شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با مونیس المردی مدیرمسئول روزنامه «البلاد» چاپ بحرین گفت اعتراضات نیازمند حمایت و یکپارچگی است و با پیوند به یکدیگر و انتقال صدای مخالفان داخل کشور توسط مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از ایران است که این رژیم سقوط خواهد کرد.
روزنامه «البلاد» در مقدمه این مصاحبه که با عنوان «رژیم ایران سقوط خواهد کرد و ما خواهان صلح با همه هستیم» روز یکشنبه ۲۳ ژانویه (سوم بهمن) منتشر شد مینویسد ولیعهد پیشین و پسر شاه ایران شاهزاده رضا پهلوی با اشاره به تشدید اعتراضات ضدحکومتی در ایران تأکید کرده مخالفان از اقشار مختلف در گوشه و کنار کشور از شهرهای بزرگ مانند تهران و مشهد تا شهرها و روستاهای کوچک دست به اعتراض میزنند. ترجمه فارسی متن کامل مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی همچنین در «یونیکا» به صورت پادکست منتشر شده است.
In my interview with @albiladpress I spoke of the future of the Middle East after the fall of the Islamic Republic and the opportunities for the people of Iran and the potential for peace, prosperity & security across the Persian Gulf with the expansion of the Abraham Accords. ⏬ pic.twitter.com/U0sExLz75L
— Reza Pahlavi (@PahlaviReza) January 24, 2022
-شاهزاده پهلوی، طرح و تحرک اپوزیسیون ایران در خارج از کشور چیست و چگونه در اعتراضات داخل به ویژه پس از وخامت اوضاع در ایران و سرکوب و خشونتی که رژیم در مواجهه با اعتراضات نشان داد، عمل میکند؟
-در مورد اعتراضات و سرکوب در ایران حق با شماست. مهمتر از آن ما بر افزایش شمار این اعتراضات تأکید داریم. پیش از این اعتراضات سراسری هر ۱۰ سال یکبار یا بیشتر اتفاق میافتاد، پس از آن هرچند سال یکبار و اکنون اگرنه هرچند هفته یکبار ولی هر چندماه یکبار شاهد اعتراضات سراسری هستیم. مهمتر از همه معترضان در گوشه و کنار کشور حضور دارند؛ از شهرهای بزرگ مانند تهران و مشهد گرفته تا شهرهای کوچک و روستاهای ما. همه جا شاهد تظاهرات اعتراضی هستیم و معترضان از همه طبقات اجتماعی هستند. اینها همانطور که گفتم با سرکوب گسترده از سوی حکومت مواجه شدند، با این حال دیدیم که نیروهای امنیتی نیز دیگر قبل از اینکه دستور سرکوب بدهند در این خصوص تأمل میکنند. آنها از خود میپرسند چرا باید به شهروندان خود شلیک کنیم! ما این موضوع را اخیراً در اصفهان شاهد بودیم. با اینهمه این اعتراضات باید با همبستگی و یکپارچگی حمایت شود؛ یکپارچگی به معنای پیوند دادن اعتراضات به یکدیگر و شنیده شدن صدای پراکنده آنها در داخل. از سویی دیگر مخالفان در خارج هم باید به رساندن این پیام به جامعه بینالمللی کمک کنند؛ جهان باید از آنچه ایرانیها به خوبی از آن اطلاع دارند آگاه باشند؛ این رژیم در حال فروپاشی است. حال باید بپرسیم آیا جهان برای فردای فروپاشی آماده است؟ آیا منطقه آماده است؟
– رژیم ایران را از نظر توانایی برای بقا، تداوم و غلبه بر فشارها و مشکلات داخلی و همچنین مدیریت مسائلی که با جامعه جهانی دارد مثل پرونده هستهای و مذاکرات وین چگونه ارزیابی میکنید؟
– رژیمهای خودکامه و تمامیتخواه همیشه تا جایی که بتوانند برای بقا تلاش میکنند. سقوطِ هولناکترین رژیمها همیشه کسانی را که از بیرون به آنها نگاه میکنند غافلگیر میکند، بدون اینکه آنها در مورد مشکلات مضاعف بیپایانشان مانند فقر در داخل و دشمنی ورزیدن با بقیه جهان آگاهی کافی داشته باشند. این دقیقاً همانچیزیست که امروز در ایران میبینیم. این رژیم منابعی را که باید برای مردم ایران هزینه کند برای اهداف ایدئولوژیک خود قربانی میکند. برای ایدئولوژی که جهان و مردم ایران از آن خسته شدهاند.
