگیرد. من هم درد دل او را شنیده ام.
من نبوى را قبلاً دنبال کرده ام. نبوى قلم خوبى دارد. نظرش دور از واقعیت هاست. او همانگونه اصلاح طلب است که امروز علیه اصلاح طلبى است. بدسلیقه و کج بین است.
او آزاد است هر چه مى خواهد بگوید. او راهى را براى رشد پیمود و با حمایت اصلاح طلبان بخصوص اصلاح طلبان خارج نشین رشد کرد. با همان کج سلیقگى هایش سخن گفت. او در حمایت بوده و همواره روزنامه و سایت داشته است. متاسفانه او محصول دیکتاتورى است. با استعدادهاى بسیارى خفه شدند و او مانند خسى روى آب زلال طنز آمد و نمایان شد.
چیزی که در دهن تمام این اصلاحاتچی ها این روزها می چرخد مساوی نشان دادن مجاهدین و پادشاهی خواهان است.
دیگه این خدعه ها جواب نمی دهد سید دروغکی
آقای نبوی خوب و نازک می نویسند و یعنی طنز نویس هستند، نکته راجع به نداشتن ژن عربی در عین واقعیت برای ایشان که سید نیستند، برای من طنز بود. راجع به دوران پس از فروپاشی خیلی قاطع گفته اند که ایران ۱۰، ۲۰ سال مافیائی می شود. البته این هم بصورت اندک جزء احتمالات هست و برای پیش گیری دلسوزان داخل و خارج در حال برنامه ریزی و گفتگو هستند. جمعه، شنبه و یکشنبه آینده، ققنوس با برنامه ریزی در همین جهت کنفرانس در تورنتو دارد.
اق ابرام فکر کرده وقتی قاسم عمله تو بی بی سی میشه سردار عارف . چرا من توی کیهان لندن عبید زاکانی و میرزاده عشقی نباشم . خیلی ناراحت هستید میرم پیش مسعود جون بی بی سی نشان اون کلی از این پارچه های ٬ لقبها ومنصبهای یکبار مصرف زیاد داره میگم برام بدوزه
بنظر می رسد، در راستای اصول آزادی بیان و اطلاع رسانی متوازن و عادلانه fair and balanced, حضور اصلاح طلبان و استمرار طلبان و اپوزیسیون معاشان در کیهان لندن دارد پر رنگ تر می شود!!!!! و چه بسا، عنقریب این آخرین خاکریز مستقل رسانه ایی اپوزیسون نیز به با یک یورش بسیجی وار به تسخیر سربازان مشهور و گمنام امام عج درآید.
ظاهرا، بدلیل مشغله و یا کم توجهی، سوابق دیاثت مداران ولایی تاثیری در نشر نظرات آنان ندارد. پاراگراف ابتدایی ۸ خطی، قطاری مضحک و تامل برانگیز از سوابق مشعشع این دلقک ولایت معاش ارائه داده است. مرحبا و احسن الخالقین !!!!
اکنون که زمان آزادی ایران از دست فاشیستهای اسلامی توسط امریکا فرا رسیده است و اصلاح طلبی دیگر بُرد ندارد عوامل رژیم مردم از حکومت نظامی امریکایی بدتر از رژیم می ترسانند . امریکا سمبل آزادی لیبرالی است و حکومت آینده ایران بر اساس دموکراسی پایه گذاری خواهد شد . اما آقای نبوی این را بدانید که حتی یک دیکتاتوری سکولار با رژیم فاشیسم اسلامی مانند جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست .
۱ آنزمان که این علنن گفت:> ولش کن فراموش کن قتلهای ۶۷ را و…< عده ا ی می خواستند از وی ، مانند جنایت کاران نازی، بدادگاهی در بلژیک شکایت ببرند ( گویا نامبرده در بلژیک پناهنده بوده و نان مالیات دهندگان را میخورده) و…
..
۲ در آرشیو سایت گویا نیوز نوشته های وی موجود است. مخصوصا در حمایت از شیخ حسن کلید جنایتکار. ایشا ن با تمجید فراوان و سوگند جلاله که چنانچه وی انتخاب شود، قصد دارد حتمن به ایران برگردد. البته مقصودش آمریک بود و نه ایران !!!!