مردم ایران اکنون در همه اقشار با زمینههای اقتصادی و عقاید سیاسی متفاوت و در گروههای سنی مختلف به مخالفت با این رژیم میپردازند. رژیم سعی میکند پرونده هستهای را مهمترین مسئلهی کشور قلمداد کند. این همان فریبی است که آقای اوباما آن را باور کرد! در حالی که مهمترین موضوع برای جمهوری اسلامی، جاهطلبیهای منطقهای و تمایل رژیم به ایجاد خلافت شیعی است. رژیم با تکرار رفتارهای منفی که دور از انتظار نیست، برخلاف شرایط قبل از انقلاب، به موضوع انرژی هستهای به عنوان راهی برای انحراف افکار عمومی و توجهات از ضعفهای خود نگاه میکند. توجه داشته باشیم که در نظر گرفتن برنامه هستهای به عنوان مهمترین موضوع جمهوری اسلامی، به این معنیست که فرضیه نادرست آنها مورد پذیرش قرار گرفته است!
-گاهی خبرهایی در مورد گفتگوی جمهوری اسلامی با برخی کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی به امید بهبودی روابط آنها منتشر میشود. به نظر شما آیا چنین تلاشهایی میتواند موفقیتآمیز باشد یا تضادهای سیاسی وجود دارد که مانع موفقیت این تلاشها میشود؟
-من بیش از چهار دهه برای آزادی کشورم کار کردهام. پیشتر با رهبران سیاسی بسیاری از سراسر منطقه ملاقات کردهام. آنها افرادی متفکر بودند که میدانستند این رژیم هرگز رفتار خود را تغییر نخواهد داد. مطمئنم آنها به یاد دارند که از روحالله خمینی نقل قول میکردند که گفته بود ممکن است اورشلیم و قضیه فلسطین را فراموش کند اما هرگز تمایل خود برای سرنگونی حکومت عربستان سعودی را فراموش نخواهد کرد! خامنهای نیز اکنون مشروعیت تغییر این تصمیم و سیاست را ندارد. آنها میدانند که تنها راه ثبات و روابط واقعی سازنده، ایران سکولار و دموکراتیک و حاکمیت مبتنی بر اراده مردم ایران است. ایران مورد نظر ما غرور ملّی ما را با احترام به همسایگان و حسن نیت و همکاری با آنها متعادل میکند. درست است که دوستان ما در منطقه باید سطحی از ارتباط بین دولتها را حفظ کنند اما با جمهوری اسلامی به جایی نخواهند رسید و هیچ رابطهای به مهمترین دغدغهی آنها با این سیستم فعلی که در ایران مستقر است پایان نخواهد نداد.
-میبینیم که در هر نقطهای از منطقه که جمهوری اسلامی به هر نحوی در آن حضور داشته باشد، چه مستقیم و چه از طریق گروههای نیابتی و مزدورانش، تنش حاکم است. نتیجه اقدامات رژیم و همچنین نظر شما درباره ساز و کارهای مقابله با این حضور منفی و خطرناک جمهوری اسلامی چیست؟ شما به عنوان مخالف این رژیم برای التزام ایران به اصول و قوانین بینالملل چه برنامهای دارید؟ حسن همجواری و تعهد به عدم دخالت در امور داخلی دیگران؟
-توجه داشته باشید این رژیم مدعی شد که به دنبال قدرت برای پایان دادن به امپریالیسم است. کاری که در عوض انجام داد این بود که امپریالیسم وحشیانهای را به شیوهی خود در منطقه به اجرا گذاشت. از حمایتش از حوثیها و ایستادن در کنار بشار اسد در جنگ با مردم سوریه گرفته تا حمایت از حزبالله در تخریب لبنان و حمایت از تروریستها در عراق؛ این فهرست طولانیست… این رژیم در کشور من به دنبال ایجاد هرج و مرج در منطقه است زیرا در هرج و مرج رشد میکند! هرج و مرج به آن اجازه میدهد تا خود را بیشتر به عنوان قدرت منطقهای تثبیت کند. این فقط یک تاکتیک نیست که رژیم مدتی از آن استفاده کند بلکه استراتژی و بخشی از «دیانای» و سرشت آن است که خود را وقف صدور انقلاب اسلامی و بیثباتی در کشورهای منطقه به نفع خود میکند.
تأکید میکنم که خامنهای نه میل و نه توانایی تغییر را دارد زیرا این به معنای پایان این رژیم و کارزار آن برای ایجاد خلافت شیعی و بیثبات کردن دوستان ما در منطقه و پایین آوردن آنها از تاج و تخت است. اما جایگزین این سیاست خرابکارانه، ائتلاف متنوع مخالفان و اکثریت قریب به اتفاق مردم است. مردمی که کاملاً با رژیم فرق دارند. ما ایرانیها میخواهیم با همسایگان خود در صلح زندگی کنیم. ما با بحرینیها با سعودیها با اماراتیها با کویتیها و با اسرائیلیها و سایرین صلح میخواهیم. ایران آینده قصدی برای مداخله در امور داخلی همسایگان خود نخواهد داشت و ما نیز در ازای آن همین انتظار را داریم. چیزی که اکثریت اپوزیسیون سکولاردموکرات با آن موافقت دارد. فراتر از صلح، ما خواهان همکاری متقابل و مفید هستیم و این تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که مردم ایران در تلاش برای آزادی موفق شوند.