هم شاه متحد امریکا را به دروغ ضد امریکایی و ضد اسرائیلی میکنند و هم می خواهند با نفوذ به هواداران شاهزاده پهلوی ، او را هم مثل پدر رستاخیزی کرده و نفت و گاز شمال را برای پوتین در همه حکومت ها نگه دارند . پوتینیست های با نقب ترامپیسم همان توده نفتی هایی هستند که نفت و گاز شمال و دریای خزر و ایران تجزیه شده را برای اورو اسیای پوتین درمرکز اهداف خود دارند . توده نفتی ها توبه میکنند و مارکسیست های بختیاریست می پذیرند همین روزها موسوی میاد اینجا
نوام چامسکی: باید جلوی جنگ با ایران را گرفت، قبل از آنکه خیلی دیر شود
نوام چامسکی و نیکفر
به جای حمله به اوباما ، دموکرات ها ، اسرائیل و اردوغان ، بنی صدر ، مجاهدین ، ملیون چرا به این اقای “طبری امریکا” که هم از حمله به برج دوقلوها دفاع کرد ، هم از اشغال کریمه توسط پوتین ، هم از ملاها بدون انقطاع دفاع میکند ، انتقاد نمی شود ؟ چون اندیشه راهنمای ایشان همان اندیشه راهنمای همین خانمها واقایان مارکسیست روسی است که حالا بنا به موقعیت و از روی فرصت طلبی مارکسیست سلطنت طلب روسی ضد ایرانی وایرانیت شده اند . هم شاه متحد امریکا را به دروغ ضد امریکایی و ضد اسرائیلی میکنند و هم می خواهند با نفوذ به هواداران شاهزاده پهلوی ، او را هم مثل پدر رستاخیزی کرده
البته سید الکی ابراهام خان نبوی در دهه شصت علاوه بر کار رسانه ای و فرهنگی جزء نیروهای خدوم و رسمی یکی دو!!؟؟ وزارتخانه بود و قدرت و نفوذی داشت در همه جا . و از همه جا و همه کس خبر داشت الحمدالله. اما حالا بنده خدا از اینجا رانده و از آنجا مانده شده طفلک. و بخاطر همین معلق ماندن در بین زمین و آسمان برای عاقبت بخیر شدن خودش رو آورده به شغل شریف نوستراداموسی.
مهدی میگوید:
“از اعدام های سال ۶۷ هیچ روزنامه نگاری در آن سالها اطلاع نداشت، چون جامعه در خفقان مطلق بود.”
تعجب می کنم از این همه …
واقعاً درست گفتند که خواب زده را نمیتوان بیدار کرد.
آق ابرام نبوی جمهوری وحشت اسلامی خواهدرفت اسلام باتیرخلاص مردم نه به مسجدیحتمل به کنج خانه هاخواهدخزیدوبه همراه معتقدان فرسوده خودخاک مغان خواهدشدحاضرم سگ براین کشورحکومت کنداماملای ماتحت نشسته دزددین فروش نباشد.
دفاع از این شخص البته حق صاحب دفاع است , تعجب از کسانیست که جنایات رژیم را بعد از بعد از دانشجوی تربیت معلم شدن فهمیدند !!! و البته این توجیه با اینکه سبب تعجب از نا آگاهی برخی از هم میهنان هست ولی شاید هم حق دارند چون در صف تحویل گرفتن جسد عزیزی که باید قیمت گلوله تیرباران وی را هم بپردازند نبوده اند یا در خیابان به سبب بستن چشمان خود آنهمه جنایات را ندیده اند . در داخل ما ملایان صاحب رساله “” توضیح المسائل “” را در مورد جنایات آنها داریم و در خارج صاحبان رساله “” توجیه المسائل “” برای بری کردن ملا ها از جنایت مانند نبوی ها , سروش ها , گنجی ها وچپ های که جدیدا نقش ملی و ایران دوستی را ایفا میکنند
آقای نبوی آیران تشریف ندارند و بی خبرند که یاران و دوستان ایشان به همراه اصولگرایان بدجنس! ایران را بعد از سال ۸۸ تبدیل به سرزمین مافیایی کرده اند و اکنون خامنه ای و باقی وحوش پیرو خمینی و خامنه ای با اولیگارک های روس و مافیای ایتالیا و تیول داران پاپ سر یک میز می نشینند .آقای طنز پرداز تشریف بیارید ایران ببین دخترکان سرزمین شده اند روسپی ها و پسرکان هم نوکران سیستم مافیایی اسلامی .درضمن با رفتن امثال دوستان شما به پشت مرزهای سرمایه داری مافیایی شان وضع ایران به مراتب بهتر می شود .در ضمن دین و خدا می ماند اما اسلام به شدت ضعیف خواهد شد و به مرور دین اقلیت خواهد شد
حقا که ۵۷ تی هستی ریاکار ….به مدد اینتر نت گذشته و ماهیت و خوش خدمتی ات برای رژیم نکبت اسلامی آشکار است
تعجب از کیهان دکتر مصباح زاده است که به ماموران رژیم امکان ترویج عقاید ضد ایران را میدهد
انصاف هم خوب چیزی ست.بنده قطعا مخالف اظهار نظر آقای نبوی هستم راجع به قتل عام ۶۷،ولی از اعدام های سال ۶۷ هیچ روزنامه نگاری در آن سالها اطلاع نداشت، چون جامعه در خفقان مطلق بود.پدر من با اینکه همیشه اخبار سیاسی را دنبال میکرد، اطلاعی نداشت و تنها چند سال بعد که دانشجوی تربیت مدرس تهران شد،از اعدام ها خبردار شد،آن وقت در چنین فضای رعب و وحشت و خفقانی در آن روزگار، شما انتظار دارید نبوی راجع به آن اعدام ها چه میگفت و می نوشت؟
دوستانی که به ابراهیم نبوی حمله میکنید، به خاطر چند اظهار نظر نسنجیده که نباید کل شخصیت کسی را لگدمال کرد.نبوی سالها در روزنامه هایی مثل جامعه، توس، نشاط…و روزنامه اینترنتی روز انلاین، مطلب مینوشت و تیغ تیز انتقادش متوجه سیاست های غلط جمهوری اسلامی بود و حقیقتا قلم زیبایی داشت، (به خصوص در روزانلاین و زمانی که نبوی خارج کشور بود) اصلا شما دو تا از نوشته هایش را خوانده اید که اینطور بی محابا بر او می تازید؟
دوره ی شما تمام شده.
باطل شد
«آزمایش دیانا دادم حتی یک درصد هم عنصر عربی ندارم، سیّد الکی هستم» LOL
۳- (ای بردار تو همان اندیشه ای . ما بقی خود استخوان و ریشه ای .) گفتار و نوشتار هر شخص و گروهی نشانه از اندیشه و در حقیت کارکتر و ذات درونی او دارد . درضمن همه جوایز مراکزی که به امثال شما و سروش دباغ و اکبر گنجی دلقک ضد امریکایی و ضد یهود و ضد پهلوی داده شد با هزینه رژیم و شاخه اصلاح طلب وزرارت اطلاعات بوده و می باشد . جاوید باد ایران و ایرانیت . برقرار باد حکومت شاهنشاهی سکولار دموکرات پارلمانی در ایران . درود بر شاهزاده رضا پهلوی . رضاه شاه روحت شاد .
۲- افرادی مثل سروش دباغ و سردار بهنود عارف نشان و محسن کلاشینکف و فرخ جون فدایی و اکبر گنجی و سازگارا و زیبا کلام و محسن نامجو و مهاجرانی و شاهین نجفی ها راهمه میشناسند که با حمایت داخلی و خارجی وزرارت اطلاعات اخوندی زیر ماسک اصلاح طلبی فقط و فقط برای تخریب خاندان ایرانساز پهلوی و عملکرد انان می باشد که نام ومقام نویسنده و روشنفکر و هنر بند گرفته اید . وگرنه حتی عنوان و مقام تعضیه نویس هم نصیب امثال شما هم نمیشد .