-نیروهایی در داخل رژیم ایران هستند مثل سپاه پاسداران که قدرتشان را به حکومت تحمیل میکنند. آیا اپوزیسیون رژیم اگر به قدرت برسد میتواند با این نیروها و چنین نهادی برخورد کند؟ پروندههای داخلی و برنامه هستهای را چگونه مدیریت خواهد کرد؟
-من خودم سرباز بودم و به عنوان خلبان نظامی به ملّتام خدمت میکردم و زمانی که صدام حسین به کشورم حمله کرد با اینکه در تبعید بودم، برای دفاع از ایران داوطلب شدم. این عقیده اکثریت قریب به اتفاق نظامیان ماست که نیروی آنها وقف دفاع از ایران است و نه دفاع از این رژیم! من بر مفهوم آشتی ملّی به عنوان یک اصل راهبردی در مبارزه خود برای آزادی ایران در چهار دهه گذشته همواره تأکید کردهام. شاید مهمترین رکن آن نقشی باشد که نیروهای مسلّح در جمهوری اسلامی پس از تغییر خواهند داشت.
اما بیایید به نقش سپاه پاسداران نگاه کنیم. دلیل ایجاد آن و هدف آن در قانون اساسی، دفاع در صدور انقلاب آنهاست! وقتی این رژیم انقلابی سقوط کرد، آنها میخواهند از چه چیزی دفاع کنند؟! هیچ چیز! بنابراین زمانی که مداخله آنها در اقتصاد و فساد عظیمی که مردم ایران از آن نفرت دارند پایان یابد، استقلال خود را از دست خواهند داد و تابع رهبری سیاسی جدید خواهند شد که نه به ظلم و ستم در داخل ایران وابسته است و نه به بیثباتی خارج از مرزهای ایران. با حذف افراطیون ایدئولوژیک از رهبری کشور، توسط جنبش مردمی، سربازان سپاهی باقیمانده، در نیروهای مسلّح ایران ادغام خواهند شد تا از کشور و مرزهای میهن خود دفاع کنند.
ما برای ادغام مجدد آنها در جامعه و اجتناب از اشتباهات فاجعهباری که اتفاق افتاده مانند عراق جایی که نیروهای مسلح بطور دستجمعی اخراج شدند و سلاحها را برای ایجاد هرج و مرج، وحشتآفرینی و بیثباتی تا امروز به دست دارند، از بروز چنین روندی جلوگیری خواهیم کرد. به همین دلیل است که من همواره بطور علنی و خصوصی با نیروهای مسلح و حتا اعضای سپاه پاسداران صحبت میکنم تا به آنها بگویم هنگامی که زمان آن فرا برسد، باید در کنار مردم ایران بایستند نه این رژیم! آینده آنها در کنار شهروندان و هممیهنانشان است نه با این رژیم در حال مرگ! به یاد داشته باشیم که قبل از انقلاب، ایران بدون سلاح هستهای توانایی دفاع ملّی را داشت. بعد از این رژیم نیز ایران جدیدی که در امور داخلی باقی کشورها دخالت نمیکند و برای خودش دشمن نمیسازد، نیازی به سلاح هستهای نخواهد داشت.
-دیدگاه و برداشت مخالفان از آینده روابط ایران و امیرنشین بحرین و کشورهای همسایه خلیج فارس چیست و چگونه میتوانیم در مورد مسائل و بحرانهای منطقه با یکدیگر همکاری کنیم؟
-آینده ایران در دست نسلهای جدید است؛ نسلی که خسته و رنجدیده است. در آنسو رنج از فقر و بدبختی و ظلم در سراسر آنچه «محور مقاومت» در منطقه خوانده میشود به چشم میخورد. این رژیم این محور را برای مخدوش کردن موفقیت چشمگیر توافقنامههای «صلح ابراهیم» به پیش میبرد. بررسی جزئیات احتمالات و فرصتهای بزرگ پس از پیوستن ایرانِ بدون جمهوری اسلامی به اتحاد با کشورهای منطقه فراتر از حوصله این مصاحبه است. اما من نسبت به آنچه میتوانیم با شهروندان خاورمیانه در سراسر منطقه از طریق همکاریهای امنیتی و جمعی و بازارهای مشترک به دست آوریم بسیار خوشبینم.