۱- جناب سید ابراهیم نوستراداموس نبوی. اولا همانگونه که سروش دباغ تا چند ماه پیش با ماسک مصلحت اندیشی در مقابل دکان فقه و اخوند که از سفره غارت مالی ومعنوی بیرون انداخته شده بود وموضع گرفته و در خارج مشغول غد غد کردن با پشتیبانی اصلاح طلبان بود ناگهان با برکشیدن خمینی باعنوانینی چون دانشمند و دلیر و شجاع و عارف بزرگ در جهان هستی چهره واقعی خود را نشان داد . امروز هم از شما هشدار نوستراداموسی که ایران بیست سال اینده بعد از سرنگونگی واز بین رفتن حکومت مافیایی مارکسیست اسلامی ٬ زیر چنگال رژیمی بس خطرناکتر و خونخوارتر با نشان سلطنت طلبی ومافیایی حکومت خواهد کرد را تزریق می کنید .
باور بفرمایید پاشنه ناراحتی و غرض این توده ای رنگ عوض کرده و شناخته شده به همراه دیگر هم پیاله ای هایشان در حکومت جنایتکار خمینی – خامنه ای همین اتحادی است که ایشان با عمد و و از روی ترس از بیخ منکر ان شده است .
بله اتحاد بین ( امریکا و سلطنت طلبان و مجاهدین ) که مرگ حتمی و سرنگونی این رژیم فاشیستی را بهمراه خواهد داشت .
ایران دوستان واقعی از تلاش برای این اتحاد فرو گذار نکنید و از فحاشی ها و تهمت های این خائنین به کشور و ملت ، ترس و ابایی نداشته باشند که این همبستگی همچون ( چشم اسفندیار و پاشنه آشیل ) برای این حکومت است .
اول – این مطلب درست که ، دین را باید سر جای خودش نشاند . قبول
دوم – سخن مهم و اصلی که پیش بینی فرموده اید ، حکومت ایران فرو میپاشد و یک دوره ده – بیست ساله مافیایی در ایران حاکم خواهد شد .
بعد از سقوط جمهوری اسلامی ، مجاهدین یا سلطنت طلبان یا آمریکا در ایران حکومت نخواهند کرد ؟!!!
شاه کلید اصلی در همین جمله بیان شده است .
حتما بیاد میاورید که در این سایت تا سخن و پیشنهاد اتحاد بین دو گروه اصلی مخالف حکومت ولایت وقیح میشود ،سیل کامنت گذاران توده ای و مامورین سایبری سپاه و اطلاعات شروع به فحاشی و بد و بیراه گفتن به مجاهدین نموده و بر علیه انان افترا و تهمت میزنند ؟!!!
بله آقا سید بیاد میاورم ان روزها را بخصوص در گیر دار قتل عام تابستان سال ۶۷ را که به اتفاق اقای صابری در مجله گل آقا چه خنده ها و بشکن زدن و گرد و خاکی میکردید ؟!!!!
گذر پوست به دباغ خانه خواهد افتاد رفیق !
نمیدانید تجمع یک مشت توده ای بی مروت و کمک و راهنمایی انها به ملاها مفت خور و پاسدارهای جنایتکار چگونه بود و همین تواب امروز برای راهنمایی انها چه دست و پایی میزد و همه جنایات و نامردمی های انها را با زبان ظنز و مسخره ماست مالی میکرد !!!
به دو مطلب از گفتگویت قابل تامل است :
۵=
ابراهیم نبوی خواستار اعدام اغتشاشگران به شیوه محاکمات سال ۶۷ شد
https://kayhan.london/fa/?p=157468
اعدام های ۶٧ رو یاد کسی نیار، کسی یادش نیست، ولش کن تموم شد
https://twitter.com/DeltaDeltakaran/status/862360833103474688
۴=
ابراهیم نبوی در مورد اعتراضات اعتراضات مردمی در ۱۱۰ شهر ایران و به تمسخر گرفتن ان ::
“جنبش کارگری از نیم ساعت قبل شکوه توفنده خود را به منصه شکوفایی گذاشته، مشهد زیر گامهای آهنین پرولتاریای لبوفروشان و گیلاس چینان دهقان می لرزد، ننگ بر سرمایه دار، مرگ بر روحانی، درود بر فیدل کاسترو، به هوش باشید، کارگران توییتر را منصه خون خود می نمایند، دسیسه خاتمی در حال ویرانی”
۳=
ابراهیم نبوی :البته یادمان نرفته و نمی رود که خشونت دهه شصت خشونت یک دولت یا حکومت ظالم با یک گروه مظلوم قربانی نبود، بلکه خشونت دو گروه علیه همدیگر بود که نیروی غالب نیروی مغلوب را بیشتر کشت و آزار داد و راند. طبیعتا آنکه قدرت غالب یافت ظلم بیشتری کرد .
سردار قاسم سلیمانی آبروی ایرانیان هست و امیدوارم خودش بزودی خبر محو کردن تشکیلات داعش رو در سوریه و عراق اعلام کند.
۲=
ابراهیم نبوی :من ده سال قبل برای اینکه یک سالی از ایران بروم از کشور خارج شدم و از همان سال اول قصد بازگشت داشتم و چندین بار برای بازگشت اقدام هم کردم ولی متاسفانه هر بار به قول آقای خیابانی سنگ ما به در بسته خورد.
امیدوارم اینقدر عقلانیت باشد که بدانند یک نویسنده در کشور خودش بیشتر به کار حرفهای میپردازد و کمتر درگیر حواشی سیاسی میشود.
به نظرم، این دیدگاه ابراهیم نبوی که بعد از سقوط جمهوری اسلامی، تا یک دوره ی ۱۰ یا ۲۰ ساله، مملکت در دست مافیا خواهد ماند و تجربه شوروی پس از فروپاشی در ایران هم به نوعی تکرار خواهد شد، تا حدودی درست است. ما هنوز راه درازی تا دموکراسی خواهیم داشت. اما باید این توضیح را بدهم که این مافیا، با تمام دنیا ارتباط برقرار خواهد کرد، (از جمله آمریکا و اسرائیل)، کشور دارای ثبات اقتصادی خواهد شد و راه پیشرفت و توسعه نیز باز می شود
۱
البته آزادی هست و انتخاب ولی اگر درست در خاطرم باشد و اگر ایشان همان ابراهیم نبوی معروف باشد افاضات جالبی در مورد مردم به ستوه آمده , اپوزوسیون , و وضعیت کشور در مورد گوناگون آورده اند که چند مورد آنرا برای یاداوری و برای در خاطر ماندن حافظه تاریخی میاورم و باز هم البته این ایراد گرفتن به این مصاحبه نیست بلکه صرفا برای یاداوری است اگر ایشان همان ابراهیم نبوی معروف باشند .
من یک جوان ۳۷ ساله ام و بیش از ۲۰ سال هست که آقای نبوی را می شناسم و با آثار ایشان آشنا هستم، چه در روزنامه های اصلاح طلب، چه کتابهایی که ایشان نوشته و چه از طریق برنامه های تلویزیونی و اینترنتی که ایشان سازنده اش بوده.حقیقتا ابراهیم نبوی یکی از بزرگترین طنزنویسان فارسی زبان هست، کسی هست که مدیوم طنز را خیلی خوب شناخته و به درستی و در جای خود از آن بهره می گیرد. از طرفی کسی هست که در زمان انقلاب ۵۷، ۲۰ ساله بوده (نبوی متولد ۱۳۳۷ هست) و بنده که با افکار و نوشته های ایشان سالهاست آشنا هستم، به جرات می گویم که ابراهیم نبوی سالهاست که حقیقتا به این نتیجه رسیده که دوره ی انقلابی گری و اسلام بازی و اسلام سیاسی به سر آمده و ایران در آستانه ی یک تحول بزرگ است.
“در مقاله خودم به نام سقوط ۹۷ گفتهام به نظر من حکومت ایران فرومیپاشد و یک دوره ده بیست ساله مافیایی در ایران حاکم خواهد شد که از یک حکومت آمریکایی نظامی و از جمهوری اسلامی خطرناکتر است. تجربه مافیای پس از شوروی در انتظار ایران است.”
بحران فروپاشی اقتصادی (سقوط ۹۷)
ابراهیم نبوی
https://zeitoons.com/55286